تاثیرات منفی سوگواری | عوارض سوگواری برای سلامتی
روان ، تاثیرات عزاداری در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
مراسم سوگواری برای میت در جدول ، تاثیرات منفی سوگواری
سوگواری چه تاثیری روی بازماندگان میگذارد؟
سوگواری یک تجربه استرسزا ولی شایع میباشد. دیر یا زود بسیاری از ما غم از دست دادن یک عزیز را تجربه میکنیم. ما در زندگی روزمره کمتر به مرگ فکر میکنیم یا از آن صحبت میکنیم، شاید بدین دلیل که کمتر از پدربزرگ و مادر بزرگ هایمان با آن مواجه میشویم. برای آنها مرگ یک خواهر یا برادر، دوست یا اقوام یک تجربه متداول بچگی یا نوجوانی شان بود. امروزه برای ما این فقدانها در سنین بالاتری اتفاق میافتد.
بنابراین ما شانس چندانی برای یادگیری در مورد سوگواری، چگونگی آن، چه کارهایی بهتر است انجام شود، چه چیز طبیعی است یا چگونه آن را قبول کنیم، نداریم. علی رغم تمام اینها در نهایت ما باید با غم از دست دادن یک عزیز کنار بیاییم.
سوگواری
عزاداری یا سوگواری به مراسمی آیینی گفته میشود که به یادبود فرد در گذشته و به منظور صبر بر مصیبت وارد شده برگزار میشود.
ما به دنبال هر فقدانی سوگواری میکنیم، اما این مسئله بعد از دست دادن یک عزیز بسیار مهمتر است. ما غالباً برای کسی که مدتها میشناختهایم سوگواری میکنیم. هر چند مردم به دنبال مرده زایی یا سقط جنین یا از دست دادن نوزادان یا بچههای کوچک نیز به همان شیوه سوگواری کرده و نیاز به همانگونه مراقبت و توجه دارند.
در سوگواری برای عزادار دقیقا چه اتفاقی میافتد؟
در ساعات و روزهای اولیه به دنبال مرگ یک فامیل یا دوست نزدیک بیشتر افراد دچار بهت و شوک شده چنانکه نمیتوانند آنچه را که اتفاق افتاده باور کنند. این قضیه حتی در مواردی که مرگ قابل انتظار هم بوده ممکن است پیش آید.
این احساس کرختی یا بی حسی میتواند به نحوی در انجام تدارکات مربوطه مثل تماس گرفتن با اقوام و برنامه ریزی مراسم تدفین کمک کننده باشد. از سویی دیگر این حس غیر واقعی اگر به درازا بکشد میتواند مشکل ساز باشد. دیدن جسد فرد مرده برای برخی میتواند قدم بزرگی در فائق آمدن براین مرحله باشد.
برای بسیاری نیز مراسم تدفین و یادبود به قبول تدریجی واقعیت کمک میکند. دیدن جسد یا شرکت در مراسم تدفین اگر چه ممکن است سخت و دشوار باشد ولی از طرفی شیوه ایی برای وداع با عزیز از دست رفته است. برخی این مراسم را خیلی دردناک یافته و ممکن است از آن اجتناب کنند. هرچند این خود میتواند باعث حسرت و پشیمانی عمیق در آینده شود.
باید توجه داشته باشیم این بی حسی به زودی رنگ باخته و یک حس وحشتناک بی قراری، دلتنگی شدید و جستجو برای عزیز از دست رفته جایگزین میشود. فرد سوگوار تمایل شدید برای یافتن عزیز از دست رفته احساس میکند هر چند که به وضوح غیر ممکن است. این امر باعث اختلال در استراحت و تمرکز شده و خواب مناسب را نیز ممکن است دشوار سازد. رویاهای درحین خواب میتوانند خیلی ناراحت کننده باشند.
برخی احساس میکنند که هر جا که میروند عزیز از دست رفته شان را میبینند، در خیابان، پارک، خانه و هرجا با هم اوقاتی را گذرانده اند. برخی در این مرحله دچار احساس خشم شده که میتواند نسبت به پزشکان و پرستارانی که جلوی مرگ را نگرفته اند، یا نسبت به دوستان و اقوامی که به اندازه کافی اقدامی انجام نداده اند و یا حتی نسبت به خود عزیز از دست رفته به خاطر مردن و تنها گذاشتن آنها باشد.
