کودکان ۲ ساله | نکات مهم تربیت کودکان دو ساله
نکات تربیتی کودکان ، نکات مهم تربیت کودکان دو ساله در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
بازی با کودک ۲ ساله ، کودکان ۲ ساله
کودکان ۲ ساله:
کودکان دو ساله کاشفینی هستند که به دنبال دنیاهای ناشناخته می گردند و دانشمندانی هستند که شگفتی های طبیعت را بررسی می کنند. شاعرانی هستند که برای اولین بار زبان را اختراع می کنند و روان شناسانی هستند که به راز تفاوت های رفتاری انسان های اطراف خود می اندیشند.
برای تربیت کودک دو ساله باید به نکاتی مانند تجربهاندوزی، انتظار توجه و خودابرازی و اینکه شخصیت کودک در حال شکلگیری است توجه داشته باشید.
تربیت کودک دو ساله قدری دشوار به نظر میرسد چرا که دو سالگی یکی از مقاطع حساس برای تربیت است. کودکان دو ساله اغب قابل پیش بینی نیستند و گاهی رفتارهایی از خود نشان میدهند که والدین را مستاصل میکنند. آنان گاهی با رفتارهای مودبانه و شیرین زبانی، نشان میهند که انگار از سنشان بیشتر میفهمند.
در سن دو سالگی کودک از قالب نوزادی خارج شده و در قالب یک انسان کوچک کامل به لحاظ افکار، عقاید و خواستههایش قرار میگیرد و همین باعث میشود که رفتار با کودک دو ساله و تربیت آن برای والدین دشوار به نظر بیاید.
رفتار با کودک دو ساله دارای اهمیت بسیار است چرا که پنج سال اول زندگی کودکان زمان رشد اجتماعی، شناختی، احساسی و فیزیکی آنهاست. کودکان با تواناییها و نیازهای بسیاری وارد دنیا میشوند و در سال های اول زندگی به عشق، تغذیه، سلامتی و امنیت روانی و اجتماعی نیاز دارند که رفع آنها توسط والدین موجب موفقیتهای بعدی کودک خواهد شد.
نکات مهم در مورد کودکان ۲ ساله:
– آنها می توانند بگویند چه چیزی اذیت شان می کند و چرا گریه می کنند.
– آنها بلد هستند نهایت لذت را تجربه کنند، از ته دل می خندند و قهقهه می زنند.
– موقعی که سرگرم کشف و وارسی چیزی هستند نگاه کردن به صورت شان لذت بخش است.
– به خاطر وجودشان فرصت بازی با اسباب بازی هایی را پیدا می کنید که در دوران کودکی تان وجود نداشته اند.
– یک بعدازظهر خنک هرجور بهانه ای می آورند تا مجبور نشوند به تخت شان بروند و کمی بخوابند.
– معمولاً دوست دارند به خانۀ پدربزرگ و مادربزرگ شان بروند.
– وقتی زیادی ساکت و بی سر و صدا هستند و از اتاق بیرون نمی آیند، می توانید مطمئن باشید که خرابکاری می کنند.
نکات مهم تربیتی برای کودکان ۲ ساله:
– کودک دو ساله شما فرمانبردار خوبی است. این زمان مناسبترین زمان برای تربیت صحیح فرزند شماست
– اگر کودک شما عصبانی و خشمناک شد، شما در برابر او عصبانی نشوید.
– زمانی که کودکتان شروع به جیغ زدن می کند، صبور بوده و زود از کوره در نروید. از چنین فرصت هایی برای آموزش کودک خود بهره گیرید. با آرامش با او صحبت کنید و به او بگوئید چگونه برای به دست آوردن خواسته های خود باید عمل کند.
– در انتخاب فیلم و کارتون نیز دقت نموده و شرایطی فراهم آورید فیلم و کارتونی که مناسب سن وی نیست را نبیند.
– در موارد عدم جیغ زدن، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد. جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد. البته با توجه به سن او باید بیشتر بصورت دیداری باشد تا بتواند بفهمد. یعنی قرار گرفتن و بالا رفتن امتیازات را ببیند.
