داستان كوتاه
مجموعه داستان های کوتاه جذاب و خواندنی داستانهای عشقی,داستانهای جالب,داستانک,داستانهای جذاب,داستان راستان,داستان هاي جالب,داستان آموزنده,داستان,سرگرمي,داستانهای کوتاه,داستان خانوادگی,داستان های
-
آقا جغده و خانم کبکه
جغدى بود که با کبک کوهى عروسى کرد. روزى از روزهاى با هم دعوایشان شد. آقا جغده به دشت پناه…
ادامه... -
الاغ آوازهخوان و شتر رقاص
صاحب شترى که زخمى شده بود، آنرا در جزیرهاى رها کرد. خرى هم به این سرنوشت دچار شد. شتر و…
ادامه... -
انگشتر زنها مارون
پادشاهى در حال مرگ بود، به فرزندش وصیت کرد که بعد از من از ثروت و دارائى خودت بهنحو احسن…
ادامه... -
بابا خارکن
یکى بود یکى نبود. غیر از خدا هیچکس نبود. مرد خارکنى بود که بههمراه زن و دخترش در خانهٔ کوچکى…
ادامه... -
بز زنگولهپا
این افسانه شاید کهنترین افسانه به زبان فارسى باشد و در میان کشورهائى که به زبان فارسى سخن مىگویند و…
ادامه... -
بز ریش سفید
یک بز، یک سگ، یک بره و یک گوساله مرض گرى گرفتند. آنها را در بیابان رها کردند. این چهار…
ادامه... -
پرندهٔ سپید
یکى بود یکى نبود. پادشاهى بود که زن او نمىتوانست فرزندى براى او بزاید؛ یعنى بچهها پیش از به دنیا…
ادامه...