احساس شایع دیگر حس گناه و تقصیر است. مردم در ذهن خود تمام آنچه را که میخواسته اند که بگویند یا انجام بدهند مرور میکنند. حتی شاید به چیزهایی فکر کنند که شاید اگر طور دیگری انجام داده بودند ممکن بود مانع مرگ عزیز از دست رفته شود.
البته مرگ معمولا ورای کنترل آدمی بوده و شاید لازم شود فرد سوگوار را نسبت بدین واقعیت یادآوری نمود. برخی وقتی عزیزشان به دنبال یک بیمای دردناک یا سخت فوت میکند احساس رهایی یا خلاص شدن میکنند که به نوبه خود ممکن است منجر به احساس گناه شود. این احساس راحتی و خلاصی طبیعی، قابل فهم و شایع است.
این وضعیت بی قراری دو هفته اول پس از مرگ شدیدتر بوده ولی به زودی با اوقاتی از غم، افسردگی، خلوت گزینی و سکوت جایگزین میشود. این تغییرات ناگهانی در احساسات میتواند باعث سردرگمی دوستان و اقوام شود ولی به هرحال بخشی از روند طبیعی سوگواری است.
اگرچه بی قراری کاهش مییابد، دوران افسردگی (از نظر دفعات) بیشتر و طی چهار تا شش هفته بعد به حداکثر خود میرسند. تشدید سوگ و اندوه هر زمانی ممکن است رخ دهد و معمولاً با دیدن افراد، مکانها یا چیزهایی که خاطرات عزیز از دست رفته را زنده میکنند شعله ور میشوند.
غم از دست دادن چگونه از بین میرود؟
وقتی فرد سوگوار به طور ناگهانی و بدون هیچ دلیلی به گریه میافتد برخی در درک آن دچار مشکل بوده یا احساس شرم میکنند. شاید در این مرحله بهتر باشد از افرادی که در درک سوگ مشکل داشته یا سوگوار نیستند اجتناب نمود. هرچند اجتناب از دیگران به نوبه خود میتواند در آینده مشکل ساز شود و معمولاٌ بهتر است بعد از یکی دو هفته یا کمی بیشتر به فعالیتهای معمول بازگشت.
در این مرحله دیگران ممکن است فکر کنند که فرد سوگوار مدتهای مدیدی بدون انجام دادن کاری نشسته است. در واقع فرد سوگوار در حال فکر کردن به عزیز از دست رفته است و بارها و بارها اوقات خوب و بدی را که با هم داشته اند مرور میکند. این یک مرحله آرام ولی اساسی در قبول مرگ عزیز از دست رفته است.
با گذشت زمان درد و اندوه عمیق اولیه به تدریج کمرنگتر میشود. از افسردگی کاسته شده و میتوان به سایر چیزها فکر کرد و حتی به آینده نظر داشت. هر چند، احساس از دست دادن قسمتی از وجود فرد هرگز کاملاً از بین نمیرود. زوجهای بیوه شده با دیدن زوجهای دیگر با هم و تصاویر خانوادههای شاد در رسانهها، دائماً تنها شدن خود را یادآور میشوند.
بعد از مدتی میتوان دوباره وجود خود را به تمامی حس نمود حتی اگرچه قسمتی از آن از دست رفته است. علی رغم آن حتی سالها بعد شما ممکن است خود را در حال صحبت کردن گویی که عزیز از دست رفته هنوز با شماست بیابید.
این مراحل سوگواری غالباً با هم تداخل داشته و به صور گوناگون در افراد مختلف تظاهر میکنند. اکثر افراد طی یک یا دو سال سوگ را پشت سر میگذارند. مرحله نهایی سوگ (Letting–go) عزیز از دست رفته و شروع زندگی دیگر است. افسردگی کاملاً از بین رفته، خواب بهتر شده و انرژی به حد طبیعی بر میگردد. احساسات جنسی ممکن است برای مدتی از بین رفته باشند ولی در این مرحله بازگشته و این کاملاً طبیعی بوده و دلیلی برای شرمساری نیست.
آدمی چگونه با مرگ عزیزانش کنار میآید؟
علی رغم تمام این ها، هیچ رویه ’استانداردی’ برای سوگ وجود ندارد. ما همه افراد مستقلی هستیم و رویههای خاص خود را برای سوگواری داریم. به علاوه مردم فرهنگهای مختلف با مرگ با روشهای خاص خود کنار میآیند. طی قرن ها، مردم نقاط مختلف جهان مراسم خاص خود را برای سوگ در پیش گرفته اند.
