مذهبی

دل نوشته شهادت امام رضا (ع)

,شعر شهادت امام رضا

دل نوشته شهادت امام رضا (ع)

 

  «خاطره سوزان»
وقتى صداى نقاره غروب‏هاى صحنت قدم‏هایم را میخکوب مى‏ کند، فریاد رضا رضا را در متن موسیقى محزون مى‏ شنوم و بغض شکسته‏ ام را تقدیم دیدارت مى‏ کنم.

رضا جان! دانه کدام انگور جرئت یافت که طعم ذلت مأمون را به کام تو بچشاند تا قبله هشتم را در صبر و لبخند خویش بنا کنى؟

امروز، تنها نه خیابان‏هاى خراسان که تمام رگ‏هاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى ‏شود.

خاطره سوزاندن جگرت، تا قیامت از ذهن خاک خراسان بیرون نمى ‏رود.

آهوى دلم دوان دوان مى‏ آید.

تو آن جگرسوخته ‏اى که آب را به زائرانش هدیه مى ‏کند؛ زیرا اولاد على علیه‏السلام از عزیزترین‏هاى خود مى‏ بخشیدند و من در صحن تو، به دنبال اشاره‏ هایى مى‏ گردم که با آن حرف مى‏ زنى؛ مثل پرواز همان کبوتران که با گندم‏هاى محبت تو، عمرى است اسیر رهایى در آسمان همجوار تواند.

هر روز به شوق تکرار خاطره تو و آهو، آهوى دلمان از هر جا رمیده مى‏ شود؛ دوان دوان در سایه تو مأوا مى‏ گیرد تا دست تو، مثل ابرى سخاوتمند، بر نیازش ببارد؛ پس اشتیاق تند ما را مجاب کن یا على بن موسى الرضا!

,شعر شهادت امام رضا

متن ادبی شهادت امام رضا (ع)

 

«از مدینه تا توس»
با تو، زانوان لرزانم به آرامش، رضا مى‏ دهند و چشمان شناور در غروبم، بهجتى سبز را تجربه مى‏ کنند.

من با تو، آینه‏ اى مى‏شوم تن شسته از غبارها و زنگارها؛ آن‏گونه که آفتاب، سلول‏هاى جانم را شعر مى‏ شود.

تو را در زمستان‏هاى سرما و سکوت، صدا کرده ‏ام؛ با دستانى از حاجت و در بهارى از اجابت، غوطه خورده ‏ام.

از مدینه تا توس، مرورت مى‏ کنم و ثانیه‏ هاى سترگ ولایتت را مى‏ ستایم.

تو، هشتمین ستاره‏اى در آسمان فیروزه و لبخند. رودها همچنان بزرگى ‏ات را در غرفه‏ هاى آب، روانند. مى‏ آیى و دروازه‏ هاى آفتاب گشوده مى ‏شوند.

زمزمه نامت وسیعمان مى ‏کند

مى ‏آیى و شهر را بشارت پرنده و آبشار، به دست افشانى مى‏ خواند.

زمین، ریشه علوى‏ ات را بر خویش مى ‏بالد. آسمان، شاخه‏ هاى هاشمى‏ ات را به تحسین، ستاره مى ‏پاشد اى آن‏که ابهتت ، تار و پودمان را به سکوت مى‏ خواند؛ اى آن‏که زمزمه نامت، وسیعمان مى ‏کند، باران کرامتت را بر ما بگستران تا از تشویش این همه، در دور دست آرامش ساکن شویم. ما را بخوان به بلنداى افق دریایى‏ ات و از انزواى این همه تاریکى، رهایمان کن.

  

,شعر شهادت امام رضا

شهادت امام رضا (ع)

 

«صدای غریب خراسان»
در چشم انگورهای من، نشان مظلومیتت پیداست. کوچه‏ های توس، آخرین گام‏های مقدست را به مویه نشسته است.

تو، صدای غریب خراسانی در هیاهوی بی‏سرانجام فریادها و پچ پچ‏ه ها، آن نخل تناوری که شاخه‏ های ابدی‏ات را خزانی نیست.

خیابان‏های نور، به گلدسته‏ های به خورشید رسیده‏ات ختم می‏ شوند. تو آرامش دل‏های زخمی و بی‏قراری هستی که طنین ناله‏ هایشان، در جان ضریحت می‏پیچد. از آن سوی آبی‏ها نگاهمان کن؛ که سخت آرزومند توایم و نیازمند. 

گردآوری:بخش مذهبی ایران بانو



به این مطلب امتیاز دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا