خود انتقادی مخرب | تاثیر خود انتقادی بر کیفیت زندگی
خودشناسی ، تاثیرات خود انتقادی مخرب بر سلامت روان در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
تاثیر خود انتقادی در زندگی ، خود انتقادی مخرب
اگر شما هم دچار خودانتقادی مخرب هستید، بخوانید
افکار شما احساساتتان را تحت تأثیر قرار میدهند. شیوه تفکرتان این قدرت را دارد که بهنوعی مسیر پیشرویتان را پیشبینی کند. برای مثال اگر قبل از شرکت در یک مصاحبه کاری، مدام با خود تکرار کنید که این شغل را بهدست نخواهید آورد، به احتمال زیاد، مصاحبه کاریتان هم بهخوبی پیش نخواهد رفت و درحین مصاحبه با روحیهای ضعیف و تأثیرگذاری نامناسب ظاهر خواهید شد و فرصتهای خود را خواهید سوزاند.
اگر شما هم دچار خودانتقادی مخرب هستید، اول از همه باید بگوییم که تنها نیستید. شکوتردید نسبت به خود و تواناییها، پیشبینیهای دلسردکننده درباره آینده خود و سرزنشهای درونی در بیشتر افراد شایع است. اما نگذارید که قربانی این صداهای درونی منفی بشوید. تمرینهای زیر به شما کمک میکند تا بهتر با خود رفتار کنید و قویتر بشوید:
به افکارتان توجه کنید
ما آنقدر با صداها و نداهای درونیمان خو گرفتهایم که کمتر به یاد میآوریم چه پیامهایی برای خود میفرستیم. پس سعی کنید به دقت افکار خود را بررسی کنید. با توجه به افکارتان درخواهید یافت که از درون چه برخوردی با خود دارید و چه صفاتی را به خود نسبت میدهید یا در رویارویی با کارهای سخت و چالشهای زندگی چگونه با خود فکر میکنید.براساس برآوردها، هر فرد روزانه ۶۰ هزار فکر گوناگون در ذهن دارد. این ۶۰ هزار فکر به معنای ۶۰ هزار فرصت برای ساختن یا تخریب روحیه و شانسهای مختلف است. اگر بتوانید چگونگی دستیافتن به افکار درونیتان را یاد بگیرید، بهتر متوجه اثرگذاری آنها بر زندگیتان میشوید.
از اشتباهاتتان بگذرید
درحالیکه حل مسئله بسیار مفید و مؤثر است، اما ماندن روی اشتباهات و افسوسخوردن بسیار غلط و مضر است. اگر بارهاوبارها به اشتباهاتتان فکر کنید و نتوانید از خطاهایی که انجام دادهاید، بگذرید، روحیهتان ضعیف و ضعیفتر میشود. بهترین روش برای گذشتن از اشتباهات، فعالشدن و اقدامکردن است. یعنی کاری کنید که موقتا حواستان را از افکار منفی موجود در مغرتان منحرف کند. قدم بزنید، با دوستتان تلفنی درباره موضوعی دیگر صحبت کنید یا به سراغ انجام پروژهای نیمهکاره بروید. سعی کنید یکجا ننشینید و به اشتباه آزاردهندهتان فکر کنید و نگذارید که مغرتان با سرزنشهای متداوم خود مانند خوره شما را از درون نابود کند.
شواهد را بررسی کنید
افکارتان همیشه درست و واقعی نیستند. درواقع، افکار اغلب اوقات به شکلی اغراقآمیز منفی هستند. پس قبل از اینکه افکار خود را باور کنید، باید شواهد موجود را بررسی کنید. یعنی چه؟ اجازه بدهید با مثالی موضوع را روشنتر کنیم: ممکن است با خود فکر کنید که سخنرانی و ارائهای را که دارید، خراب خواهید کرد و در انجام آن دچار خجالت و مشکل خواهید بود.
در چنین وضعیتی بهتر است لحظهای صبر کنید، قلم و کاغذی فراهم کنید و سعی داشته باشید تا تمام شواهدی را که نشان میدهد، کارتان با مشکل روبهروست، یادداشت کنید.سپس فهرستی بسازید و تمام شواهدی را که نشان میدهد در کارتان موفق و پیروز خواهید شد، یادداشت کنید. حال دو گروه فهرستی را که ایجاد کردهاید باهم مقایسه کنید. این کار باعث میشود تا معقولتر و به دور از احساس اوضاع را قضاوت و بررسی کنید. به خودتان گوشزد کنید که مغزتان همیشه درست نمیگوید و نجواهای درونی در سرتان ۱۰۰ درصد درست و منطقی حرف نمیزنند. این کار باعث تقویت اعتمادبهنفس شما میشود.
