اختلال روانی کودک | درمان مشکلات روانی کودکان
بیماریهای کودکان ، مشکلات روانی کودکان در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
اختلالات شایع کودکان ، اختلال روانی کودک
اختلالات روانی کودکان و نوجوانان
در دنیاى امروز، والدین براى تربیت فرزندان خود با چالش هاى بى شمار و دشوارى روبرو هستند امکانات عصر فناورى که دسترسى همگان را به اطلاعات و قدرت ناشى از آن افزایش داده، مدیریت سنتى والدینى را که مبتنى بر کنترل اطلاعات و قدرت ناشى از آن است، با دشوارى روبرو ساخته است. گذر از دوران سنت به مدرنیته سبب شده که کودکان و نوجوانان در معرض انواع آسیب هاى روانى باشند، به طورى که آخرین تحقیقات نشان مى دهد که ۲۰ درصد از کودکان و نوجوانان ایرانى به نوعى از اختلالات روانى رنج مى برند. منطبق نشدن والدین با شرایط جدید، باعث ایجاد احساس درماندگى در آنها و در کودکان و نوجوانان شده است. افزایش شمار اختلالات روانى در میان کودکان و نوجوانان، ما را بر آن داشت تا با دکتر «جواد علاقبند راد» رئیس انجمن روان پزشکى کودک و نوجوان ایران گفت و گو کنیم.
لطفاً در مورد اختلالات روانى توضیحاتى دهید و این که در حال حاضر چند درصد از کودکان و نوجوانان ایرانى مبتلا به این اختلالات هستند؟
هر نوع اختلال در عملکردهاى هیجانى، تحصیلى و اجتماعى فرد را، اختلالات روانى مى خوانند. آمارهاى پراکنده اى در این باره وجود دارد، اما تحقیقات جسته گریخته اى که در این زمینه انجام شده است، نشان مى دهد که حدود ۲۰ درصد از کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال ما به نوعى از این اختلالات روانى رنج مى برند.
شایع ترین اختلالات روانى در میان کودکان و نوجوانان کدام اند و بیشتر در چه سنى دیده مى شوند؟
در سنین پیش دبستانى به طور معمول اختلالات روانى مربوط به اختلالات فیزیولوژى است، مثلاً اختلال در خواب و غذا که این مسئله به این دلیل پیش مى آید که هنوز ریتم هاى فیزیولوژیک در کودک کامل نشده است. در این سنین همچنین کودک دچار اضطراب نیز مى شود که این اضطراب ها ناشى از جدایى از والدین است. البته در دوران پیش دبستانى انواع و اقسام اختلالات ناقص رشد یا اوتیسم هم بسیار شایع است. در سنین دبستان شایع ترین اختلال در کودکان، اختلال بیش فعالى و سوء تغذیه است.
نتیجه مطالعات اپیدمیولوژیک ما نشان مى دهد که ۱۰ درصد کودکان بیش فعالى دارند، یعنى به طور متوسط در هر کلاس درس ۴ تا ۵ نفر از دانش آموزان به اختلال بیش فعالى مبتلا هستند. در دوران نوجوانى یا پس از دبستان، انواع و اقسام اختلالات ارتباطى، پرخاشگرى و افسردگى وجود دارد. به طور کلى مى توان گفت که ۲۰ درصد کودکان و نوجوانان ایرانى زیر ۱۸ سال مبتلا به یکى از انواع اختلالات روانى و نیازمند کمک هستند.
اختلالات روانى چه مسائل و مشکلاتى را ممکن است براى کودکان و والدینشان به وجود آورد؟
کودکان مبتلا به اختلالات رفتارى چالش هاى فراوانى را براى والدینشان به وجود مى آورند. این کودکان رفتارهایى از خود نشان مى دهند که تأثیرى منفى بر اطرافیانشان (والدین، دوستان و معلمان) مى گذارد و واکنش هاى ناخوشایند این افراد در پاسخ به رفتار آنها نیز متقابلاً به خودشان باز مى گردد.
اختلال بیش فعالى چیست و چه علائم خاصى دارد؟
مشکل اصلى کودکان مبتلا به بیش فعالى این است که نمى توانند رفتارشان را کنترل کنند و به آنها نظم ببخشند. کودکان مزبور به دلیل این ناتوانى، نمى توانند رفتارى هماهنگ و مناسب با محیط اطراف نشان دهند.
