حکایت طنز
-
داستان كوتاه
داستان جالب «تنها غازها نیستند»
حکایت های آموزنده دهقانی یک غاز پیدا میکند و به خانه میبرد. دهقان به غاز غذا میدهد و او…
ادامه... -
داستان كوتاه
حکایت شمس و مولانا
حکایت شمس و مولانا روزی شمس تبریزی، بر در خانه نشسته بود. ناگهان حضرت مولانا، قَدَّسَ الله از مدرسه…
ادامه... -
داستان كوتاه
حکایت دو شاهزاده
حکایت های گلستان سعدی دو شاهزاده در مصر بودند ، یکی علم اندوخت و دیگری مال اندوخت . عاقبته…
ادامه... -
داستان كوتاه
حکایت زیبای خرس و اژدها
حکایت آموزنده خرس و اژدها اژدهایی خرسی را به چنگ آورده بود و میخواست او را بکشد و بخورد.…
ادامه... -
داستان كوتاه
باغ خدا، دست خدا، چوب خدا
مردی در یک باغ درخت خرما را با شدت تکان میداد و بر زمین میریخت. صاحب باغ آمد و گفت…
ادامه... -
داستان كوتاه
حکایت آهو در طویله خران
صیادی، یک آهوی زیبا را شکار کرد واو را به طویله خران انداخت. در آن طویله، گاو و خر بسیار…
ادامه... -
داستان كوتاه
حکایت زیبای پیر مرد تهی دست
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش…
ادامه... -
داستان كوتاه
حرف مفت (حکایت)
زمانی که ناصر الدین شاه دستگاه تلگراف را به ایران آورد و در تهران نخستین تلگرافخانه افتتاح شد مردم به…
ادامه... -
داستان كوتاه
خیال خام (حکایت)
شخصی در حال تنگدستی و بی پولی به زن خود گفت: اگر بخواهیم فردا شب پلو بخوریم و فردا…
ادامه...