در برخی جوامع مرگ به عنوان یکی از مراحل سیکل دائم مرگ و زندگی در نظر گرفته میشود نه آنکه یک نقطه پایان باشد. آداب و مراسم سوگواری و عزاداری میتواند خیلی عمومی و نمایشی و یا خصوصی و آرام باشد. در بعضی فرهنگها مدت سوگواری ثابت است. احساسات مردم سوگوار در فرهنگهای مختلف ممکن است مشابه بوده ولی طرز بیان آنها خیلی متفاوت است.
کودکان و نوجوانان
بچهها ممکن است معنی مرگ را تا زمانی که سه یا چهار ساله نشده اند متوجه نشوند ولی فقدان نزدیکان را به همان شیوه بزرگسالان احساس میکنند. آشکار است که بچهها حتی از شیرخوارگی سوگواری کرده و دچار آشفتگی و استرس زیاد میشوند.
اگرچه بچهها نسبت به بزرگسالان تجربه متفاوتی از زمان دارند و ممکن است از مراحل سوگ خیلی سریع گذر کنند، در سالهای ابتدائی مدرسه، بچهها ممکن است برای مرگ نزدیکان احساس مسئولیت کنند و بنابراین نیاز به آرامش و دلگرمی داشته باشند. نوجوانان ممکن است از ترس افزودن به غم و اندوه بزرگسالان و اطرافیانشان از سوگ خود سخن نگویند. وقتی عضوی از خانواده فوت میکند سوگ کودکان و نوجوانان و نیاز آنها به سوگواری نباید نادیده گرفته شود، آنها باید بطور مثال در مراسم دفن شرکت داده شوند.
سوگ ناشی از خودکشی چه تأثیری روی بازماندگان دارد؟
کنار آمدن با غم سوگ ناشی از خودکشی افراد، ممکن است مشگلتر از غم فراق ناشی از مرگ طبیعی باشد. در این شرایط ممکن است که شما دچار احساسات دوگانه ائ نسبت به فرد خودکشی کرده شوید.
احساسات شما میتواند شامل موارد زیر باشد:
خشم نسبت به فرد خودکشی کرده
طرد شدگی
سردرگمی؛ که چرا فرد خود را کشت
گناه؛ که چرا متوجه مشگل آنها نشدید و یا چرا جلوی آنها رو نگرفتید
نگران؛ که آیا آنها هنگام مرگ زجر کشیدند
خوشحالی؛ که آنها دیگر زجر نمیکشند
راحتی؛ که دیگر نیاز به مراقبت از آنها ندارید
سر افکندگی در مورد خودکشی آنها
بی میلی که در مورد آنها صحبت کنید
نگران در مورد پدید آمدن افکار خودکشی در خودتان
منزوی شدن
دوستان و اقوام چگونه میتوانند کمک کنند؟
شما میتوانید با گذراندن وقت در نزد افراد سوگوار به آنها کمک کنید. ایشان بیش از سخنان دلداری دهنده، نیاز دارند که بدانند شما در این دوران پر غم و درد در کنارشان خواهید بود. وقتی که هیچ کلامی نمیتواند آنها را آرام کند، دست انداختن دلسوزانه به گردنشان میتواند نشانه همدردی و پشتیبانی شما باشد.
اهمیت دارد که افراد سوگوار اگر بخواهند، بتوانند گریه کنند یا در مورد غم و اندوه شان سخن بگویند بدون آن که کسی به آنها بگوید قوی باش و خود را جمع کن. به وقت خود آنها با سوگ خود کنار میآیند ولی ابتدا نیاز دارند تا صحبت کرده یا گریه کنند.
وقتی فرد سوگوار درباره چیزهایی بارها و بارها سخن میگوید، برخی در درک آن دچار مشکل میشوند، در حالی که این قسمتی از روند گذار از سوگ است و باید تشویق شود. اگر شما نمیدانید چه بگویید یا نمیدانید که آیا اصلاً در موردش صحبت کنید یا خیر، بهتر است که صادق بوده و این را بیان کنید.
این فرصتی به فرد سوگوار میدهد تا به شما بگوید چه میخواهد. مردم غالباً از ترس ناراحت کردن دیگران نام فرد مرده را به زبان نمیآورند. در حالی که این ممکن است باعث شود فرد سوگوار فکر کند دیگران فقدان آنها را فراموش کرده اند و تنهایی و انزوا را نیز به غم سوگواری شان بیفزاید.
