سحر دولتشاهی از همکاری با همایون شجریان گفت + تصاویر
گفت گو با سحر دولتشاهی در مورد دوران کودکی و لایف استایلش
دولتشاهی در مقطعی درگیری حاشیه ای بزرگ شد، اما آنقدر و درایت و عشق به هنر داشت که نگذارد حاشیه ها به اصل زندگی و هنرش لطمه بزنند. ما هم به این حاشیه ها نپرداختیم و عوضش، به زندگی و علایق و دوستان و خانواده این بانوی پرانرژی و موفق زباد پرداختیم. او ماه گذشته در نمایش پربیننده سی که ۱۲۰ هزار نفر را به کاخ سعدآباد کشاند، حضور موثری داشت و این روزها هم، مشغول بازی در پروژه دیگری به کارگردانی مصطفی کیایی است. بهانه این مصاحبه همه این هاست.
عکس زیبای سحر دولتشاهی
مصاحبه خواندنی با سحر دولتشاهی در مورد همه چیز و همه جا
در بیوگرافی شما آمده که شما داشتید مهندسی شیمی می خواندید اما این رشته را رها کردید. آن روز که داشتید این کار را می کردید به چه چیزی فکر می کردید؟
واقعا نه. پدر وقتی دید خواسته من جدی است و گذرا نیست مرا حمایت کرد.
این خواست جدی از کجا نشأت می گرفت؟
ببینید، جدا نمی دانم که آیا می خواستم واقعا بازیگر باشم یا خیر، ولی دنیای که درونش خلاقیت و تازگی وجود داشت برای من جذاب تر بود. حالا ممکن است هر کس در هر شغلی که باشد خلاقیت داشته باشد و زندگی کند ولی خلق کردن شغل آدم باشد از بچگی برای من خیلی جذاب بود.
مادر شما هم در کار ورزش بودند، درست است؟
بله. مادرم نایب رییس فدراسیون شنا بود.
حرفهای سحر دولتشاهی در مورد پدر و مادرش
هیچ گاه از کسی نام نمی برم. چون در مقاطع مختلف انسان های بزرگی در زندگی من حضور داشتند که در موفقیت من نقش ایفا کردند. برای همین تا امروز نتوانستم اسم کس خاصی را ببرم.
در مقطعی که بازیگری را با ادبیات نمایشی و تئاتر شروع کردید گروهی داشتید که کارگردان شما آیت نجفی بود و اتفاقا چند تا کار پشت سر هم با ایشان داشتید. ایشان الان چه کار می کنند و در آن مجموعه چه کسان دیگری حضور داشتند؟
آقای کیارش انوری که در حال حاضر فیلمساز هستند. خانم هانا کامکار، آقای نعیم جبلی، خانم مریم پالیزبان، یمین آتشی، نزدیک به ۳۰ یا ۴۰ نفر بودیم که حدود یک سال این کار را به صورت کارگاهی تمرین کردیم.
آیا حضور کسی مثل خانم هانا کامکار فرزند استاد بیژن کامکار باعث می شد که شما به گروه کامکارها و موسیقی گرایش ویژه تری داشته باشید؟ اساسا در آن سال ها به جز بازیگری علایق دیگرتان چه بود؟
من همیشه علاقه خاصی به موسیقی داشتم و در سنین خیلی کم سه تار می زدم که دنبال نکردم. روی هم رفته موسیقی همیشه از علایقم بود. همیشه هم سعی کردم رابطه ام را با موسیقی حفظ کنم؛ از کلاس های سولفژی که در دانشگاه گذراندم تا دوره های آوازی که رفتم، ولی بیشتر شنونده حرفه ای هستم.
و به نظر می رسد علاقه شما به موسیقی و دیگر حوزه های هنری خیلی به پیشرفت شما در بازیگری کمک کرده است؟
بله، حتما. یعنی من فکر می کنم دو تا چیز هست که واقعا تفکیک ناپذیر هستند از این حرفه که یکی شان موسیقی و دیگری ورزش است.
وقتی ادبیات نمایشی می خواندید، به نویسنده شدن هم فکر می کردید؟
راستش چرا، نویسندگی آرزویم بوده و هست، ولی این یک نظر است. در آن دوران هم متمرکزتر بودم و شاگرد بدی هم نبودم. ولی در سال های دوم و سوم دانشجویی آنقدر عمیق وارد فضای بازیگری شده بودم که فرصت نمی شد زیاد به این سمت بیایم. البته هنوز هم نویسندگی حرفه قابل ستایشی برای من است.
نویسنده داخلی و خارجی مورد علاقه تان چه کسانی هستند؟
اصلا دلم نمی خواهد در این گفت و گو اسم از کسی بیاورم چون نمی توانم از بین کتاب هایی که خواندم و نویسندگان مورد علاقه ام، یکی را انتخاب کنم. معمولا هم وقتی جایی اسمی می برم، بعدا به خاطر نبردن اسامی دیگر خودم را سرزنش می کنم برای همین ترجیح می دهم اشاره خاصی به شخصی نکنم.
رشته شما ادبیات فرانسه بوده است. آیا ترجمه ای دز این زمینه هم دارید؟
بله، دو ترجمه منتشر نشده دارم یکی از زبان انگلیسی و یکی از زبان فرانسه، ولی برای موفقیت در ترجمه پیگیری لازم را نکردن و تمرکز اصلی ام در بازیگری بود. شاید باید روزی به سراغ این ترجمه ها بروم.
کتاب ها و آدم های زندگی ام
من الان اولین چیزی که به ذهنم می رسد را می گویم و این معنی اولین یا آخرین را نمی دهد. یادم می آید در دوران نوجوانی کتاب «جای خالی سلوچ» آقای دولت آبادی برای من خیلی کتاب عجیبی شد و هنوز هم گاهی برای پیدا کردن حال و هوای آن دوران به این کتاب رجوع می کنم.
آن موقع کلیدر را هم خوانده بودید؟
معلوم است که کتابخوان حرفه ای بودید چون کارهای آقای دولت آبادی در سطح بالایی نوشته می شود و برای آن سن جالب است که کتاب تاثیرگذارش جای خالی سلوچ باشد. لابد تنهایی ها و فضایی که کاراکتر اصلی این قصه داشت جذبش می کرد…
ببینید، الان کتاب خواندن مانند ادعاهایی شده است که من زیاد ترجیحش نمی دهم ولی بچه ای که در خانواده ای بزرگ شده باشد که کتاب دست پدر و مادرش دیده باشد خود به خود روی خود بچه هم تاثیر می گذارد و برای من هم اینطور بود. یادم می آید از همان کودکی قبل از سواددار شدنم کتاب خواندن به عنوان یک عادت در خانواده ما بود.
در آن مقطع استاد بهرام بیضایی را می شناختید؟
نه، من فقط با سمت بازیگری در آن پروژه بودم و خیلی هم از همکاری با آقای بیضایی لذت بردم.
چطور برای این کار انتخاب شدید؟
بازیگری سحر دولتشاهی در کار بیضایی و آتیلا پسیانی
من تئاتر خیلی کار کردم ولی بسیار افرادی هستند که تجربه و سابقه کاری شان در این حوزه بیشتر از من است، مثلا ستاره پسیانی از ۵ سالگی روی صحنه حضور دارد در صورتی که از من کوچکتر است. در کل من کارم را با تئاتر شروع کردم و به طور متوسط سالی یک یا ۲ کار در این حوزه داشته ام.
اگر اشتباه نکنم، آتیلا پسیانی یکی از افرادی است که در صحنه تئاتر بیشتری همکاری را با ایشان داشتید.
بله، حدود پنج یا شش سال با ایشان همکاری داشتم و در گروه تئاتر بازی بودم.
برای کار ایشان چطور انتخاب شدید؟
من به مدرسه بچه های خیلی درس خوان می رفتم. آنجا دانش آموزانش خیلی درس خوان بودند و طبیعتا بین آنها نه، من خیلی درس خوان محسوب نمی شدم ولی درسم بد نبود و از درس خواندن فراری نبودم.