– سعی کنید در دعواهای کودکانه فرزندتان با هم سن و سالانش دخالت نکنید و اجازه دهید که خودشان مشکلشان را حل کنند.
– اگر در حین صحبت مشغول کاری مثل رانندگی هستید که باید نگاهتان به کارتان باشد به او بگویید که الان نمیتوانم نگاهت کنم ولی حرفهایت را گوش میدهم.
– سعی کنید خودتان را همسطح او کنید. مثلا زانو بزنید یا او را طوری بلند کنید که به خوبی بتوانید تماس چشمی برقرار کنید.
– وقتی با شما صحبت میکند با او تماس چشمی برقرار کنید.
– تربیت یک کودک دو ساله شاید بسیار سخت باشد زیرا بیشتر کودکان دو ساله در آن واحد فقط می توانند مقدار کمی از اطلاعات را درک کنند. اگر فقط یک کار به او واگذار کنید براحتی از پسش برمی آیند. اگر همزمان انجام دو کار را به آنها محول کنید، ممکن است بتوانند کار اول را انجام بدهند، اما برای انجام کار دوم نیاز به یادآوری دارند. اگر بخواهید انجام سه کار را به آنها واگذار کنید، احتمالا تا بیایید توضیح کار سوم را تمام کنید، کار اول را فراموش می کنند. بنابراین باید در برخورد با کودکان دو ساله این محدودیت ذهنی آنها در نظر گرفته شود.
– به استقلال طلبی فرزند دوساله خود بها بدهید و این همان کاری است که در مورد کودکان تازه به راه افتاده هم انجام دادید .
– توقع بیجا نداشته باشید. کودک دوساله بیش از اقتضای سن وسالش بالغ و عاقل نیست. با این حال از نصیحت و پند و اندرز غافل نشوید .
– کودک دوساله نیاز دارد تا استقلال خود را از ما اعلام کند. بنابراین نیاز دارد از ما جدا شود و ما نیز به این جداشدن نیاز داریم. نکته مهم این است که کودک باید روشهایی را داشته باشد تا که ناراحتی خود را از دوری ما لمس کند، اما از اینکه مستقل شده است احساس موفقیت کند و زمانی که دوباره به ما میرسد احساس خوشحالی داشته باشد. در زمان خداحافظی به کودکتان اجازه دهید تا با محیط جدید خو بگیرد و آرام شود سپس با او خداحافظی کنید این خیلی بهتر از رفتن یواشکی است.
نحوه تربیت کودک دو ساله
کودک دو ساله باهوش من
برای یک کودک دو ساله، برعکس کودک هیجده ماهه، اطاعت ، کاری دلپذیر و آسان است. گذشت شش ماه به کودک این را میدهد که در مقابل والدینش فرمانبردار خوبی باشد. کودک در دو سالگی بیشتر اوقات شنونده و اجرا کننده بسیار خوبی است. این حالتها جزء ذات کودک است، و اگر والدین بدانند که در چه مدت این تغییرات صورت میگیرد تقاضاها و انتظارهای خود را از کودک با امکانات و قدرت او تطبیق میدهند و در نتیجه در امر تربیت او توفیقهای بیشتری عایدشان میشود.
کودک دو ساله شما فرمانبردار خوبی است. این زمان مناسبترین زمان برای تربیت صحیح فرزند شماست
لجبازی کودک دو سال و نیمه
کودک در این سن، منفیباف، لجوج و سرسخت است. اگر مادر بخواهد با عجله لباس او را تنش کند، کودک فریاد میزند: «خودم میخواهم بپوشم» و اگر پدر به او بگوید: «لباست را بپوش» خواهد شنید که میگوید: «میخواهم مامان لباس تنم کند.» اگر مادر به طرف او رود بابا را میطلبد و به عکس اگر بابا به طرفش برود، مامانش را میخواهد. او در دنیایی از تضاد سیر میکند. و این کلمات بر زبان او جاری است: «میکنم .. نمیکنم .. میخواهم .. نمیخواهم .. میتوانم .. نمیتوانم .. بله .. نه»
انتخابهای او چند تایی است و در هر دقیقه نوعی را میپسندد. اگر متنوع باشد همه را طالب است اگر جلوی او را نگیرند، ممکن است مدتها از یک سمت به سمت دیگر حرکت کند. اگر مادر به او بگوید: «مربا میخواهی» میگوید «نمیخواهم» اما به محض اینکه مربا کنار گذاشته شود، او مربا میخواهد. مشکل مادر برای تربیت او ، این است که باید حتی الامکان او را در مسیر یک طرفه قرار دهد. کارهای روزانه را خودتان انتخاب کنید و فرصت انتخاب به او ندهید.
