داستانهای جالب
-
داستان كوتاه
پیر شی نوبتی نشی
داستان پیر شی نوبتی نشی یه روز داخل مترو صندلیم رو به یک پیرمرد نورانی دادم. در حقم دعا…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان جالب «زندانی بدون دیوار»
داستانهای کوتاه و آموزنده بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش…
ادامه... -
داستان كوتاه
چقدر کارمان را دوست داریم!
داستانهای خواندنی یکی از مدیران آمریکایی که مدتی برای یک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود ، تعریف کرده…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان جالب «منطق»
داستانهای آموزنده یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان کوتاه «شکار»
داستانهای آموزنده مراد، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستایی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از…
ادامه... -
داستان كوتاه
چهار سخنی که زاهد را تکان داد
چهار سخنی که زاهد را تکان داد زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد . اول…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان کوتاه مال دنیا
داستانهای کوتاه روزی یک مرد زاهد از راه میگذشت از شدت تشنگی العطش مزد که نا گهان چشمه سر…
ادامه... -
داستان كوتاه
داستان جالب «عتیقه فروش»
داستان های جالب ﻋﺘﯿﻘﻪﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺭﻋﯿﺘﯽ ﺳﺎﺩﻩﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ . ﺩﯾﺪ ﻛﺎﺳﻪﺍﯼ ﻧﻔﯿﺲ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ…
ادامه... -
داستان كوتاه
قصه کودکانه «شتر لنگ»
قصه کودکانه «شتر لنگ» روزی روزگاری در یک بیابان شتری زندگی می کرد که با شترهای دیگر فرق داشت.…
ادامه... -
داستان كوتاه
حکایت جالب داوری گربه !
حکابت حالب داوری گربه دو موش سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند ونزد گربه ای رفتند تا با استفاده…
ادامه...
- 1
- 2