از معلم هایتان کدام شان را به یاد دارید؟
از آتیلا پسیانی، حمید امجد، محمد رحمانیان و خیلی خیلی کسان دیگر چیزهای زیادی یاد گرفتم. اگر بخواهم اسم ببرم افراد زیادی هستند که می ترسم حین نام بردن تعدادی از آنها را فراموش کنم.
خیلی جالب است که الان که ما خدمت شما هستیم، اخیرا در کاری بازی کردید که نویسنده آن خانم ثمینی است:کنسرت نمایش سی. لابد برای شما این کار جذابیت ویژه ای داشت. از رابطه خودتان با نغمه ثمینی بگویید.
در طول اجراهای سی متاسفانه خانم ثمینی در ایران نبودند و من در آخرین شب اجرا برایشان یک پیغام صوتی گذاشتم و از ایشان تشکر کردم بابت سال های دور مدرسه و برای متن زیبای نمایش سی که هیچ شبی برایم عادی نشد و تک تک دیالوگ ها جادوی خودش را داشت.
این زیبایی که اشاره کردید به خاطر رابطه ویژه تان با خانم ثمینی است یا نه، واقعا دیالوگ ها به نظرتان خاص بودند؟
من یاد گرفتم که علاقه ام و کلا احساسم را از قضاوت حرفه ای ام جدا کنم و چیزی که به آن اعتقاد ندارم را نگویم و خیلی هم آدم تملق گویی نیستم. (خنده)
سحر دولتشاهی برنده سیمرغ بلورین جشنواره فجر
اولین حضورتان جلوی دوربین کار «فرزند صبح» آقای افخمی و رو به روی ستاره ای مثل خانم هدیه تهرانی بود. آیا در آن مقطع خانم هدیه تهرانی از سابقه تئاتری شما شناختی داشتند؟
راستش را بخواهید واقعا نمی دانم ولی خیلی به من کمک کردند. آن موقع دوربین ۳۵ بود و استرس ها هم طبیعتا بیشتر بود و من هم برای بار اول بود که جلوی دوربین می رفتم. خیلی ترسیده بودم و ایشان خیلی از من حمایت کرد و از همان روز اول دوستی خوبی بین من و هدیه شکل گرفت.
اولین دیالوگی که گفتید را یادتان هست؟
در پلان اول حضورم دیالوگ نداشتم ولی یادم هست در آن سکانس آنقدر همه چیز برایم عجیب بود که شبیه آلیس در سرزمین عجایب شده بودم.
گویا پارک لاله در خاطرات کودکی شما نقش ویژه ای دارد. الان چطور و در زمان حاضر نظرتان درباره پارک لاله چیست؟
من اولین بار برای سریال خانم مرضیه برومند به اسم کتابفروشی هدهد وارد تلویزیون شدم. همکاری با مرضیه برومند آنقدر برایم مهم بود که بدون خواندن فیلمنامه پیشنهاد همکاری با ایشان را قبول کردم.
اما آنچه باعث شد که خیلی بیشتر دیده شوید سریال مسافران و نقش سرهنگ ناهید بود. خودتان هم این باور را دارید؟
سحر دولتشاهی در تئاتر
شما متولد ماه مهر هستید و فیلمی هم با این اسم ساخته شده است. آیا دوست دارید فیلمی باشد با این عنوان و شما در آن بازی کنید و اساس آیا به این طالع بینی ها اعتقادی دارید؟
من بعضی وقت ها از آدم ها می پرسم متولد چه ماهی هستید و شاید هم خصوصیات مشترکی بین شان هست ولی اینکه بخواهم دنبال کنم نه، علاقه ای ندارم. در کل ماه مهر را دوست دارم ولی نه به خاطر اینکه تولد خودم در آن است.
ماه مهر و فصل پاییز را به خاطر مدرسه دوست دارید یا نه به خاطر فضای عاشقانه و شاعرانه اش؟
درست می گویید و من همیشه به این فکر می کنم که خوب است در ژانرهای مختلف بازی کنم و بتوانم این جذابیت ژانرهای متفاوت را احساس کنم. البته این خیلی کم پیش می آید. همیشه این دغدغه را داشتم که در سینمایی که در آن کمی فانتزی و رویا وجود داشته باشد حضور پیدا کنم چون همین مولفه های جذابیت بوده که من را به سینما علاقه مند کرده است، برای همین خیلی دوست دارم و شاید هم آرزویم باشد که چنین نقش های متفاوت را تجربه کنم. البته فکر می کنم این دغدغه هر بازیگری باشد.
