مقابله با استرس مزمن | اقدامات پیشگیرانه و راههایی برای مقابله با استرس
بیماریها و راه درمان ، تاثیر استرس مزمن بر بدن و راه های مقابله و درمان آن در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
نشانه های استرس , مقابله با استرس مزمن
آشنایی با مقابله با استرس مزمن
روند رو به رشد تکنولوژی و افزایش مشکلات و گرفتاریهای زندگی و در کنار آن بیتوجهی به مقوله آرامش در کنار آسایش، جامعه را به سمت افزایش استرس منفی سوق میدهد.
هر چند که پذیرش پدیده آسایش در جوامع در حال توسعه نیزخود چالشی دیگر در بر دارد که مورد بحث این مقاله نیست اما اهمیت موضوع و پیامدهای ناشی از استرس آدمی را وا میدارد تا استرس را بهخوبی بشناسد و با افزایش آگاهی و دانش خود در این زمینه از عواقب احتمالی زندگیهای اجتماعی که در پستی و بلندیهای زندگی بر سر راه آدمی به ناچار قرار میگیرد بکاهد.
همچون مرگ فرد مورد علاقه (همسر، فرزند)، از دست دادن هر چیزی که برای فرد ارزشمند باشد، آسیبها یا بیماریهای شدید، اخراج یا تغییر شغل، نقل مکان کردن به یک شهر یا استان جدید، مشکلات جنسی زوجها، ورشکستگی مالی یا مقروض شدن شدید به بانک، تعارض مدام بین فرد و یکی از اعضای خانواده و دوست نزدیک یا همکار، خستگی دائمی ناشی از استراحت، خواب یا تفریح ناکافی.
زندگی سفر است و رسیدن به مقصد غایت نیست، هدف خود سفر است و در این راه توشه آرامش است. بشر امروزی برای بهتر زیستن نیازمند آرامش است. با آرامش است که نگرش ما از هستی و زندگی متفاوت، زیبا و متعالی میشود. و آنگاه همه چیز جلوهای دیگر بار مییابد. و لذت زندگی رخساره خود را از پس پرده نمودار میسازد.
ممکن است کنار ساحل باشید، اما نه آواز مرغان دریایی را بشنوید نه صدای کودکانی را که در دوردست به شادی و بازی مشغولند، نه صدای امواج را، نه وزش نسیم روح بخش و دلنواز را روی گونهها، نه حس خنکی و لمس شنهای زیر پا را در کنار ساحل، ممکن است بهترین غذاها و میوهها را تناول کنی اما لذت خوردنش را نه. گویند عارفی سیبی در دست داشت نیم ساعتی به آن نگاه کرد. شخصی پرسید به چه مینگریستی، گفت: در عجبم از این همه زیبایی و صانع آن. و سپس به آرامی و با لذت فراوان مشغول خوردن آن سیب شد. بشر امروز اما عموماً سالکی و عارفی نمیداند. پس چه باید کرد؟
سخن اینجاست که راهکار مقابله با استرس چیست؟ ودرصورت دچار شدن به استرس مزمن چه باید کرد؟
علائم استرس
استرس، عبارت است از واکنشهای فیزیکی، روانی، عاطفی و رفتاری که در نتیجه تغییرات در زندگی فرد، تجربه میشوند و همراه با علائم نشانه هستند.
علائم فیزیکی: درد در قفسه سینه، فشار خون، تپش قلب، تنگی نفس، مشکلات گوارشی روده و معده، انقباض عضله، سردرد، بیماری قلبی و عروقی، آلرژی، کاهش یا افزایش وزن، مشکلات زنانگی، بیخوابی و بدخوابی، خستگی، بیماریهای پوستی، اختلال در کارکرد جنسی، تیک، لکنت زبان، تعریق، سردرد، دردهای عضوی، کاهش مقاومت سیستم ایمنی بدن
علائم عاطفی: افسرگی، اضطراب، خشم و عصبانیت، بدبینی، احساس درماندگی، عدمتمرکز، کاهش اعتماد به نفس، عواطف خارج از کنترل، احساس گناه، شرم، بیتفاوتی
علائم رفتاری: تمایل به اعتیاد، کاهش خلاقیت، تغییر الگوهای خواب، ضعف در مدیریت زمان، کاهش علاقه به جنس مخالف، قضاوت ضعیف، ناتوانی در ابراز احساسات، واکنش بیش از حد، انزوا
علائم روانی: افکار منفی، فراموشی، اظهار عجز و ناتوانی.
اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با استرس
امروزه با شناخت و آگاهی نسبت به عارضه پیشبینیها و اقدامات پیشگیرانه و درمانهای متفاوتی برای مقابله و مبارزه با استرس انجام میشود؛ همچون ورزش، تفریحات سالم، جمعدرمانی، مذهب درمانی، روانکاوی، طب سنتی، هیپنوتراپی(درمان به کمک هیپنوتیزم) و غیره.
هر کدام از روشهای گفته شده دارای بردی در درمان هستند و به فراخور بیماری و بیمار کارایی متفاوتی خواهند داشت. اما آنچه در این بین ناشناخته مانده و در گیر و دار تبلیغات منفی ونادرست، با وجود قدرت شگرف در درمان بیماریها مغفول مانده هیپنوتراپی است.کسی که افسرده است و تمایل به انزوا دارد را آیا میتوان راغب به تحرک کرد تا روی به ورزش آورد؟ آیا میتوان اضطراب را با دارو درمانی بهصورت ریشهای درمان کرد تا درجایی دیگر و بهگونهای دیگر رخ ننماید؟و هزاران آیای دیگر؟
هانس سلیه پدر تحقیقات در زمینه استرس، در انتهای کتاب معروف خود به نام فشار زندگی پرسشی را مطرح میکند. او میگوید که آیا بشر قادر است با مطالعات علمی پدیده استرس، برنامه دقیقی برای تنظیم رفتار خود طرحریزی کند، در حدی که بتوان، توسط آن از فشارهای زندگی جلوگیری کرد و یا حداقل از شدت آن کاست؟
امروزه هیپنوتراپی با شناخت و درک بهتر و بیشتر در عرصه جهانی به کمک بیماریهای روانی و پزشکی شتافته است و میرود تا جایگاه واقعی خود را باز یابد. هیپنوتراپی در واقع کاربرد هیپنوتیزم در محدوده وسیعی از اختلالات پزشکی و روانشناختی است.
بهراستی انسان امروزه از چند درصد توانایی مغز خود استفاده و بهره میبرد؟ برخی آنرا ۲درصد برخی ۴ درصد و انیشتین این رقم را ۷ و دیگران دربهترین حالت جایگاهش را۱۰ درصد میدانند. این بدان معناست که در خوشبینانهترین حالت۹۰درصد از پتانسیل بکر مغز انسان بدون استفاده باقی میماند. چه مقدار بشر امروزی در پی تلاش و استفاده مطلوب از ذهن وقدرت عظیم آن برآمده است؟ بسیاری از کسانی که به مراکز درمانی پزشکی مراجعه میکنند با این درخواست متخصص مربوطه مواجه میشوند:
« سعی کنید آرامش خود را حفظ کرده و بازیابید» اما بهراستی چگونه میتوان این پدیده حیاتی بشر را که همچون آب برای انسان حیاتی است به روح آدمی برگرداند؟
امروزه از هیپنوتیزم در پزشکی برای زایمانهای بدون بیهوشی طبیعی و سزارین، دندانپزشکی، کاهش وزن، ترک اعتیاد، بیمارهای جنسی، سندرم روده تحریک پذیر، درمان انواع مختلف سرطانها و حتی فعالیتهای ورزشی استفاده میشود. هیپنوتیزم در زمینه اختلالات روانی دارای قدرت شگرفی است. در اکثر موارد به جز چند نوع بهخصوص، همگی در محدوده درمان به شیوه هیپنوتیزم هستند.
هیپنوتراپی با ایجاد آرامش و افزایش اعتماد به نفس، بیمار را در درمان بیماریهای روانتنی یاری میدهد. مطالعات انجام گرفته روی ۲۴۱ بیمار که در نشریه پزشکی لانسنت(Lancent) منتشر شده، نشان داد بیمارانی که قبل از عمل هیپنوز شدهاند دردها و عوارض کمتری داشتهاند و همچنین سریعتر بهبودی خود را بازیافتهاند. هیپنوتیزم با تنظیم فشار خون، ضربان قلب و یا اتساع یا انقباض عروق در قبل و هنگام عمل جراحی میتواند متخصص جراحی و بیمار را یاری کند و در بعضی از بیمارانی که دارای مشکلات قلبی هستند و درصد ریسک بیهوشی در آنها بالاست بسیار تاثیرگذار باشد.