به یاد داشته باشید که ایام شادی و سالگردها (و نه تنها سال مرگ، بلکه سالگرد تولد و ازدواج) هم به طور خاص غمناک هستند. دوستان و اقوام میتوانند سعی خود را کرده و در این ایام در کنار فرد سوگوار باشند.
کمکهای عملی در نظافت، خرید یا مراقبت از بچهها میتواند از غصه تنهایی بکاهد. زوجهای سوگوار مسن ممکن است در کارهای روزمره خانه که قبلاً فرد از دست رفته انجام میداده است مثل پرداخت قبض آب و برق، آشپزی، کارهای خانه و سرویس خودرو نیاز به کمک داشته باشند.
مهم است که به افراد سوگوار فرصت کافی برای سوگواری داده شود. برخی به زمان کمتر و برخی به زمان بیشتر نیاز دارند. بنابراین انتظار بیش از اندازه از دوستان یا نزدیکان سوگوارتان نداشته باشید، آنها نیاز به فرصت برای سوگواری مناسب دارند و این مانع مشکلات در آینده خواهد شود.
سوگواری محرم
سازگاری با مرگ عزیزان
مرگ عزیزان مهم ترین رویداد در زندگی است و باعث بحران عاطفی شدید می شود. مرحله «بهبود» آرام و تدریجی است، زیرا پذیرش واقعیت مشکل است و فرد دچار سردرگمی می شود. اگر فرد مرگ را به عنوان واقعیت زندگی بپذیرد، غم و اندوهش کمتر می شود. فرد باید بپذیرد که می تواند با مرگ و شرایط جدید سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روان شناختی، فرد می تواند در مقابل رویدادهای سخت زندگی مقاوم شود.
فرد باید احساس تنهایی، خشم و غم را به راحتی با دیگران در میان گذارد و امیدوار باشد. نماز بخواند. دعا کند. در خصوص احساسات و اعتقادات مذهبی با روحانیون صحبت کند. از خود مراقبت و استراحت نماید. با وجود بی اشتهایی، غذای مقوی بخورد.
غم و اندوه پس از مرگ عزیزان شامل مراحل زیر می شود:
۱- انکار و ناباوری
در ابتدا پذیرش مرگ عزیز بسیار مشکل است. فرد فکر می کند که این اتفاق تلخ و دردناک برای او روی نداده است و خواب می بیند. اصلاً آن را باور نمی کند. ولی وقتی افکار و احساسات خود را در مورد مرگ و عزیز از دست رفته بیان می کند به تدریج واقعیت را می پذیرد.
۲- خشم
در این مرحله فرد از خود می پرسد:«چرا من؟». فرد از تلخی و بی عدالتی در تقدیر مرگ عصبانی است. از این رو رفتار تند و خشنی با دیگران دارد.
حمایت اجتماعی، عاطفی، احترام و توجه دیگران باعث می شود فرد راحت تر این مرحله را پشت سر گذارد.
۳- معامله
فرد حاضر است هر چه را که دارد ببخشد تا عزیز از دست رفته باز گردد و زندگی به روال سابق بازگردد.
۴- گناه
فرد دچار عذاب وجدان و گناه می شود، احساس می کند در حق عزیز خود کوتاهی کرده است. در این مرحله فرد باید خود را ببخشد و بداند انسان جایزالخطا است.
۵- افسردگی
فرد غمگین و گوشه گیر می شود و نوسانات خلقی در رفتارش مشاهده می شود. ولی با گذشت زمان به تدریج فرد به روال عادی بازمی گردد و فعالیت اجتماعی خود را از سر می گیرد. در این مرحله تشویق فرد اصلاً مؤثر نیست.
از فرد داغدار حمایت کنید. اگر افسرده است. او را به شاد بودن تشویق نکنید، زیرا آمادگی ندارد. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیز با او صحبت کنید. تـُن صدایتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می کنید. با توجه و علاقه، به صحبت های فرد گوش کنید. از تجارب مشابهی که در زندگی داشته اید، احساسات غم و اندوه خود برایش تعریف کنید. هرگز نگویید احساساتت را درک می کنم».
۶- تنهایی
در پی مرگ عزیز و تغییرات زندگی، فرد احساس تنهایی و ترس می کند. هرچه با دیگران ارتباط بیشتر داشته باشد، احساسات منفی او کاهش می یابد.
۷- پذیرش
پذیرش مرگ به معنی بازگشت فرد به شادی نیست. بلکه فرد به مرحله سازگاری و رویارویی با واقعیت می رسد. او به تدریج می پذیرد که به زندگی خود بدون حضور عزیز از دست رفته ادامه دهد. ارتباط با دوستان باعث می شود که فرد احساس بهتری داشته باشد.
