داستانک
-
داستان كوتاه
داستان جالب «زندانی بدون دیوار»
داستانهای کوتاه و آموزنده بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش…
ادامه... -
داستان كوتاه
چقدر کارمان را دوست داریم!
داستانهای خواندنی یکی از مدیران آمریکایی که مدتی برای یک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود ، تعریف کرده…
ادامه... -
داستان كوتاه
وکیل پولدار و کمک به موسسه خیریه
داستانهای آموزنده مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی…
ادامه... -
داستان كوتاه
آگهی پیرزنی که پولش را گم کرده بود
داستانهای آموزنده ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻧﺼﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﻣﻦ ۵۰ هزار تومان ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ…
ادامه... -
داستان كوتاه
چهار سخنی که زاهد را تکان داد
چهار سخنی که زاهد را تکان داد زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد . اول…
ادامه... -
داستان كوتاه
آیینه نازنین
داستانهای کودکانه نازنین جلو آیینه ایستاد. به آیینه اخم کرد. آیینه هم اخم کرد. نازنین لبش را کج کرد،…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان کوتاه مال دنیا
داستانهای کوتاه روزی یک مرد زاهد از راه میگذشت از شدت تشنگی العطش مزد که نا گهان چشمه سر…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان سگ قصاب
داستان سگ قصاب قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان آموزنده ترحم!
داستان آموزنده یک پیر مرد کار گر که تقرباً ۵۰ سال داشت در یک گوشه ای از شهر زندگی…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان سارا به مدرسه می رود
داستانهای کودکانه اواخرفصل تابستان بود. مرتب سارا به مادرش می گفت: مادر جان پس کی به مدرسه می رویم…
ادامه...