بر همین اساس انجمن پزشکی انگلستان در سال ۱۹۵۵ و آمریکا در سال ۱۹۵۸ هیپنوتیزم را بهعنوان یک ابزار مناسب و یک روش بسیار با ارزش در درمان بیماریها به رسمیت شناختند. در سال ۱۹۷۷ کالج ملی هپینوتیزم در Loughborough انگلستان تاسیس شد وتاکنون به تربیت دانشجویان و دانشپژوهان میپردازد و هماکنون در بسیاری از شهرهای بزرگ آن کشور شعبه دارد. هیپنوتیزم از سال ۱۹۹۶ با طی مراحل علمی «کلینیکال ترایال» بهعنوان یک روش کاملاً کلاسیک علمی در کتاب مرجع روانپزشکی گنجانیده شد و امروزه در بسیاری از مراکز بزرگ رواندرمانی و پزشکی دنیا مورد استفاده قرار میگیرد
بهگونهای که مؤسسه ملی بهداشت و درمان آمریکا در همان یعنی سال ۱۹۹۶آنرا برای کاهش دردهای ناشی از سرطان و سایر بیماریهای مزمن مؤثر شناخت. باشد که روزی این دانش بهدور از زنگارهای تبلیغاتی نادرست و کاذب در کشور عزیزمان به یاری هزاران بیمار نیازمند بشتابد.
استرس pdf
استرس مزمن و راههای غلبه بر آن
استرس مزمن خود را در افراد مختلف به اشکال متفاوت نشان می دهد. این شرایط می تواند از نظر اجتماعی، جسمانی، و روانی اثر منفی بر زندگی ما داشته باشد.
به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، استرس به عنوان هر تجربه عاطفی ناخوشایند که با تغییرات قابل پیش بینی بیوشیمیایی، فیزیولوژی و رفتاری همراه است، تعریف می شود.
به گزارش “پاپ شوگر”، در مقادیر اندک، استرس می تواند برای انسان خوب باشد زیرا می تواند به افزایش انرژی بدن یا در کسب تمرکز و انگیزه اضافه مورد نیاز برای غلبه بر موقعیتی سخت کمک کند. با این وجود، زمانی که عوامل استرسزا بیش از حد قوی هستند، تاثیرات ناشی از آنها بر بهزیستی ما می تواند بسیار منفی باشد. زمانی که عوامل استرسزا حالت مزمن به خود می گیرند، یعنی برای مدت زمانی طولانی پابرجا هستند، می توانند از آستانه تحمل جسمانی و/یا روانی ما عبور کنند.
دلایل استرس مزمن
بخش سخت ماجرا درباره تعریف استرس مزمن این است که عوامل مختلفی موجب بروز استرس در افراد مختلف می شوند. مسائل رابطه میان فردی، مانند موقعیت های احساسی یا مسئولیت ها و درگیری های خانوادگی از شایعترین عوامل استرس برای بسیاری از ما محسوب می شوند
همچنین، استرس در مدرسه و محل کار نیز وجود دارند که در زندگی های به شدت متصل و به هم پیوسته امروز رهایی از آنها دشوار شده است.
به طور خلاصه، گاهی اوقات حتی خود ما متوجه نیستیم که زندگی روزمره تا چه اندازه زیاد به ما استرس وارد می کند. بر همین اساس است که آشنایی با علائم استرس مزمن عاملی کلیدی و مهم برای مقابله با این شرایط محسوب می شود.
چگونه استرس مزمن را تشخیص دهیم؟
استرس مزمن خود را در افراد مختلف به اشکال متفاوت نشان می دهد. این شرایط می تواند از نظر اجتماعی، جسمانی، و روانی اثر منفی بر زندگی ما داشته باشد.
از نظر اجتماعی، استرس مزمن می تواند خود را در قالب گرایش بیشتر به انزوا نشان دهد که مشکل آفرین است زیرا پشتیبانی یک گروه عاملی کلیدی در مقابله با استرس محسوب می شود. در عصر رسانه اجتماعی امروز تشخیص این شرایط دشوارتر نیز شده است زیرا دوستان اینترنتی می توانند موجب یک احساس امنیت دروغین شوند که گروهی از دوستان خوب در کنار شما هستند.
اگر با مشکلی بزرگ در زندگی خود مواجه شوید آیا دوستی دارید که حتی نیمه های شب بتوانید به وی زنگ بزنید؟ اگر پاسخ منفی است شاید خود را به واسطه استرس مزمن منزوی کرده باشید. از نظر علائم جسمانی، استرس مزمن حداقل از نقطه نظر بالینی خود را اندکی قابل پیش بینیتر نمایان می کند. واکنش هایی خودکار به استرس وجود دارند. برخی از آنها مانند واکنش جنگ یا گریز، ترشح کورتیزول یا واکنش سیستم ایمنی قابل توجهتر هستند.
مشکلی عمده درباره واکنش های جسمانی ما به استرس مزمن این است که این واکنش ها قرار بوده به ما در مقابله با عوامل استرسزای کوتاه مدت و شدید، مانند مبارزه کردن یا فرار از دست شکارچیان کمک کنند. اما عوامل استرسزای فعلی بیشتر روانشناختی هستند. زمانی که روبروی رایانه های خود می نشینیم یا با افکار خود درگیر هستیم به هیچ تلاش جسمانی نیازی نیست. در عین حال، واکنش های مشابهی مانند افزایش فشار خون، ضربان قلب و ترشح کورتیزول را نیز تجربه می کنیم.
زمانی که این سیستم ها به طور مداوم فعال هستند، این شرایط در بلند مدت می تواند به فرسایشی شدید منجر شود که مشکلات سلامت جسمانی بلند مدت مانند بیماری قلبی، بیماری کلیوی، و نقائص سیستم ایمنی و همچنین مشکلات سلامت روانی را در پی دارد. البته برخی واکنش های جسمانی استرس مزمن مانند سردرد، اختلالات خواب، دندان قروچه، یا مشکلات گوارشی، از جمله سندرم روده تحریک پذیر، آشکارتر هستند. اما ممکن است آگاه نباشید که سرچشمه این مشکلات در حقیقت استرس مزمن است.
شرایطی مشابه را می توان برای ظهور نشانه های عاطفی و روانی استرس مزمن در نظر گرفت. به عنوان مثال، اضطراب و افسردگی روش هایی هستند که استرس مزمن می تواند خود را از نظر روانشناختی نشان دهد. افسردگی می تواند از احساس انزوا و نگرانی درباره گذشته سرچشمه بگیرد و اضطراب می تواند از نگرانی درباره آینده ناشی شود.
از دیگر نشانگرهای روانشناختی استرس مزمن می توان به تحریک پذیری، بی علاقگی، خستگی عاطفی، و قطع روابط اشاره کرد.
برای مقابله با استرس مزمن چه کاری می توان انجام داد؟
بخش بزرگی از روند مقابله با استرس مزمن شامل تغییر روش تفکر ما درباره این شرایط است. ممکن است قادر به کنترل آنچه برای شما رخ می دهد نباشید، اما بر این که چگونه آن را پردازش می کنید، کنترل دارید. شما باید انعطاف پذیری خود نسبت به تفکر منفی را تقویت کنید. روزانه با تعیین سه چیز مثبت در زندگی خود و سپس اشاره به این که چرا، چگونه و چه کسی با این چیزهای خوب مرتبط است می توانید این کار را انجام دهید که به ما در مقابله با چرخه باطل منفی بودن کمک می کند.
خودمراقبتی نیز اهمیت دارد. زمانی را برای جدا شدن از مشغله های روزمره، پیادهروی، وقت گذراندن با خود و گوش دادن به خود اختصاص دهید. زمانی را در طول روز به طور کامل جدا از فناوری بگذرانید. زمانی که به ندای درون خود گوش می دهیم اغلب روش هایی را برای مقابله با استرس مزمن می یابیم که بسیار ساده نیز هستند. وقت گذراندن با افرادی که دوست دارید در این مسیر اهمیت دارد.
اگر مواردی در زندگی ما وجود دارند که به عنوان عوامل استرسزا شناسایی شده اند و می توانیم آنها را از بین ببریم، باید این کار را انجام دهید. اما اگر در این جایگاه قرار نداریم، بهترین راهبرد برای مقابله با استرس مزمن که توانایی ایجاد تغییر در آن را نداریم، دریافت کمک از افراد حرفه ای و توسعه مهارت های مقابله با استرس است. سپس، هر روز کاری که برای خود انجام دهید یا با فردی وقت بگذرانید که احساس شادی، عشق و امنیت را در شما ایجاد می کنند.
بسیاری از ما ممکن است به دلایل مختلف از خانواده خود دور باشیم و از حمایت آنها برخوردار نباشیم، از این رو یافتن انواع دیگری از اجتماع اهمیت دارد. زمانی که موضوع مقابله با علائم استرس مزمن مطرح می شود، فعالیت جسمانی می تواند فواید چشمگیری به همراه داشته باشد و در کنار آن مدیتیشن بر این فواید می افزاید. آنچه می خوریم نیز اهمیت دارد. به عنوان مثال، کافئین می تواند سطوح اضطراب را در ما افزایش دهد. به طور قطع، ما نمی توانیم استرس را از زندگی خود حذف کنیم، اما توانایی مدیریت علائم آن را داریم.
مقابله با استرس مزمن | اقدامات پیشگیرانه و راههایی برای مقابله با استرس
منبع: سلامت نیوز / بیتوته / همشهری آنلاین