ویژگی افراد سایکوپات | رابطه عاطفی با افراد سایکوپاتی چگونه است؟
روان ، ویژگی های افراد سایکوپاتی در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
سایکوپاتی ویکیپدیا ، ویژگی افراد سایکوپات
افراد سایکوپات چه تیپ شخصیتی دارند؟
انسانها با روح و روان خود تعریف میشوند. زمانی که میخواهیم فردى را توصیف کنیم، او را با صفاتى که شخصیت و روحیاتش را نشان میدهد، بیان میکنیم.
مثلا میگوییم فلانى مهربان و دلسوز یا خشن و بىرحم است.
حالا پرسش اینجاست که چرا ما بىرحم یا دلسوز میشویم؟
این موضوع زمانى جالبتر میشود که بدانیم محققان در آزمایشهایى نشان دادهاند
آزمایش
که انسانها از کودکى مهربانى و دلرحمى را میشناسند و میستایند. طى یک فرایند پژوهشى، در نمایشى که تماشاگران آن تعدادى کودک خردسال بودند، روى صحنه جعبهای دربسته قرار دادند و بازیگرى با لباس عروسکى در نقش یک بچهخرس روى صحنه آمد.
او قصد داشت در جعبه را باز کند و درون آن را ببیند. در این میان خرس عروسکى زردرنگى به صحنه آمدو زمانى که دست بچهخرس در جعبه بود در آن را بست و موجب ناراحتى و آزار او شد.
پس از آن خرس آبىرنگى آمد و در جعبه را باز کرد و به بچهخرس براى دیدن و بازى کردن درون جعبه کمک کرد.
بعد از تمام شدن نمایش هر دو خرس زرد و آبى نزد کودکان تماشاگر آمدند.
در این هنگام کودکان سراغ خرس آبى رفتند، او را در آغوش گرفتند و با واکنش خود رضایت و شادىشان را از عمل خرس آبى نشان دادند و خرس زرد نامهربان تنها ماند!
این پژوهش نشان داد کودکان مهربانى و همدلى را میفهمند و به آن واکنشى مثبت نشان میدهند، پس چه چیزى باعث میشود میان این افراد عدهای به خشونت و تبهکارى روى آورند و حتى روزى دست به جنایاتى هولناک و حتى کشتن انسانى دیگر بزنند؟!
مغز افراد سایکوپات چگونه است؟
من نبودم، مغزم بود!
در مسیر رشد و تکامل هر فرد عوامل بسیارى بر جسم، روان و شکلگیرى شخصیت او تاثیر میگذارند.
بهطور کلى میتوان این عوامل را به دو عامل کلى وراثت و محیط تقسیم کرد.
همانطور که دانشمندان با پیشرفت علم و رسیدن به دانش وسیع ژنتیک، توانستند روابط خانوادگى افراد را از روى DNA آنها مشخص کنند و از میان هزاران مورد، ژنوم والد و فرزند را تشخیص دهند، اینک با گسترش این علوم میتوانند بسیارى از خصوصیات جسمى و روانى را در افراد پیشبینى کنند.
تصویربردارىهایى که با استفاده از دستگاهها، امواج و اشعههاى مختلف از اندامهاى گوناگون بدن انجام میشود، نشاندهنده تفاوتهایى قابلتوجه میان افراد است. یکى از شگفتانگیزترین بخشهاى بدن، مغز انسان است.
بررسی مغز و اعصاب
MRI، FMRI، CT، PET و MEG از جمله فناورىهایى با کاربردهاى متفاوت هستند که دانشمندان و پزشکان مغز و اعصاب براى بررسى این اندام ظریف و پرمسوولیت به کار میبرند.
آنها از این طریق میتوانند با تصاویر سهبعدى و وضوح فضایى زیاد، ساختار، فعالیتهاى عصبى و چگونگى کارکرد مغز را بررسى کنند و با تحریک یا تخریب ناحیهای از مغز انسان یا حیوانات آزمایشگاهى آن را مورد آزمایش قرار دهند.
