چگونه فردی خاص باشیم | راهکارهایی برای جذاب بودن
زندگی بهتر ، روش هایی برای خاص بودن در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
چگونه فردی با شخصیت باشیم ، چگونه فردی خاص باشیم
چگونه فردی خاص باشیم؟
همهی ما دوست داریم که فردی خاص باشیم و این یک نیاز روانی طبیعی است که در درونمان وجود دارد. برای شروع باید بدانید که شما همانند اثر انگشتتان که فقط به خودتان تعلق دارد قطعا فردی خاص هستید و در این سیارهی خاکی تک هستید.
ما همانند عدهای از انسانها یکسری کارهای مشابه انجام میدهیم. مثلا غذا میخوریم، میخوابیم، سرکار میرویم، با انسانهای دیگر گفتگو میکنیم و …، ولی این بدین معنی نیست که ما شبیه آنها هستیم. این درک و احساس ما نسبت به اتفاقات است که ما را متفاوت میکند. مثلا ممکن است شما و خواهرتان مشغول خوردن یک غذا باشید، ولی هر کدام تجربه و احساس کاملا متفاوتی از آن غذا داشته باشید؛ بنابراین منظور از خاص بودن صرفا به این معنی نیست که کارهای عجیب و غریب انجام دهید و در جمع انگشت نما شوید. مهمترین نکته این است که خودتان را بشناسید و همان طور که هستید عمل کنید و درک کنید.
در ادامه به شما توضیح میدهیم که چگونه فردی خاص باشید:
۱- خودتان را بشناسید و خودتان باشید
مهمترین نکته برای خاص بودن این است که سعی کنید خودتان باشید. برای این کار در ابتدا باید خودتان را بشناسید. از خودتان بپرسید که چه کسی هستید و چگونه خود را تعریف میکنید؟ چه چیزهایی دوست دارید و نظر واقعی تان درمورد مسائل مهم و حتی جزئی چیست؟ در چه کارهایی استعداد دارید؟ از چه چیزهایی بدتان میآید و چه چیزهایی شما را رنج میدهد؟ خواستهها و امیال واقعی در پس اعمالتان چیست؟
برای پاسخ به این سوالات تنها باید به خود واقعی تان رجوع کنید و به کس دیگر فکر نکنید و سعی نکنید شبیه او باشید. بدانید که یک کپی در بهترین حالت به خوبی یک اصل نزدیک میشود و هرگز از آن پیشی نخواهد گرفت. اسکار وایلد میگوید: ” خودتان باشید، دیگران از پیش جای خود را گرفته اند”.
برای اینکه خودتان را بشناسید با خودتان خلوت کنید. ببینید وقتی که کسی دور و بر شما نیست و با قضاوتها و نصیحتهای خود سعی در تعریف شما ندارد که هستید؟ وقتی سعی در جلب توجه کسی ندارید دوست دارید چطور باشید؟
بسیار مهم است که وقتی با خودتان بیشتر آشنا شدید خودتان را دوست داشته باشید. حتی ضعف هایتان را بپذیرید و آنها را دوست داشته باشید و حتی اگر موردپسندتان نیست از آنها فرار نکنید. زیرا در این صورت این ضعفها تبدیل به ترس نیز میشوند و به ناخودآگاه شما رسوخ میکنند.
شما اگر سعی کنید خودتان باشید به سادگی خاص هستید. شما اگر خودتان را دوست داشته باشید و در نگاه خودتان خاص باشید بسیاری از افراد هم به خاص بودن شما پی خواهند برد و شما را دوست خواهند داشت. حتی اگر عدهای این نظر را نداشته باشند هم برایتان مهم نخواهد بود و شما را تغییر نخواهد داد و خاص بودن شما را رد نمیکند.
۲- سبک خودتان را انتخاب کنید
بعد از اینکه خودتان را شناختید و به درک کافی رسیدید این مسئله اهمیت پیدا میکند که چگونه درونیات خود را بروز دهید. این مسئله در قالب پیدا کردن سبک خاص خودتان تعریف میشود. البته همیشه فاصلهای وجود دارد بین چیزی که در درونمان به آن آگاهیم و طرزی که آن را آشکار میکنیم. گاهی پیدا کردن کلمات سخت میشود و کلمات نمیتوانند احساسات و افکار واقعی ما را دقیقا منعکس کنند. پیدا کردن سبک نیاز به خلاقیت و هنر دارد. در واقع کاری که هنرمند انجام میدهد نیز همین است. بوکفسکی میگوید: “سبک و استایل راه تازهای است برای پرداختن به یک موضوع خسته کننده یا خطرناک. بوکس میتواند هنر باشد، عشق میتواند هنر باشد، باز کردن یک قوطی کنسرو میتواند هنر باشد… “.