درخصوص آقای کیایی و همکاری با ایشان کمی توضیح بدهید. بالاخره ایشان یکی از کارگردان هایی هستند که شما در سه چهار سال اخیر بیشترین کار را با او تجربه کردید.
راستش در عصر یخبندان نقش من دارم بود و داستان دردناکی بود و برعکس عصر یخبندان، در بارکد کاملا نقش متفاوت و طنزی را داشتم. تیم آقای کیایی واقعا مانند یک خانواده می مانند و من در آن فضا بسیار احساس امنیت خاطر دارم برای اینکه بتوانم کارهای متفاوت تری را ارائه دهم.
قبول دارید کارهای کمدی که در این چند سال مردم از شما دیده اند کمک زیادی به بهتر دیده شدن شما داشته و شاید حتی نقطه قوت شما باشد؟
هردو. من دوستان خیلی خوبی از دوران بچگی هم دارم که با آنها معاشرت می کنم و دوست صمیمی هستیم. البته من اصولا تعداد کمی دوست نزدیک دارم و آنها هم از هم حرفه ای هایم هستند و هم دوستان خیلی قدیمی تر. حتما می خواهید اسم بیاورم.(خنده) خارج از موضوع سینما من از خیلی سال قبل با ترانه علیدوستی دوستم، با ستاره پسیانی دوستم، با باران کوثری دوستم، با هدیه تهران دوستم، با هانیه توسلی دوستم، مهناز افشار هست. به خاطر مشغله ای که همه ما داریم ممکن است ملاقات هایمان دیر به دیر باشد اما همه را دوستان خودم می دانم و با آنها راحتم. خدا کند کسی از یادم نرفته باشد.
گفتید ترانه علیدوستی و ایشان یک وجه مشترک دیگر با شما دارد و آن اینکه مترجم است..
ترانه مترجم هست اما من قرار بوده مترجم هم باشم ولی نیستم (خنده) هنوز کاری از من منتشر نشده که مترجم هم باشم اما ترانه ترجمه کرده و خیلی هم به او افتخار می کنم چون ترجمه های بسیار خوبی دارد.
شما مترجمی فرانسه خواندید و همین طور ادبیات نمایشی. آیا ادبیات روز فرانسه را هم پیگیری می کنید؟
عکس سحر دولتشاهی در کنار باران کوثری
نقش چهره و فیزیک در موقعیت یک بازیگر چه اندازه است؟
به هر حال این وابسته است به نقشی که دارد بازی می کند ولی در همه جای دنیا یکی از مولفه های استار بودن و ستاره شدن فیزیک و چهره است. البته در کل تعریف های متفاوتی برای زیبایی وجود دارد و این موضوع در خیلی از مواقع سلیقه ای است.
آیا شما برای حفظ استایل تان ورزش می کنید؟
بله.
دستور مادرتان است؟
دستور که نه، ولی مادر همیشه چک می کند که ورزش می کنی یا نه. من سعی می کنم شیوه زندگی کردنم سالم باشد و مراقب خواب و ورزش و خوراکم هستم.
خیلی از بازیگرها بخشی از استایل خودشان را با آرایش به دست می آورند. شما به عنوان بازیگری که می تواند مدل خوبی برای خانم ها باشد چطور فکر می کنید؟
همراهی سحر دولتشاهی با همایون شجریان
به همین دلیل بخش نمایشی این کار ریسک فراوانی داشت، چون وقتی شما بخواهید در کنار آثار امتحان پس داده و دوست داشتنی از دید مردم، چنین نمایشی را، با سیل وسیعی از جمعیت داشته باشید طبیعتا ریسک های خودش را خواهدداشت. یعنی من خیلی از موفقیت بخش نمایشی مطمئن نبودم ولی متن خوب خانم ثمینی و آقای دشتی که صبوری های زیادی به خرج داد که بتواند به کار شکل بدهد و همین طور بازی های خوب دوستانم در بخش نمایش همراه مناسبی برای کنسرت شد.