مغز، مادهای نیمهجامد شبیه خمیردندان است با وزنى حدود ۴/١ کیلوگرم در یک انسان بالغ- ٢ درصد وزن بدن انسان- که تا ١٨ سالگى رشد میکند و مهمترین و حیاتىترین وظیفه را میان اندامها برعهده دارد.
بررسىها نشان داده اندازه مغز افراد تفاوت چندانى با یکدیگر ندارد ولى در تراکم سلولهاى مغزى، ساختارهاى عصبى و نورونها و همچنین کارکرد امواج الکتریکى مغز افراد مختلف تفاوتهایى مهم و اساسى دیده میشود.
مغز زنان و مردان
همانطور که مغز زنان و مردان با توجه به تاثیرات هورمونى، وراثت و عوامل پس از تولد تفاوتهاى اساسى با یکدیگر پیدا میکنند، میتوان گفت مغز همه انسانها در جریان تکامل تفاوتهایى مییابند که موجب میشود ساختار و کارکردى یکسان نداشته باشند. در این میان گروهى از افراد به دلایلى گوناگون دچار اختلالاتى در مغز خود میشوند که به نارسایى در رشد مغز، ناهنجارىهاى امواج مغزى و در نتیجه کندى این امواج میانجامد.
این اختلالات باعث میشوند ما نتوانیم با منطق خود، دلیل بعضى اعمال و رفتارهاى آنها را درک کنیم.
اختلال شخصیتی
بعضى از افرادى که دچار اختلال شخصیتى سایکوپات و داراى رفتارهاى ضداجتماعى و خشونتآمیز هستند، در این گروه قرار میگیرند. سایکوپاتها داراى نشانههایى مانند رفتارهاى تکانشى، نداشتن حس همدلى، فقدان احساس ترس، بىقیدى، عدم مسوولیتپذیرى، عدم درک احساس گناه، شرم و پشیمانى هستند و حتى توان زیادى در متقاعدسازى و مجاب کردن سایرین دارند.
در این افراد قسمتى از مغز به نام آمیگدال یا بادامه که مرکز پردازش عواطف است، دچار کاستىهایى میشود.
آمیگدال، مرکز هیجانى مغز ماست که بر حافظه هیجانى تاثیر میگذارد. همچنین ویژگىهاى چهره افراد را به صورت خودکار و سریع مورد پردازش قرار میدهد و در مورد بىخطر بودن یا نبودن افراد تصمیم میگیرد و این مبناى اعتماد و عکسالعمل سریع ما نسبت به افراد میشود.
زمانى که این قسمت مغز دچار نقص یا آسیب میشود، بر قضاوت فرد تاثیر میگذارد و میتواند عامل بروز واکنشى نابجا براى دفاع از خود در مقابل احساس خطرى غیرواقعى باشد.
دکتر گرهارد راث، عصبشناسى آلمانى در مورد وجود قسمت شر مغز در مجرمان آلمان تحقیق کرده است.
عمل جراحی
او افرادى که در قسمت پایینى پیشانى درگیر تومور یا کمبودهایى بودند یا بر اثر جراحت ناشى از عمل جراحى در مغز دچار این نقص شده بودند، بررسى کرد.
طبق تحقیقات دکتر راث، افراد جوانى که با این ناهنجارى رشد میکنند با احتمال ۶۶ درصد به افرادى بزهکار تبدیل میشوند.
او بالا بودن تمایل به خشونت در این گروه از بزهکاران را ناشى از نقایص فیزیولوژیکى و وجود مواد خاصى مانند سروتونین در پیشمغز آنها دانست.
در سالهاى اخیر نیز جیم فالون، دانشمند عصبشناس و استاد دانشگاه کالیفرنیا، طى تحقیقاتى در مرکز پژوهشى UC Irvine، تصاویر اسکنهاى مغزى تعدادى از افراد دچار اختلالات روانى، اسکیزوفرنى، افسردگى و قاتلهاى زنجیرهای را مورد بررسى قرار داد و با مغز افراد سالم مقایسه کرد.