علائم بارز بیش فعالى عبارت اند از:
کم توجهى، حواس پرتى، تکانشگری و نقص تمرکز. تمایز رفتارى این کودکان با همسالان در کارهایى که نیاز به تمرکز و توجه بیشترى دارند، نظیر تکالیف مدرسه، بروز مى کند. آنها همچنین به دلیل حواس پرتى، در به یاد آوردن موضوعات مختلف مشکل دارند، زیرا ذهنشان بیش از حد مشغول اطلاعات حسى است.
این کودکان بدون فکر کردن دست به انجام اعمالى مى زنند؛ تمرکز بر روى یک موضوع واحد براى این کودکان بسیار سخت است، به همین دلیل بیشتر اعمالشان بدون تفکر انجام مى شود، پاسخگویى نامناسب و خارج از نوبت به سؤالات در کلاس درس، بروز رفتارهاى جسورانه، پرت کردن چیزها یا اذیت کردن بچه هاى دیگر از علائم تکانشى در این کودکان است.
این اختلال چگونه درمان مى شود؟
اختلال روانى بیش فعالى در بیشتر موارد قابل درمان و تا درصد بالایى قابل کنترل است. این اختلال در مواردى خفیف، متوسط و شدید است. در مورد بیش فعالى خفیف باید محیط را که شامل مدرسه و خانه است ساماندهى کنیم تا محیط براى کودک مناسب باشد. به طور عمده این کودکان نیاز به محیطى دارند که آنها را تشویق کنند که روش هاى مناسبى هم براى تشویق کودکان وجود دارد؛ همچنان که تشویق بیشتر است باید نظارت هم بیشتر شود. در بیش فعالى متوسط و شدید حتماً درمان دارویى نیاز است. البته در سال هاى اخیر درمان هاى بسیار مناسبى براى اختلال به وجود آمده است که بعضى از این داروها در داخل کشور نیز وجود دارد.
اختلال روانى لجبازى به چه علت در کودکان به وجود مى آید و والدین چگونه باید رفتار کنند؟
محققان هنوز به نتیجه روشن و واضحى درباره دلایل اختلال لجبازى دست نیافته اند، اما برخى معتقدند که دلایل این اختلال، عصبى و زیستى است. این کودکان بسیار تحریک پذیرند و در دوران طفولیت، نوپایى و قبل از مدرسه اخلاق تندى دارند. با بروز این رفتارها از سوى کودکان، والدین آنها نیز شروع به بدرفتارى و خشونت مى کنند و این امر نتیجه اى جز پیشرفت علائم این اختلال در کودکان نخواهد داشت. والدین این بچه ها باید بیش از سایر والدین به تلاش و چاره جویى و مبارزه بپردازند در حالى که بیشتر آنها اطلاعات و توانایى لازم را براى دست و پنجه نرم کردن با این مشکلات رفتارى ندارند. آنها اغلب در برخوردهاى انضباطى شان، والدینى خشن، ناهماهنگ و ناتوان هستند.
اسکیزوفرنی در کودکان
کودکانى که مبتلا به اختلال سلوک اند داراى چه علائم و نشانه هایى هستند؟
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک مدام به حقوق دیگران و قوانین و هنجارهای اجتماعى تجاوز مى کنند. این رفتارها در خانه، مدرسه یا در جامعه از آنها سر مى زند. طیف مشکلات رفتارى این کودکان از رفتارهاى آشکار ستیزه جویانه تا رفتارهاى ناآشکار ناستیزجویانه را در بر مى گیرد. رفتارهاى آشکارستیزه جویانه شامل ناسزاگویى به دیگران، سرقت مسلحانه، پرخاشگرى، خشونت جنسى خواهد بود و یا به طور کلى هر رفتارى که بر دیگران تأثیرگذار است. رفتارهاى ناآشکارناستیزه جویانه نیز سرقت غیرمسلحانه، مدرسه گریزى، فرار کردن و استفاده از مواد مخدر است که این دسته از رفتارها برخلاف اصول و قوانین اجتماعى هستند.
تحقیقات نشان مى دهد که ۸۲ تا ۹۵ درصد کودکان مبتلا به اختلال سلوک قبلاً اختلال لجبازى داشته اند و ۶۰ درصد آنها نیز قبلاً علائم واضح بیش فعالى را از خود نشان داده اند. به طور تقریب ۲۰ تا ۳۰ درصد کودکان مبتلا به بیش فعالى در سال هاى اولیه دبستان حتماً اختلال سلوک داشته و حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد نوجوانان مبتلا به بیش فعالى، اختلال سلوک نیز دارند. این در حالى است که به طور مسلم کودکان مبتلا به اختلال سلوک در معرض خطر مشکلات روحى، اجتماعى، تحصیلى و شغلى در بزرگسالى خواهند بود.
کودکان مبتلا به اختلالات رفتارى در چه خانواده هایى رشد مى کنند؟
محققان عقیده دارند که بیشتر کودکان مبتلا به اختلالات رفتارى در خانواده هاى سرکوبگر بزرگ شده اند. فرآیند این خانواده ها بدین صورت است که والدین و بچه ها براى کنترل یکدیگر از رفتارهاى منفى استفاده مى کنند و در واقع والدین توانایى لازم براى هدایت فرزندانشان را ندارند. در چنین خانواده اى، والدین هیچ پروایى از فرمان دادن، فریاد زدن، سرزنش و تنبیه کردن بچه ها ندارند. بچه ها هم به همین ترتیب عمل مى کنند تا بتوانند والدینشان را کنترل کنند. به طور معمول هر دو طرف تسلیم یکدیگر مى شوند و این باعث تقویت رفتار در هر دو طرف مى شود.
اختلال اوتیسم چیست و چند درصد از کودکان ما به این نوع اختلال مبتلا هستند؟
اوتیسم عبارت است از اختلال در تکلم کودکان. کودکانى که دیرزبان باز مى کنند و تکلمشان روان نیست و از نظر مهارت هاى اجتماعى و رشد اجتماعى مشکل دارند، دچار اختلال اوتیسم هستند. این کودکان فوق العاده بى قرارند و با گروه همسالان خود نمى جوشند. این اختلال در صورتى که درمان نشود تأثیراتش را روى رشد روانى کودک و اعتماد به نفس وی بر جاى خواهد گذاشت.
آمارها درباره وجود این اختلال، یک آمار جهانى و حدود یک درصد است، یعنى از هر ۱۰۰ کودک یک کودک به این اختلال مبتلاست.
انواع اختلالات روانی در کودکان و جوانان
آیا تا به حال با افرادی مواجه شدهاید که به نظر میرسد کنترلی بر هیجانات خود ندارند؟ افرادی که به نظر میرسد بهراحتی و بدون احساس گناه و پشیمانی حقوق دیگران را نقض میکنند یا بهطور چشمگیر با هنجارهای اجتماعی یا مراجع قدرت درگیرند.
در آخرین بهروزرسانی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM V) به گروه اختلالاتی اشاره شده که وجه مشترک آنها نقض حقوق دیگران و عدم کنترل هیجانات و رفتارهاست، اگرچه علل زیربنایی این اختلالات میتواند متفاوت باشد. اختلال نافرمانی مقابلهجویانه، اختلال سلوک، اختلال انفجاری متناوب و اختلال شخصیت ضداجتماعی، جنون آتشافروزی و جنون دزدی در این گروه قرار میگیرند که درباره هر کدام به اختصار توضیح میدهیم.
اختلال نافرمانی مقابلهجویانه
شاید با کودکان یا نوجوانانی مواجه شده باشید که به نظر میرسد همیشه درحال مخالفت کردن با مراجع قدرت مثل والدین، معلمان رئیس و… هستند. اصلا مهم نیست که موضوع موردبحث چیست، مهم جروبحث کردن، خلق تحریکپذیر و رفتار تلافیجویانه است که اگر بیش از ۶ ماه در یک کودک زیر ۵ سال در بیشتر روزها وجود داشته باشد و در کودک بالای ۵ سال دستکم یکبار در هفته در مدت ۶ ماه دیده شود باید به آن شک کرد.
این افراد بهعنوان افرادی زودرنج، عصبی و کینهجو که معمولا از انجام درخواست مراجع قدرت و عمل به قوانین سرباز میزنند، شناخته میشوند که غالبا اطرافیان نزدیک و خانواده را میرنجانند و رفتارشان تاثیر منفی روی کارکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم زندگیشان دارد که و اغلب باعث تخریب قابلتوجه سازگاری هیجانی- اجتماعی فرد میشود. جالب است این افراد خود را نافرمان یا مقابلهجو نمیدانند، در عوض غالبا رفتارشان را واکنشی به درخواستها یا شرایط غیرمنطقی اطرافشان میدانند.
• علل احتمالی: این اختلال در خانوادههایی که مراقبت از کودک بهدلیل جایگزینیهای پیاپی مراقب، از هم گسیخته یا خانوادههایی که به شیوهای خشن، ناپایدار یا توام با غفلت با کودک رفتار میکنند، شایعتر است و اولین علائم آن معمولا در دوران دبستان پدیدار میشود و اغلب مقدمهای بر شکلگیری اختلال سلوک است.
اختلال سلوک
در این اختلال آنچه که غالب است، رفتارهای تکرارشونده نقض حقوق دیگران و پیروی نکردن از قوانین و قواعد پذیرفتهشده جامعه است که با دستکم ۳ مورد از این موارد که به مدت ۱۲ ماه طول کشیده باشد، مشخص میشود. این موارد شامل پرخاشگری به حیوانات و انسانها مثلا با قلدری کردن، تهدید کردن، زد و خورد و قساوت نسبت به انسانها و حیوانات است. این افراد بهطور عمدی به دیگران خسارت جدی وارد و اموال دیگران را تخریب میکنند.
به زور وارد حریم شخصی افراد میشوند و دروغ میگویند. در دوران نوجوانی بدون اجازه و اطلاع والدین شبها بیرون از خانه میمانند یا دائم از مدرسه فرار میکنند. نکته مهم این است که این افراد به هیچ عنوان پس از انجام کار اشتباهی که انجام دادهاند، پشیمان نمیشوند و احساس گناه ندارند و نگران پیامد شکستن قوانین جامعه نیستند. به نظر میرسد آنها نسبت به احساسات دیگران بیاعتنا هستند و توانایی همدلی ندارند. اگر این علائم و رفتارها از فردی که زیر ۱۸ سال است سر بزند، تشخیص، اختلال سلوک است اما برای فرد واجد این شرایطی که بالای ۱۸ سال دارد، تشخیص اختلال شخصیت ضداجتماعی گذاشته میشود.
• علل احتمالی: یکی از عواملی که برای ابتلا به این اختلال ذکر شده، ژنتیک است. این اختلال میان کودکانی که دارای والدین دچار اختلال شدید مصرف الکل، اختلال افسردگی و دوقطبی هستند یا سابقه اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضداجتماعی دارند، شایعتر است. اختلال سلوک ممکن است با شروع زودرس رفتارجنسی، مصرف الکل، سیگار کشیدن، مصرف مواد غیرقانونی و اعمال بیپروا و مخاطرهجویانه همراه باشد.
اختلال انفجاری متناوب
تفاوت این اختلال با دیگر اختلالات این گروه، فورانهای رفتاری راجعه است که نشانگر نقص در کنترل تکانههای پرخاشگری است و به یکی از این دو شکل بروز پیدا میکند؛ ۱) پرخاشگری کلامی یا فیزیکی نسبت به افراد و اموال یا حیوانات که ۲ بار در هفته و به طور متوسط در یک دوره ۳ ماهه روی میدهد. این پرخاشگری باعث آسیبدیدن یا تخریب اموال و جراحت جسمانی افراد و حیوانات میشود. ۲) سه فوران رفتاری مرتبط با آسیبزدن یا تخریب اموال و حمله جسمانی به افراد یا حیوانات در یک دوره ۱۲ ماهه.
شدت پرخاشگری طی فورانهای راجعه خشم به طور چشمگیری نامتناسب با محرک یا هر نوع عامل استرسزایی است که رخ داده. نکته مهم اینکه این فوران خشم ناگهانی رخ میدهد؛ یعنی فرد از قبل برای اینکه به این شدت قشقرق راه بیندازد، برنامهریزی نکرده است (یعنی تکانشی است). فورانها معمولا کمتر از ۳۰ دقیقه طول میکشند. جالب اینکه این فورانهای راجعه پرخاشگری بیش از هر کس، خود فرد را آشفته میکند و باعث تخریب کارکرد شغلی با عملکرد بین فردی میشود یا او را با پیامدهای جدی مالی یا قانونی مواجه خواهد کرد.
• علل احتمالی: هم عوامل محیطی و هم ژنتیک در این اختلال نقش دارند. افراد با سابقه ضربه جسمانی و هیجانی در ۲سال اول زندگی در معرض خطر بالا برای این اختلال قرار دارند. بستگان درجه اول افراد دارای این اختلال، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا قرار دارند.
جنون آتشافروزی
افراد مبتلا به این اختلال به آتشافروزی عمدی و هدفمند میپردازند. این افراد پیش از اقدام به برافروختن آتش، تنش یا برانگیختگی عاطفی قابلتوجهی را تجربه میکنند و پس از اقدام، احساس لذت، ارضا یا تسکین میکنند. شیفتگی خاصی به آتش دارند و مجذوب شعلهها میشوند.
این آتشافروزی فقط به قصد لذت بردن است و هیچگونه مقاصد مالی، ابراز عقیده سیاسی، پنهان کردن یک جرم، ابراز خشم یا انتقامجویی درمیان نیست. جالب است این افراد ممکن است دائم به مراکز محلی آتشنشانی سربزنند یا حتی آتشنشان شوند تا بتوانند با آتش در ارتباط باشند. این افراد فکرشده عمل میکنند و ممکن است برای آتش افروختن از قبل برنامهریزی کرده و تدارک دیده باشند. آنها به پیامد مرتبط با زندگی یا اموالی که در آتش از بین میرود، بیتفاوتاند. در افراد مبتلا به جنون آتشافروزی، رویدادهای آتشافروزی، دورهای هستند و ممکن است از نظر فراوانی افت و خیز داشته باشند. اگر آتشافروزی برای کسب منفعت، کارشکنی یا کینهجویی باشد، این تشخیص گذاشته نمیشود.
• علل احتمالی: این اختلال در پسران، بهویژه در افراد با مهارتهای اجتماعی ضعیفتر و افراد با مشکلات یادگیری بسیار، بیشتر دیده میشود.
جنون دزدی
ناتوانی مکرر برای مقاومت در برابر تکانههای دزدیدن اشیایی که برای استفاده شخصی یا برای ارزش مادی بالا دزدیده نمیشوند، وجود دارد. فرد احساس تنش فزایندهای بلافاصله پیش از دزدی دارد که این تنش پس از ارتکاب به عمل دزدی، به احساس لذت و رضایت تبدیل میشود. دزدی به هیچ عنوان بهعلت نیاز مالی، ابراز خشم یا کینهجویی انجام نمیشود و واکنشی به توهم و هذیان نیست. اشیای دزدیدهشده برای فرد ارزش اندکی دارند و فرد بهراحتی قادر به پرداختن پول آنهاست. حتی ممکن است فرد این اشیاء را دور بیندازد یا در انباری ذخیره کند یا حتی مخفیانه آنها را بازگرداند. این دزدیها اغلب ازپیش برنامهریزیشده نیستند و بدون کمک گرفتن از دیگران انجام میشوند.
افراد دچار جنون دزدی معمولا در برابر تکانه دزدیدن مقاومت میکنند و آگاهاند که کارشان اشتباه است. آنها از دستگیر شدن میترسند و از کاری که انجام میدهند، احساس گناه میکنند.
• علل احتمالی: دیده شده که بستگان درجه اول افراد دچار جنون دزدی میزانهای بالاتری از اختلال وسواسی- جبری در مقایسه با جمعیت عمومی دارند. همچنین به نظر میرسد اختلال مصرف مواد در این افراد شایعتر است.
مشکلات روانی کودکان
اختلال روانی کودک | درمان مشکلات روانی کودکان
منبع: هفته نامه سلامت / بیتوته