جایگزینی افکار منفی با عبارات مثبت
وقتی متوجه شدهاید که افکار منفی شما کاملا درست نیستند، سعی کنید آنها را با عباراتی واقعبینانه جایگزین کنید. برای مثال هیچگاه نگویید: «من هیچوقت ارتقای شغلی پیدا نمیکنم» درعوض، این جمله را که هم مثبت است و هم واقعبینانه، جایگزین آن کنید: «اگر سخت کار کنم و روی تواناییهای خود سرمایهگذاری کنم، ممکن است روزی ارتقای شغلی هم داشته باشم.»یادتان باشد که لازم نیست از جملات مثبت غیرواقعی استفاده کنید. تزریق «اعتمادبهنفس کاذب و الکی» نیز گاهی همان کارکرد مضرِ «شک و دودلی» نسبت به مهارتها را دارد. اما چشماندازی واقعبینانه و متعادل کلید تقویت بیشتر روح و روان است.
به نتایج افکار منفیتان فکر کنید
همیشه این احتمال وجود دارد که با افکار خود از یک اشتباه ساده، فاجعه درست کنید. پس باید خیلی خیلی مواظب باشید. واقعیت این است که همیشه سناریوهایی که از اتفاقات ناخوشایند آینده در ذهن مینویسیم، بهوقوع نمیپیوندند. سعی کنید میزان ناخوشایندی سناریویی را که در ذهن ساختهاید، بررسی کنید. اگر بتوانید اوضاع سخت و شرایط دشوار را مدیریت کنید، اعتمادبهنفستان هم افزایش پیدا میکند و بسیاری از نگرانیها و ترسهایتان غیب خواهند شد.
گفت و گوی درونی
نصیحتهایتان را به خاطر بیاورید
همدردی با دیگران خیلی سادهتر از همدردی با خود است. برای مثال وقتی اشتباهی از شما سر میزند، بهراحتی خود را با عناوینی همچون احمق و … خطاب میکنید. حال در نظر بگیرید که همان خطا از دوستتان یا یکی از عزیزانتان سرزده است، بهطور قطع چنین چیزی به او نخواهید گفت. وقتی اوضاع سختی را از سر میگذرانید یا در موفقیت خود تردید دارید، از خود بپرسید که اگر کس دیگری از عزیزانتان دچار این مشکلات میشد، چه به او میگفتید؟ سپس از همان جملات امیدبخش به خودتان بگویید.
در مسیر بهبود گام بردارید
همیشه فاصلهای بزرگ میان این ۲ جمله هست: «من برای موفقیت کفایت لازم ندارم» و «همچنان جای رشد و پیشرفت وجود دارد». نواقص و اشتباهات خود را بپذیرید و برای تغییر آنها در آینده متعهد بشوید. شاید کمی غیرمعمول به نظر برسد، اما میتوان این دو موضوع را باهم پیش برد: ممکن است شما بپذیرید که درباره سخنرانی پیشرویتان در محل کار، کمی مضطرب هستید، اما کماکان به پیشرفت و توسعه مهارتهایتان در این زمینه نیز فکر میکنید. خود را بپذیرید با همه نواقص و ایرادهایی که دارید.
متفاوت اندیشیدن را یاد بگیرید
مغزتان این قابلیت را دارد که به بهترین دارایی شما بدل بشود یا اینکه دشمنی درجه یک باشد که تمام موفقیتهایتان را از بین میبرد. باید مغزتان را درست آموزش بدهید. تمرینات روانی و روحی به شما کمک میکنند تا نقد مخرب از خود را کنار بگذارید. با تمریناتی که در بالا مطرح شد، نجواهای درونی سمی و مخرب را به گفتوگویی سازنده تبدیل کنید. این گفتوگوی سازنده، موتور محرک شما برای رسیدن به اهدافتان خواهد بود.
وقتی خودانتقادی مخرب میشود
آیا شبانهروز هرکجا که قدم میگذارید، مدام صدایی پر از انتقاد در سرتان میپیچد؟ حتی ممکن است این صدا از همان صبح زود، وقتی از خواب بیدار میشوید، دست به کار شود و بگوید: «ای بابا، بازهم که دیر از خواب بلند شدی تنبل!» یا وقتی در آینه مینگرید، میشنوید «چقدر خسته به نظر میرسی!» یا وقتی در کنار مردم هستید، مدام میگوید: «چقدر کسلکنندهای!» حتی موقعی که سرکار هستید مدام شما را به باد انتقاد گرفته و میگوید: «دست و پا چلفتی، هیچوقت نمیتوانی کارهایت را سر وقت انجام بدهی.»
اگر مدام این صدا را میشنوید شاید اندکی تسلی بخش باشد بگوییم شما تنها نیستید. البته منظور این نیست که این صدا همراه همیشگیتان است و شما را تنها نمیگذارد، بلکه منظور این است که همه انسانها هرازگاهی این صدای انتقادی و کلافهکننده را میشنوند. اما چه راه حلی برای آن وجود دارد و چگونه میتوان از شر مزاحمتهایش خلاص شد؟
خودانتقادی، پایان انگیزه
برخی مردم تصور میکنند باید به روشی برای خود ایجاد انگیزه کنند و بهترین کار را خودانتقادی میدانند. بعضی معتقدند وقتی از خودشان به دلیل انجام ندادن کاری انتقاد میکنند، انگیزه انجام دادن آن را پیدا کرده و دست به کار میشوند، اما این روش هرگز صحیح نیست و باید گفت خودانتقادی نمیتواند ایجاد انگیزه کند و برعکس موجب تضعیف روحیه و سلب انگیزه میشود. خودانتقادی زیاد یکی از نشانههای مهم نگرانی و اضطراب است و باعث میشود خلاقیت و انرژی لازم برای پیشبرد کارهایتان را از دست بدهید و چنان افسرده و دلسردتان کند که نتوانید کار یا رفتار جدیدی را امتحان کنید و در انتها شکستتان حتمی است.