۸- پایان اندوه
زمان کاملاً مشخصی برای پایان اندوه وجود ندارد، این مرحله در افراد متفاوت است. به گفته کارشناسان، معمولاً این مرحله یک سال به طول می انجامد. البته این امر به رابطه فرد با عزیزان از دست رفته، حمایت اطرافیان و عوامل فردی بستگی دارد. هرچه رابطه فرد با متوفی صمیمی تر باشد، مرحله بهبود طولانی تر است.
۹- امید و بازگشت به زندگی
فرد به مرحله ای می رسد که با یادآوری خاطرات عزیز خود، کمتر ناراحت می شود. به آینده چشم می دوزد و امیدوار است. ( البته مراحل پس از مرگ عزیزان، بسته به فرهنگ های مختلف تفاوت می کند. مثلاً مراحل ۲، ۳ و ۴ را بسیاری از ما ایرانیان به دلیل اعتقادات مذهبی تجربه نمی کنیم و یا به صورت بسیار خفیف با آن مواجه می شویم.)
مرگ اعضای درجه اول خانواده
مرگ عزیز به ویژه اگر اتفاقی و ناگهانی باشد بسیار سخت و دردناک است. واکنش فرد متأر از شرایط مرگ و رابطه او با فرد از دست رفته است.
مرگ فرزند: والدین احساس می کنند به آنان ظلم شده است، آنان گاه دچار عذاب وجدان می شوند، خود را مسئول مرگ فرزند می دانند و احساس می کنند بخشی از هویت خود را از دست داده اند.
مرگ همسر:مرگ همسر بسیار تلخ و دردناک است و شوک عاطفی شدید را به همراه دارد. در پی مرگ همسر، فرد باید با شرایط جدید نظیر سرپرستی فرزندان به تنهایی و زندگی مجردی و … سازگاری پیدا کند.
مرگ همسر سالمند: سالمندان نسبت به مرگ همسر خود آسیب پذیرند، زیرا شریک یک عمر زندگی مشترک خود را از دست می دهند. در پی مرگ همسر، سالمند تنها و ناامید می شود.
روش های سازگاری با مرگ
فرد باید احساس تنهایی، خشم و غم را به راحتی با دیگران در میان گذارد و امیدوار باشد. نماز بخواند. دعا کند. در خصوص احساسات و اعتقادات مذهبی با روحانیون صحبت کند. از خود مراقبت و استراحت نماید. با وجود بی اشتهایی، غذای مقوی بخورد.
روش های کمک به فرد داغدار
از فرد داغدار حمایت کنید. اگر افسرده است. او را به شاد بودن تشویق نکنید، زیرا آمادگی ندارد. تا زمانی که فرد تمایل دارد، در مورد موقعیت موجود و مرگ عزیز با او صحبت کنید. تـُن صدایتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهید که برایتان مهم است و به او توجه می کنید. با توجه و علاقه، به صحبت های فرد گوش کنید. از تجارب مشابهی که در زندگی داشته اید، احساسات غم و اندوه خود برایش تعریف کنید. هرگز نگویید احساساتت را درک می کنم».
اگر نشانه های افسردگی شدید در فرد مشاهده می شود و وضعیت اش هر روز از روز قبل بدتر می شود، او را تشویق کنید به روان شناس مراجعه کند.
احساس اندوه یا افسردگی؟
اندوهگین بودن بخشی از تجارب انسان است. زیرا ناشی از تغییرات طبیعی چرخه بیولوژیک و پاسخ عاطفی به تجارب سخت و طاقت فرسای زندگی نظیر ناامیدی و مرگ عزیز است. بهترین راه سازگاری طبیعی، تأیید و مطرح کردن احساسات است.
اندوه و سازگاری با مرگ
صحبت با مشاور در خصوص مرگ عزیز، به فرد کمک می کند که احساس تنهایی نکند. گاهی گذر از شرایط دشوار مرگ عزیز، به افسردگی منجر می شود.
علائم افسردگی بالینی
– عدم تمرکز
– بی خوابی، زود از خواب بیدار شدن، دیر خوابیدن، خواب طولانی و بیدار شدن با خستگی
– تغییر عادات غذاخوردن
– بی اشتهایی، عدم احساس مزه غذا
– پرخوری و افزایش اشتها
– احساس گناه، ناامیدی و تنهایی
– افزایش انتقاد از خود
– افکار خودکشی
– انزوای شدید
– افزایش مصرف دارو و آرام بخش
اگر اکثر نشانه های فوق بیش از دو هفته مشاهده شود، احتمال افسردگی بالینی وجود دارد.
افسردگی بالینی با مشاوره و مدیتیشن قابل درمان است.
درمان افسردگی بالینی حاد ، ۹ تا ۱۲ ماه یا بیشتر طول می کشد، ولی با درمان پس از ۴ تا ۶ هفته فرد بهبود می یابد. در صورت مشاهده موارد فوق، باید به روان شناس یا مشاور مراجعه شود، در غیر این صورت وضعیت فرد بدتر می شود.
چگونه با فردی که به کمک نیاز دارد باید رفتار کرد؟
باید رفتارهای فرد را به او یادآور شد. برای مثال، «همه اش توی خودت هستی، اصلاً حوصله نداری و نمی خندی» نگرانی تان را به او نشان دهید.
به او پیشنهاد کنید که به دکتر روان درمانگر یا روان شناس مراجعه کند، به او اطمینان دهید که حاضرید او را همراهی کنید. اگر به نظرتان فرد به فکر خودکشی است، مستقیماً از او سؤال کنید. برای مثال «آنقدر ناراحتی که حاضری به خودت آسیب برسانی؟»، پرسش از فرد، احتمال بروز خودکشی را افزایش نمی دهد. بلکه او را تشویق می کند تا افکارش را بر زبان آورد. اگر فرد افکار خودکشی در سر دارد، سریع او را نزد روان شناس ببرید. برای کمک به فرد، می توانید با روان درمانگر و روان شناس مشورت کنید.
کمک به کودک داغدار
مرگ والدین برای کودک بسیار مشکل است و کودک نسبت به شرایط اطراف خود و مرگ عزیز دچار سردرگمی می شود.
به دلیل شناخت و درک محدود ، و ناتوانی در بیان احساسات، روند بهبود در کودکان کم سال طولانی تر و مشکل تر است. کودک دچار شب ادراری می شود. خشم ، انتقاد و اضطراب در کودک افزایش می یابد. سازگاری کودک با مرگ عزیزان فشار زیادی بر اطرافیان وارد می کند.
با سادگی و آرامش با کودک در مورد مرگ صحبت کنید . به او کمک کنید احساسات خود را شناسایی و ابراز کند.
کودک به حمایت و توجه بزرگسالان نیاز دارد و باید وقت زیادی را به او اختصاص داد.
آنچه که باید فرد داغدار انجام دهد
فرد احساسات خود را به دیگران بگوید تا بتواند غم و اندوه را پشت سر گذارد.
به سلامت خود توجه کند. با بی اشتهایی مبارزه کند.
صبور باشد. ماهها یا یک سال طول می کشد که فرد تغییر زندگی و مرگ را بپذیرد.
آنچه که فرد داغدار نباید انجام دهد:
– منزوی و گوشه گیر نشود و خود را از دیگران پنهان نکند.
– با سیگار داروهای آرام بخش بدون تجویز خود را آرام نکند.
– احساسات خود را انکار نکند.
– در مورد مسائل مهم زندگی نظیر ازدواج سریع تصمیم نگیرد.
چگونه می توانید به فرد داغدار کمک کنید؟
– در غم و اندوه فرد شریک شوید. او را تشویق کنید تا احساساتش نسبت به مرگ و خاطرات فرد از دست رفته را مطرح کند.
– غم و اندوه را تأیید کنید.اما آن را به ابدیت و خداوند ارتباط دهید. هرگز نگویید « با گذشت زمان حالت بهتر می شود، خیریت بود»، زیرا به او هیچ کمکی نمی کند. با دقت و توجه به صحبت های فرد گوش و با او همدردی کند.
– به او کمک کنید. برایش غذا تهیه کنید و به او بدهید.
– صبور باشید. روند بهبود فرد طولانی است؛ پس با بردباری به فرد عزادار در پشت سر گذاشتن غم و اندوه کمک کنید.
– غم و اندوه فرد را کم اهمیت نشان ندهید.نگویید «تو باید قوی باشی»، تو باید بدون او به زندگی ادامه دهی، چون مقاومی زیرا در مراحل اولیه این صحبت ها برای فرد تأثیر ندارد و او باید به طور طبیعی مراحل غم و اندوه را پشت سر بگذارد.
فواید سوگواری
تاثیرات منفی سوگواری | عوارض سوگواری برای سلامتی
منبع : فرادید / تبیان / برترین ها