شما اگر سادهترین کارها را نیز به سبک و استایل خود انجام دهید خاص هستید. میخواهید چگونه حرف بزنید و خودتان را تعریف کنید و از چه کلماتی استفاده کنید؟ میخواهید چگونه راه بروید؟ میخواهید چه سبک زندگیای داشته باشید؟ چگونه لباس بپوشید؟ چگونه کار کنید؟ چگونه تفریح کنید و سرگرم شوید؟ و هزاران سوال دیگر از این قبیل.
۳- از نظرات منفی دیگران نهراسید
قطعا وقتی شما میخواهید خودتان باشید و چیزی که دیگران میخواهند نباشید با مخالفت و بی علاقگی آنها مواجه خواهید شد. همهی ما نیاز به تایید شدن دیگران داریم و این زندگی را سادهتر میکند. ولی برای خاص بودن همیشه رفتن راه سادهتر کمک نمیکند. خاص بودن و اینکه مخالف جهت امواج خروشان شنا کنید نیازمند شجاعت، قدرت، اعتماد بنفس و حتی گاهی اعمال قهرمانانه است. شاید فکر کنید که این خصوصیات را ندارید پس نمیتوانید خاص باشید.
ولی آنها با تمرین و تلاش و اراده کاملا دست یافتنی و اکتسابی است. بسیاری از قهرمانان در تاریخ وجود داشته اند که در ابتدا اعتماد بنفس پایینی داشته اند، ولی انتخاب کرده اند و شجاعت و اعتماد بنفس را به منتها درجهی ممکن رسانده اند.
بسیاری از ما به خاطر ترسی که از قضاوت دیگران داریم به خودسانسوری روی میآوریم. با اینکار قسمتی از خودمان را میکشیم. در بسیاری از موارد ما قضاوت بیهوده و اشتباهی از قضاوت دیگران داشته ایم و شاید در حقیقت آنها حتی به ما فکر هم نکرده باشند. همانطوری باشید که فکر میکنید و نگذارید احساسات بد و ناگفته در قلبتان تبدیل به عقده و سیاهی شود. از هیچ چیز و هیچ کس نترسید، خجالت نکشید، خود را متوقف نکنید و خودتان را به خاطر نشان دادن آن چیزی که هستید مقصر ندانید. بدانید این زندگیای که دارید بیشتر از همه متعلق به خود شماست نه افراد دیگر. با این کار شاید بسیاری از اطرافیانتان را ازدست بدهید و احساس تنهایی کنید.
هر کسی این قدرت را ندارد که با این سختی مواجه شود. ولی بدانید اگر خودتان باشید و کسی پیدا شد که شما را تایید کرد و دوست داشت، آن کس خود واقعی شما را دوست دارد، نه بازتاب و تائیدی از افکار خودش را.
۱. خط فکری داشته باشید
بدانید که همهی ما در حقیقت منحصربهفرد هستیم
چگونه دختری شاخ باشیم
انسانها ویژگیهای مشابه بسیاری دارند. همه غذا میخورند، حرف میزنند، با دیگران معاشرت میکنند، احساسات مختلفی دارند و… . اما این ویژگیهای مشترک در بسترهای متفاوتی قرار میگیرند و در نتیجه تجربههایی شکل میگیرد که مخصوص هر فرد است و او را یکتا میکند. پس باور داشته باشید که شما به طور ذاتی خاص و نمونه هستید. حتی دوقلوها نیز دقیقا به یکدیگر شبیه نیستند، اگر هم شباهتی در کار باشد، با گذشتن از صافی تفکر و تجربه، نتیجهای کاملا ناهمگون تولید میشود. هیچکس به جای شما زندگی نمیکند و نخواهد کرد، پس با اطمینان از اینکه منحصربهفرد هستید، سعی کنید افکار خودتان را پیگیری کنید. شما عقاید و راهحلهای خود را در مسائل مختلف دارید و لزومی ندارد که نسبت به بروز آنها واهمه داشته باشید یا آنها را نادیده بگیرید
دنبالهرو و پیرو نباشید
آزمایش روانشناسی معروفی در زمینهی گرایش به پیروی از عقاید عمومی وجود دارد. در این آزمایش سه خط، روی کاغذ رسم شده بود که یکی از آنها به وضوح از سایرین کوچکتر بود. از فردی در مورد کوتاهترین پارهخط پرسش شد، در حالیکه سایر افراد از عمد، همگی به اشتباه پارهخط دیگری را انتخاب کرده بودند. فرد با اینکه به وضوح میدید که کدام خط واقعا کوتاهتر است، تنها با تکیه بر باور عمومی، پاسخی اشتباه مانند سایرین داد. این حرکت، نشان از علاقهی انسانها به همرنگ جماعت شدن دارد.