همکاری اول شما با همایون شجریان بر می گردد به کار «چرا رفتی» و بازی در تیزر آن. اشتباه که نمی کنم؟
در آن کار من با خانم باران کوثری همکاری داشتم و کلیپی هم که درست شد درواقع برای رونمایی از آلبوم «نه فرشته ام نه شیطان» تهیه شد نه برای پخش عمومی. بعد خود ما هم متوجه نشدم که چطور به صورت گسترده پخش شد. در حقیقت رابط من در این پروژه خانم کوثری بود.
این کلیپ البته واکنش های منفی زیادی هم داشت. در آن برهه آیا شما واکنشی به نظرات منفی داشتید؟
همکاری سحر دولتشاهی و همایون شجریان
یک سوال کمی خصوصی تر و البته بیشتر پشت صحنه ای. آقای محسن کیایی و دوستان دیگری که با شما همکار بودند می گویند که شما بسیار شلوغ و پرانرژی هستید و پشت صحنه با شیطنت ها و شیرینی هایی که دارید خیلی محیط را دوستانه و گرم می کنید. آیا پیش شما هم از این تعاریف می کنند؟ کمی از این خاطرات بگویید و آیا به نظرتان این شلوغی و گرم بودن به بچگی تان بر می گردد یا نه؟
اینها ممکن است مربوط به کودکی ام باشد و فضای شاد و خوبی که در آن بزرگ شدم. ممکن هم هست ژن باشد (خنده) هر چیزی که هست موضوع این است که من این فضای سرحال پر از امید را دوست دارم. دوست دارم در اطرافم انرژی خوب جریان داشته باشد و سعی هم می کنم که خودم در ایجاد این فضا موثر باشم.
از شیطنت های کودکی تان چیزی در خاطرتان هست؟
واقعا خیلی موثر است و شاید ۹۰ درصد دلیل این موفقیت می تواند همین باشد
الان ارتباط تان با پدر و مادرتان و کل خانواده تان چگونه است؟
خیلی خوب. مادرم، پدرم، خواهر و برادرم عزیزترین های زندگی من هستند.
خواهر و برادرتان در کار هنر وارد نشدند؟
ایشان همین الان هم در آلمان در کمپ های پناهنده ها به صورت داوطلبانه کار می کند. پدر من مهندس مکانیک است و سال های ک شرکت داشته در زمینه نصب ماشین آلات پلاستیک فعالیت می کرد. مادرم هم که شناگر است و سال ها هیات علمی دانشگاه تربیت معلم بوده و نایب رییس فدراسیون شنا.
الان که در این زمینه فعالیت نمی کنند؟
نه. الان دیگر بازنشسته هستند.
گفتید که قدیم ها پدرتان شما را به تئاتر می بردند. آیا الان شما آنها را به تئاتر می برید یا با هم می روید؟
به پوشش و برند چقدر اهمیت می دهید؟
به برند نه. ولی به پوشش چرا. من دوستانی دارم که در این زمینه به من کمک می کنند. به هر حال من بازیگر هستم و این مقوله ای است که باید به آن بها بدهم. این بدین معنی نیست که ظاهر آدم ها از باطن شان مهم تراست بلکه به نظر من هنر خوش پوش و خوش استایل بودن قابل احترام است و من به آن اهمیت می دهم.
گرچه شما اسم کسی را نمی برید ولی استایل کدام شخصیت شما را تحت تاثیر قرار می دهد و می پسندید؟
من این موضوع را خیلی دنبال می کنم ولی ترین را باز هم نمی توانم بگویم. کسی که الان به ذهنم می رسد از نظر استایل و بازی و جایگاه اجتماعی کیت بلانشت است.
شما از خانم مریل استریپ گفتید و اگر توجه کرده باشید ستاره ای مثل استریپ ممکن است وقتی قرار است در یک خیریه و در کنار مردم عادی حضور پیدا کنند، با یک بلوز ورزشی ساده حضور پیدا کنند اما در اینجا کمتر از این اتفاقات می افتد…