میان تصاویر، اسکنهایى از مغز افراد خانواده او نیز وجود داشت که پیشتر برای بررسى بیمارى آلزایمر تهیه شده بود.
فالون در جریان این تحقیقات بهطور اتفاقى متوجه شد مغز او از لحاظ کارکرد مانند مغز افراد سایکوپات است.
اسکن پت
چنانکه اسکنهاى PET نشان میداد در نواحى پیشانى و گیجگاهى قشر مغز این افراد نسبت به دیگران فعالیت کمى دیده میشد، الگویى که در مغز قاتلها و متجاوزها نیز برقرار بود.
این مناطق مغزى مسوول کنترل یکدلى، خویشتندارى و رفتار اخلاقى هستند.
فالون پس از این یافته، خود را مورد آزمایشهاى بیشترى قرار داد و متوجه وجود نوع خاصى از ژنها در الگوى ژنى خود شد که نشان میداد او یک سایکوپات است. اختلال او داشتن مشکل در همدلى با دیگران بود اما تا حدى که بتواند رفتارهایش را در محدوده پذیرفتهشده در جامعه نگه دارد.
سپس فالون به بررسى خانواده و پیشینه خانوادگى خود پرداخت و با شگفتى به ۸ قاتل میان شجره خانواده پدرىاش برخورد اما او، پدر و عموهایش افرادى آرام و صلحجو بودند.
چطور فردى با ژنتیک و ساختار مغزى سلطهجویانه و پرخاشگرانه توانسته بود دانشمندى موفق شود؟
او پاسخ این پرسش را در عشق و محبتى که در کودکى از سوى خانواده دریافت کرده بود، یافت.
اگرچه فالون بهدلیل اختلال در مغزش حس همدردى و دلسوزى را تجربه نکرده بود ولى انسانیت و رفتارهاى پذیرفتهشده اجتماعى را میفهمید. او معتقد است بودن کودکان در فضایى خشونتبار و دیدن خشونت دائمى و فجایع میتواند اختلال در ژنها و خصوصیات فیزیکى آنها را در راستاى تبدیل شدن به شخصیتى ضداجتماعى و سایکوپات همسو و بارور کند.
او این مساله را بهخصوص در مناطق جنگزده و ناآرام مورد توجه بسیار قرار داد.
پرورش خوبىها
اگرچه چگونگى ساختار مغز ما تاثیر به سزایى در روند زندگى و شخصیت ما دارد ولى در این میان نمىتوان نقش محیط و شرایط رشد و پرورش افراد را نادیده گرفت.
انسانها از زمان تولد با احساسات و عواطفى مانند شادى، غم، سرخوشى، خجالت و ترس آشنا میشوند و این احساسات در آنها به میزان متفاوتى ایجاد میشود.
شرایط و روش پرورش و تربیت هر فرد میتواند این احساسات را در او بارور یا سرکوب کند.
براى مثال تحقیقات نشان داده تغییراتى در ساختار و کارکرد سلولهاى مغزى افرادى که تحت استرسهاى زیادى قرار داشتهاند، ایجاد خواهد شد.همچنین افرادى که در کودکى مواردى از آزار و اذیت جنسى را تجربه کردهاند با تاثیرات دائمى این تجربیات در مغز و کند شدن رشد مغز مواجه میشوند و حتى در مواردى در بزرگسالى امواج مغزى آنها به کندى امواج مغزى یک کودک خواهد بود.
همانطور که شیوه پرورشى والدین و جامعه میتواند از کودکى سالم، فردى با مشکلات خاص شخصیتى و ضداجتماعى بسازد، به همان اندازه هم میتواند فردى با کاستىها و اختلالات ژنى و فیزیکى را به صورت شخصیتى آرام و پذیرنده تربیت کند.