نادیدهگرفتن خودانتقادی
گفتن این توصیه راحت، اما اجرای آن بسیار سخت است. ما دائم در افکارمان در حال تجزیه و تحلیل رخدادهای زندگیمان، از کوچکترین تا بزرگترین شان و نحوه عملکرد خودمان هستیم و نمیتوانیم در برابر خطاهایمان بیتفاوت بمانیم. اما میتوان به این افکار منفی صرفا به مثابه تبلیغ کالاهایی که هر روز به تلفن همراهتان پیامک میشود، رفتار کرد و از کنارشان بیتفاوت گذشت. یا یک پست الکترونیکی از شخصی که تمایلی به گفتوگو با او ندارید. اگر شما فقط و فقط روی اهداف زندگیتان متمرکز شوید و با تلاش پیگیر در مسیر رسیدن به آنها حرکت کنید، مطمئن باشید میتوانید به صدای خودانتقادی وجودتان اجازه دهید برای خودش روده درازی کند و در نهایت خسته شود و دست از سرتان بردارد.
تغییر خودانتقادی با خوداصلاحی
روش دیگر برای رهایی از آثار مخرب خودانتقادی، خوداصلاحی است. فرض کنید مشغول یادگیری تنیس روی میز هستید و شما هربار توپ را به تور میزنید. سپس مربیتان میآید و به شما با حالتی پر از انتقاد میگوید: «بهتر است ده بار توپ را به سر خودتان بکوبید!» اما مربی دیگر با خونسردی و ملایمت به شما نشان میدهد که توپ را چگونه از روی تور عبور دهید. به نظر شما کدامیک بهتر است؟ شما میتوانید بدون انتقاد از خود، اشتباههایتان را اصلاح کنید.
مثلا بگویید: «بسیار خوب، این بار نتوانستم کارم را درست انجام دهم، پس باید روش دیگری به کار ببرم.» یا حتی اگر بر اثر تنبلی و بیتوجهی در کاری با شکست مواجه شدید و متوجه اشتباهتان شدید به جای خودانتقادی فرسودهکننده، تصمیم بگیرید به کارهایتان توجه بیشتری نشان دهید و خوداصلاحی را جایگزین خودانتقادی کنید. به این ترتیب میتوانید از خطاهایتان همچون فرصتهایی برای بهبود عملکرد و در نتیجه زندگیتان استفاده کنید.
صراحت
خودانتقادی معمولا بسیار مبهم و کلیگویی است. خیلی کم پیش میآید مثلا فردی به خود بگوید: « من باید توپ تنیس را درست و در این جهت به دست بگیرم و روش قبلیام غلط بوده است.» برعکس صدای خودانتقادی او میگوید: «چه بازیکن دست و پا چلفتی!» یا «چقدر خنگ هستی!» سعی کنید به جای گفتن این جملات، رفتارهای خاصی را که باید تغییر کند، مشخص کرده و در جهت حل مشکلاتتان بکوشید.
دوری از تبعیض
در پایان باید به این موضوع نیز اشاره کرد، همانطور که با یک دوست مهربان هستید با خود نیز مهربان باشید. بسیاری از افراد خوب و مهربان گاهی از خود بشدت انتقاد میکنند و حتی با خودشان ظالم هستند. این نوع برخورد، تبعیض آشکار علیه خودتان است و فقط حال و روزتان را بدتر میکند. بیایید این روش را امتحان کنید: «هر روز یکی از جملات خودانتقادیتان را در جایی یادداشت کنید و پس از یک هفته یادداشتها را جلوی خود گذاشته و تصور کنید این عبارتها را به بهترین دوستتان میگویید. چه احساسی دارید؟ لابد با خود فکر میکنید اصلا منصفانه نیست. با خود بیندیشید پس چگونه است که نسبت به خودتان تا این حد بیانصاف هستید؟»
اکنون سعی کنید این بار حرفهای پر از مهر و حمایتکنندهای را که بارها به دوستانتان گفتهاید، به خودتان بگویید. حتی میتوانید پا را فراتر گذاشته و با خودتان همانقدر که با یک غریبه رسمی و مودب رفتار میکنید، رفتار کنید. چه احساسی دارید؟ بله، این روش میتواند شما را از آزار آن صدای خودانتقادی برهاند. فراموش نکنید هرگز با خودانتقادی نمیتوانید زندگی موفقی داشته باشید.
خود انتقادی صحیح
خود انتقادی مخرب | تاثیر خود انتقادی بر کیفیت زندگی
منبع : برترین ها / آرمان امروز / جام جم آنلاین