رشد ذهنی کودک دو ساله
وقتی میخواهید او را با خود به بیرون ببرید، در حالیکه از تفریح در بیرون برایش سخنرانی میکنید لباس تنش کنید. اگر از او برای بیرون رفتن ، اجازه بخواهید، کلاهتان پس معرکه است. به هر قیمت که میدانید از پرسشهایی که او باید چواب «نه» را ادا کند، پرهیز نمایید. به او زیاد فرصت انتخاب ندهید. اگر این فرصت را داشته باشد، مطمئن باشید که از فرصت خود راضی نیست.مراقب باشید برای انجام کارهای روزانه از کودک دو سال و نیمه خود دستور نگیرید! وگرنه کلافه میشوید!
در تمام دستورها، خواهش و تقاضاهایش تکبر و غرور زیاده از حدی دیده میشود. لذا مادر باید به جای نشستن و غصه خوردن، راه و روش تسلط بر فرزند را بیاموزد و این مطلب را همواره در نظر داشته باشد، سعی کند کودک حرفهای او را بدون چون و چرا بشنود و به عکس در مقابل کارهای بیاهمیت تسلیم شود. مثلا «بگوید: البته … بله قربان … حتما»
مادران باید به خاطر داشته باشند که کودک دو و نیم ساله ساله ممکن است. رفتارش با شما بسیار خوب یا بد باشد، اما او شما را بسیار دوست دارد و تمناهای زیادی از شما دارد. جالبترین استعدادهای خود را میخواهد به شما نشان دهد و دوست ندارد آنها را حتی پدرش ببیند. اگر گاهی وقتها که شما را خیلی ناراحت و خسته کرده، فرصتی بدست آورده و قدری استراحت کنید تا با صبر و حوصله بیشتری به سوی او بازگردید.
رفتار با کودکان دو و نیم تا سه ساله
بسیاری از کودکان در این سن در مرحله عجیبی قرار میگیرند، آنها میل دارند به زمان شیرخوارگی برگردند، از نظر احساسی میتوانند این مرحله را با مادر تجدید کنند. دوست دارند دوباره از پستان مادر شیر بخورند، خود را در آغوش مادر جای دهد، برایش بسیار دلپذیر خواهد بود. کودک دو و نیم سالهای به مادرش میگفت: «من کوچولو هستم» نمی توانم حرف بزنم. دندان ندارم غذا بخورم. دوست دارم شیر بخورم»
آنها دوست دارند در کالسکه بخوابند و از شیشه بوسیله پستانک شیر بخورند. وقتی مادری این نیاز کودک خود را بداند، سعی در برطرف کردن آن کرده و به موقع او را از این تخیل بیجا نجات میدهد. اغلب مادران، کودک در این سن را مسخره کرده و با توجه به کودکان دیگر خود، حس حسادت آنانرا تحریک و حسود بار میآورند. اما اگر کودک از زنده کردن دوران شیرخوارگی خود به اندازه کافی تجربه بدست آورد، خواهد توانست رشد کند و مستقل تر و بالغ تر بشود و سپس همواره به جلو نگاه کند نه به عقب.
کودک سه ساله با هوش
این سن برای مادر و فرزند دوره آرام و رضایت بخشی است. کودک از کلمه «ما» بسیار استفاده میکند. اغلب وجود مادر را بر خود ترجیح میدهد. کودک در ابتدای مرحله سه سالگی روی کلمه «من» و احتیاجات شخصی خودش متمرکز است، بعد روی کلمه «شما» و تقاضای او بر «شما» تکیه دارد و بالاخره به مرحله دوستانه و مشترک میرسد.
او در جهت متضاد گم نمیشود و سعی ندارد که هر دو جهت را انتخاب کند بلکه یک جهت را انتخاب کرده و روی آن میایستد. گاهی والدین میتوانند با فرزند سه ساله خود چانه نزنند. او را متقاعد کرده و به امید پاداش به انجام کاری مجبور سازند.
در سه سالگی قدرت بکارگیری کلمات به نحو قابل ملاحظهای افزایش مییابد. او میتواند در جواب سخن سایرین حرف بزند. میل فراوان دارد در اموری که جنبه امر و بهره در آینده دارد، شرکت کند. کودک سه ساله گاهی که با دلیل و منطق صحبت میکنید، بخوبی گوش میدهد و حتی گاهی اوقات ممکن است اگر دلیل خوبی برایش بیاورید کارهایی را که انجامش را دوست ندارد، به راحتی انجام دهد. تقاضای او از بزرگترها خیلی کمتر از سابق و کنار آمدن با او آسانتر است.
کودک سه و نیم ساله من
در این سن کودک دوست دارد در خیال خود از والدین دوست خیالی بسازد و با آنها در خیال بازی کند، به آنها غذا بدهد و دست و صورتشان را بشوید و خشک کند، به نوازششان بپردازد. وقتی والدین در کنار او آرام نشستهاند و بدون توجه به دنبال کار خود میروند، داد کودک بلند میشود و گریه را سر میدهد و میگوید: «مادر چرا رفتی؟ من که با تو کاری نداشتم من به تو غذا میدادم. تو با رفتنت بازی مرا خراب کردی.«
والدین فکر میکنند که وضع روحی کودکشان متزلزل و مضطرب است، در صورتی چنین نیست، والدین باید بدانند معمولا کودکان در این سن با دوستان خیالی خود مدتها بازی میکنند و هر کدام نوعی دوست خیالی دارند. این مرحله مرحله طبیعی رشد است و از خصوصیاتش اینگونه بازیهاست. هیچگاه نباید باعث نگرانی والدین شود و احتیاج به درمان ندارد و خود به خود بر اثر رشد و بطور طبیعی اصلاح خواهد شد.
رفتار با کودک چهار ساله
وقتی کودک چهار ساله میگوید: «مامانم اینطور میگوید» مثل آنست که بزرگترین مرجع صلاحیتدار دستوری صادر کرده است و دیگر جای هیچگونه بحث و گفتگویی نیست. وقتی در این سن در کودکستان، کودک به مربی خود میگوید: «مامانم گفته ساعت ۹ باید شیرینی بخورم» بهترین دلیل را برای او آورده است.
کودک برای همبازی خود بزرگترین دلیل را می آورد وقتی به او میگوید: «مامانم میگوید شماها باید این کار را بکنید» بچههای دیگر هم ممکن است حرف او را قبول و به عنوان دلیل بپذیرند. ولی کودک چهار ساله موجود کاملا ثابتی نیست. ممکن است تصور کنید که اگر مادر تا این اندازه برای کودک صلاحیت و مرجعیت دارد، باید انتظار داشت کودک در کلیه موارد به حرف او گوش دهد، اما ابدا اینطور نیست.
در هر سنی ممکن است کودک بعضی اوقات مقاومت به خرج دهد ولی ورد زبان بچه چهار ساله، عباراتی است از قبیل: «نه … نخواهم کرد» یا حتی: «مگر مجبورم کنی.» در بعضی از سنین کودک مقاومت به خرج میدهد، چون نمیخواهد کاری را که از او خواستهاند، انجام دهد. ولی اغلب اوقات چنان مینماید که کودک چهارساله مقاومت میکند.
چهارسالگی سن قید ناپذیری کودک است. او احساس میکند نیرویی او را وادار میکند که از زیر بار هر گونه قیدی شانه خالی کند و از سر کشی و تمرد خوشش میآید. با این سرکشی کودک هر طور که صلاح میدانید، رفتار کنید ولی مقاومت او را زیاد جدی نگرید.
تربیت صحیح کودک
کودکان ۲ ساله | نکات مهم تربیت کودکان دو ساله
منبع: شبکه رشد / نی نی بان / بیتوته