باید توجه داشت که شاید افرادى که با فقدان احساساتى مانند دلسوزى و همدردى روبرو هستند،بتوانند در کارها و مشاغل خشن بسیار موفق عمل کنند.
بهعنوان مثال یک جراح قلب باید بتواند بدون احساس ناراحتى و دلسوزى تمام حواس خود را روى شکافتن اندامها و انجام عمل جراحى بیمار متمرکز کند./سایکوپات کیست؟
همینطور در مورد ماموران امنیتى که با زیرکى، تیزبینى و شامه قوى یک سایکوپات میتوانند افراد خطرناک را به سرعت شناسایى کنند.
چهبسا در شرایطى مناسب و کارآمد افراد سایکوپات میتوانند شهروندانى موفق شوند و نقشى مفید و سازنده در جامعه ایفا کنند.
وراثت، محیط یا اراده؟
در این میان ما از سویى با وراثت و محیط رشد خود مواجهایم و از سوى دیگر میدانیم انسانها داراى ارادهای آزاد هستند. ما با ژنتیکى منحصر به فرد متولد میشویم، در شرایط و محیط خانوادگى و اجتماعى خاصى پرورش مییابیم، تحتتاثیر عوامل فیزیکى و روانى مانند صدمات جسمى و آسیبهاى روانی ناشى از حوادث طبیعى و غیرطبیعى قرار میگیریم و در نهایت به فردى بالغ با جهانبینى خاص خود تبدیل میشویم.
اینک میتوانیم با مشاهده جهان پیرامون و اتفاقات و نتایج حاصل از آنها براى تکتک قدمهاى خود در زندگى تصمیمگیرى کنیم.
اگرچه عوامل وراثتى و تربیتى ما نقش مهم و تعیینکنندهای در جهانبینى و انتخابهاى ما دارند
ولى در نهایت همه افراد سایکوپات دست به قتل نمىزنند و زندانها نیز پر از افراد سالم ولى بزهکار است.
اینکه سیاستمدارانى زورگو و متقلب، تاجرانى بىرحم و منفعتطلب یا تبهکارانى جانى بدون هیچگونه همدلى، عذاب وجدان یا پشیمانى هر روز به سلطهگرى، استثمار، خشونت و تجاوز به حقوق دیگران میپردازند شاید در مواردى توجیه علمى بیابد ولى هیچگاه از لحاظ انسانى قابل توجیه و گذشت نخواهد بود.
سایکوپات کیست و روابط عاطفی با او چه خطراتی دارد؟
میدانید سایکوپات کیست؟ یک انسان کاملا بیمسئولیت، بیقید، بیترس، کسی که هیچ احتیاطی در زندگی خود ندارد و رفتارهای ضداجتماعی از خود نمایش میدهد.
به زبان سادهتر، سایکوپات یک روان آزار است. فردی است که نمیتواند ناراحتی افراد را تشخیص دهد و با آنها همدردی کند. این افراد در مواجهه با فرد غمگین توانایی همدلی کردن ندارند و مثل کوه یخ رفتار میکنند. دلیلش هم این است که اصلا درک درستی از ناراحتی افراد ندارند.
سایکوپات بسیار هم بیمنطق ظاهر میشود و هرگز حاضر نیست گناهان و اشتباهات خود را گردن بگیرد. این افراد با نهایت زیرکی شرایط را بهگونهای جلوه میدهند که دیگران خود را مقصر فرض کنند. حتی ممکن است به عمد کاری را انجام دهد که موجب رنجش شما شود، سپس با ادلههای نادرست خود مدعی شود که شما حساس شدهاید یا اشتباه میکنید و او کاملا بیگناه و بیتقصیر است.
البته که روانآزارهای شخصیتهای جذابی هم دارند. آنها برای یافتن قربانیهای خود باید همیشه در مرکز توجه قرار داشته باشند. به همین خاطر همیشه در حال نقش بازی کردن هستند و همین باعث میشود که بیشتر مردم به آنها اعتماد کنند.
حالا که تا حدی با روان آزارها آشنا شدهاید، باید خبر بدی به شما بدهیم: ۱ نفر از ۱۰۰ نفر در جهان سایکوپات است. یعنی به اندازه افرادی که معلم، مدیر، همسر یا …. هستند روان آزار در جامعه داریم.
با اینکه افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی ممکن است قاتل سریالی، متجاوز یا در بدترین شرایط آدمخوار شوند، اما باید بدانید که اغلب روانآزارها به فعالیتهای غیرعادی و مجرمانه نمیپردازند و همانند دیگران زندگیهای کاملا عادی دارند.
به همین دلیل است که باید با نشانههای شخصیتی و علایم رفتاری سایکوپاتها آشنا شوید تا با آنها وارد رابطه عاطفی نشوید. اگر نگرانید که با یک سایکوپات وارد رابطه عاطفی شده باشید، ادامه این مطلب را بخوانید.
سایکوپات لزوما مجرم نیست و می تواند یک فرد کاملا عادی در جامعه باشد.
با اینکه ممکن است افراد گوناگون رفتارهای منحصر به خود را داشته باشند، اما دانشمندان و محققان متفقا بر این باور هستند که یک روانآزار دارای نشانههای زیر است:
داشتن رفتارهای غیر اجتماعی
بیباکی و گستاخی زیاد
تغییر احساسات ناگهانی و آنی
خساست و گدامنشی
مودی بودن و رفتار کردن بدون فکر قبلی
خودبینی و خودپرستی شدید
درمان بیماری سایکوپات
البته سایکوپاتها ویژگیهای مثبتی هم دارند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
توجه زیاد به جزئیات
تشخیص درست افکار مردم
خوشصحبت بودن
دقیق و خلاق بودن
مورد آخر به این معنی است که یک روانآزار کاملا حرفهای قربانیهای خود را آزار میدهد.
مشکلات رابطه عاطفی با یک سایکوپات چیست؟
نخستین نشانه و رفتاری که در ملاقات با یک سایکوپات میتوانید متوجه شوید، «دروغگویی بیمارگونه» است.
افرادی که به این اختلال شخصیت مبتلا هستند بارها شریک عاطفی خود را فریب میدهند. آنها در مورد هر مساله یا موضوعی که بخواهد در مورد زندگی، اهداف یا شخصیت واقعیشان اطلاعاتی به شما بدهد دروغ میگویند. یعنی با دروغهای کوچک و بزرگ سعی میکنند شخصیت واقعی خود را از شریک عاطفیشان مخفی نگه دارند. خبر بد این است که به ندرت میتوان دروغهای این افراد را تشخیص داد به این خاطر که با مهارت زیاد و کاملا استراتژیک به دغلبازی مبادرت میورزند.
این افراد اغلب دارای رفتارهای بسیار جذاب هستند که اطرافیان را درگیر خود میکنند. هدف اصلیشان هم همین است که طرف مقابل را اسیر و معتاد خود کنند تا بتوانند در آینده رفتارهای ناراحتکنندهشان را به انجام برسانند.
درصد خودپرستی و و خودبزرگبینی این اشخاص بسیار بالاست. شما حتی اگر فردی بسیار موفق در شغل یا زندگی فردی خود باشید، از موقعیت اجتماعی بسیار خوبی برخوردار باشید و در زندگی خود همیشه قوی ظاهر شده باشید، در مواجهه با یک سایکوپات احساس بیارزشی و پوچی پیدا خواهید کرد. اگر این حس به شما دست ندهد، شک نکنید که فرد سایکوپات بسیار زیرکانه اعتماد به نفس شما را از میان خواهد برد تا بتواند در آینده از شما به عنوان قربانی استفاده کند.
تحقیقات علمی ثابت کردهاند که افراد مبتلا به اختلال شخصیتی سایکوپاتی اغلب از تکنیکی به نام «گَسلایتینگ» برای رسیدن به اهداف خود بهره میبرند. این تکنیک به این صورت است که بیمار به صورت تدریجی و با هدف قبلی سعی میکند با فریب، دروغ و ایجاد شک و تردید در دل و ذهن قربانی خود اعتماد به نفس و عقلانیت او را از بین ببرد به طوری که فرد همیشه تصور میکند که در حال اشتباه کردن است و ایراد از اوست، نه فرد روان آزار!
دلیل موفقیت سایکوپاتها در این مسیر هدفمند این است که آنها توانایی خواندن افکار بقیه را دارند و با مهارت زیاد میتوانند نقاط ضعف قربانی را کشف کرده و از آن منفذ وارد ذهن و عقل او شده و اعتماد به نفسش را نابود کنند.
چرا این کار را میکنند؟ زیرا میخواهند کنترل همه چیز را به دست بگیرند. همانطور که در ابتدای مقاله هم گفتیم، سایکوپاتها بشدت محتاج توجه دیگران هستند.
اگر بایک سایکوپات در ارتباط هستید و سعی میکنید که در مقابل فریبها و دغلکاریهایشان مقاومت کنید، این را بدانید که آنها سعی میکنند همانند یک کودک کجخلقی کرده و با عصبانیت، غر زدن یا تکرار کردن بخشهای از صحبتها با کمی چاشنی بغض و اشک کاری کنند که دلتان برایشان بسوزد و خود را برای داشتن چنین رفتاری با او سرزنش کنید. تا در نهایت همه چیز طبق خواسته او پیش برود.
نداشتن حس گناه و پیشمانی در این افراد بسیار غیرقابل تحمل است. اما انتظار نداشته باشید که یک سایکوپات رفتار خودش را تغییر بدهد. به گفته روانشناسان، سیستم مغزی این افراد به همین منوال شکلگرفته و امکان تغییر دادن ندارد.
بر اساس جدیدترین مطالعهای که روی اسکن مغزی شماری از زندانیان صورت گرفته، افرادی که روانآزاری بیشتری نسبت به بقیه دارند، بیشتر مستعد کلاهبرداری، فریب دادن، خیانت کردن و دغلکاری هستند. این در حالیست که به هیچ عنوان هم حس پشیمانی یا گناه از کردهی خود ندارند.
دلیل این امر، کاهش فعالیت قشر مفاصل قدامی مغز است که گفته میشود در پایبندی به اخلاق، کنترل تکانشهای روحی و احساسات نقش مهمی دارد.
تحقیقات دیگری نیز ثابت کرده که ساختار و عملکرد بخشهایی از مغز سایکوپاتها با انسانهای عادی متفاوت است؛ از جمله میتوان به قشر جلومغزی اشاره کرد که در توسعه و برنامهریزی شخصیت افراد نقش اساسی دارد.
بدون شک در ارتباط بودن با یک سایکوپات بسیار فرساینده است؛ درک رفتار فردی که توانایی همدردی یا همدلی کردن ندارد به هیچ عنوان آسان نیست.
البته برخی از یافتههای علمی مدعی هستند این افراد توانایی همدردی کردن را دارند اما خودشان انتخاب میکنند که این کار را انجام ندهند. یعنی خیلی راحت روی احساسات خود سرپوش میگذارند و بعدها هم از انجام آن پشیمان نمیشوند.
همچنین گفته میشود یک سایکوپات به خوبی از رفتار اشتباه و رفتار منفی خود آگاه است اما در زمانهایی که نمیتواند روی رفتار خود کنترلی داشته باشد سعی میکند با بیاحساسی واکنش نشان دهد.
شریک عاطفی یک روانآزار خیلی زود متوجه خواهد شد که ادامه ارتباط با هیجانات و توقعات غیرواقعبینانهی او ممکن نیست.