وقتی از باورها و نظرات عمومی پیروی میکنیم، در حقیقت احساس میکنیم از خطر تصمیمگیری متفاوت به دور هستیم. برای مثال، رستورانی را در نظر بگیرید که بسیار مشهور است و همه رفتن به آن را توصیه میکنند. بیشتر ما تمایل داریم به جای تجربه کردن مکانی جدید به همان رستوران برویم، چون فکر میکنیم با احتمال زیاد غذا در آن جا باکیفیت است و در نتیجه خود را از تصمیمگیری و تفکر بیشتر و عواقب تصمیمات انفرادی، میرهانیم. برای خاص بودن نباید بترسید. شجاع باشید. شاید دنبال کردن جمع به شما آرامش خاطر بدهد ولی در نهایت یکی مثل بقیه خواهید بود. اگر میخواهید متفاوت باشید، حتما باید انتخابهای متفاوت داشته باشید.
به دنبال تفاوتهای عجیب و غریب نباشید
در این دنیای بزرگ و پهناور به اندازهی موهای سرتان (البته این مثال دربارهی دوستان کممو صدق نمیکند)، فرهنگها، رفتارها، باورها و عادتهای مختلف و گاهی عجیب و غریبی چون خوردن بندپایان در کشورهای شرق آسیا یا پرستش چیزهای عجیب و غریب در امریکای لاتین وجود دارد. پس بدانید در این دنیای بزرگ نهایتا هیچ چیز عجیب و غریبی وجود ندارد و این ادعا بالاخره در جایی عادی تلقی خواهد شد. سعی کنید خودتان باشید، یعنی کسی که افکار و عقاید خودش را دارد و کاملا منحصربهفرد و متمایز از هر فرد دیگری است که روی زمین زندگی میکند.
اعتمادبهنفس داشته باشید
خودتان تصمیم بگیرید و پای تصمیمتان هم بایستید. برای این کار باید بر روی راه های افزایش اعتماد به نفس کار کنید. اگر برای هر کاری تعلل میکنید و یا سعی دارید از دیگران الگوبرداری کنید، متأسفانه اعتمادبهنفس بالایی ندارید. شجاع باشید و اگر به اندازهی کافی قوی نیستید، تلاش کنید خود را تغییر بدهید. قوی شدن کمی زمان میبرد. میتوانید با نگاه کردن به زندگی و رفتارهای افرادی که اعتمادبهنفس دارند، به رازهای موفقیتشان پی ببرید. هیچوقت خودتان را دستکم نگیرید، خیلی از کسانی که حتی فکرش را هم نمیکنید گاهی اعتمادبهنفس کافی ندارند زیرا بالا بردن اعتمادبهنفس یک فرایند است، یعنی با شروع مجموعهای از اقدامات لازم برای ارتقای آن، رشد و پیشرفت اندکاندک حاصل میشود و این مراحل زمان زیادی لازم دارد.
به هیچ چیز وابسته نباشید؛ بریدن وابستگیها کمی دشوار است. به خصوص در جوامع امروزی که زندگی ما به گروههای مختلفی گره خورده است. اما سعی کنید وابستگی خود را به عادتهای مختلف از بین ببرید. مثلا برای شروع، مجلههای مد و زیباییتان را دور بریزید یا کارهایی را که برای خوشایند دیگران انجام میدهید، ترک کنید. سعی کنید در مورد وقایع و اخبار، تحلیل ذهنی خود را داشته باشید. لباسهایتان را مطابق سلیقه و علاقهی واقعیتان تهیه کنید یا از ذائقهی غذاییتان خجالت نکشید. شاید ریختن ماست روی ساندویچ کتلت، برای دیگران کمی خندهدار باشد، خب باشد، چه اهمیتی دارد وقتی شما از این طعم لذت میبرید.
به مفهوم منحصربهفرد بودن فکر کنید
گاهی بعضی از واژهها برای همه کاملا آشنا هستند و ما هم فکر میکنیم مفهوم آنها را به خوبی میدانیم. اما اگر از ما خواسته شود که عمیقا به معنی بعضی از این مفاهیم آشنا، فکر کنیم و آنها را توصیف کنیم، کار از نوشتن املای کلمه قسطنطنیه برای یک کلاس اولی هم، سختتر میشود. منحصربهفرد بودن برای شما چه مفهومی دارد؟ آیا تنها به دنبال تفاوت در طرز پوشش خود هستید یا این خاص بودن را در ابراز عقاید سیاسی و… میبینید. شما باید تعریف دقیقی از خاص بودن داشته باشید و بدانید منحصربهفرد بودن از نظر شما چیست؟ اگر میخواهید بیهمتا باشید علت آن چیست؟ این نیاز از کجا پیدا شده است؟
منبع : برترین ها / چطور
جذاب بودن
چگونه فردی خاص باشیم | راهکارهایی برای جذاب بودن