یک سایکوپات ممکن است آبروی شریک عاطفی خود را در یک جمع ببرد، ممکن است با دوست یا همکار طرف مقابلش بدرفتاری داشته باشد و نمونههای مشابه به آن.
سایکوپاتها همچنین ممکن است خصلتهایی از رفتارهای اجتماعی و خودشیفتگی از خود نشان دهند که هر دو ویژگی در نهایت به خیانت مربوط میشود.
دانشمندان سعی کردن از تاثیر خصلتهای سایکوپاتی روی روابط عاشقانه اطلاعات کاملی بدست بیاورند. آنها در نتیجه تحقیقاتشان متوجه شدند دغلکاری و فریب دادن طرف مقابل برای برقراری رابطه جنسی یکی از روشهای مرسوم روانآزارهاست.
با اینکه همه این خصلتهایِ بشدت دلسرد کننده تقریبا عمومی هستند، اما مردان و زنانی که شریک عاطفی سایکوپات دارند مشکلات مختلفی را در رابطههای خود تجربه میکنند. اغلب زنان سعی میکنند تنفر خود از رفتار شریک عاطفیشان را نمایش داده و به رابطه خاتمه دهند. اما مردان بیشتر طرد شدن یا نادیده گرفته شدن را تجربه میکنند.
کنار آمدن با حس طرد شدگی
افرادی که پس از پایان بخشیدن به یک رابطه نادرست با سایکوپات احساس قدرت پیدا میکنند ممکن است متوجه شوند که طرف مقابل آنها احساس پشیمانی دارد. اما لطفا گول نخورید. یک روانآزار هرگز پشیمان نیست و این حس ناراحتی هم برای این است که دیگر شما را ندارد و نمیتواند روی رفتار، زندگی و عواطفتان کنترلی داشته باشد.
اگر فریب این رفتارهای غیرواقعی را بخورید و برگردید، دوباره پس از مدت کوتاهی همان مشکلات قبلی باز خواهند گشت و متوجه میشوید که هیچ چیزی تغییر نکرده است. به این خاطر که شریک عاطفی شما که اختلال شخصیتی دارد، اصلا توانایی همدردی و دلداری دادن ندارد و به هیچ عنوان هم حاضر نیست اشتباهات و گناهان خود را به گردن بگیرد.
باز این شما خواهید بود که مقصر شناخته میشوید و زیر باری از تهمتها و برچسبهای واهی کمر خم خواهید کرد.
این را بدانید که طرز فکر یک سایکوپات این است: «تو اگر مشکلی داری، اگر ناراحت هستی، اگر غمگینی مشکل توست و به من ارتباطی ندارد.»
به همین سادگی میتوانید غیرهمدل بودن یک سایکوپات را متوجه شوید.
این افراد بشدت هم رفتار ناجانمردانه دارند. یعنی اگر شما سرانجام بر احساسات خود غلبه کرده و از رابطه خارج شوید، این فرد اگر نتواند قربانی مناسبی برای رابطه بعدی خود پیدا کند، دوباره به سراغ شما باز خواهد گشت. او برای کارهای اشتباهش عذرخواهی میکند و قول میدهد همیشه عاشقتان باشد. اما اینها فقط ترفندی برای ادامه روند آزار دادن شماست.
اما باز هم تاکید میکنیم که گول نخورید. سایکوپات همانند یک انگل زندگی میکند. او از احساسات شما تغذیه میکند و در عوض هیچ حس خوشایندی به شما نمیدهد. یعنی این افراد سعی میکنند از موقعیت، دوستان، زندگی و امکانات شما استفاده کنند و خودشان را بالا بکشند. در نهایت، وقتی بهرهای برایشان نداشتید، شما را ترک میکنند.
بیماران سایکوپاتی
ویژگی افراد سایکوپات | رابطه عاطفی با افراد سایکوپاتی چگونه است؟
منبع: هفته نامه سلامت / برترین ها / روزیاتو / عصرایران