موفقیت

اهمیت حرف مردم | چگونه نسبت به حرف مردم بی اهمیت باشیم؟

زندگی بهتر ، بی اهمیت بودن به حرف دیگران در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

حرف دیگران مهم نیست

به حرف دیگران اهمیت نده ، اهمیت حرف مردم

 

 

چطور حرف‌های دیگران را به خودمان نگیریم؟!

چطور می‌توانیم حرف و رفتار دیگران را به خودمان نگیریم؟ همراه ما باشید، می‌خواهیم پاسخ این سؤال‌ها را مو به مو برای‌تان بگوییم. شاید شما مسائل اطراف‌تان را حتی اگر به شما ربطی نداشته‌ باشند، با تمام وجود حس می‌کنید. اگر دیگران جلوی رو یا پشت سرتان از شما بدگویی یا انتقاد کنند، همین امر کافی‌ست تا حس کنید برای‌تان ارزشی قائل نشده‌اند.

 

گاهی بقیه حتی صحبتی هم با شما نمی‌کنند، ولی ممکن است اشاره‌ صورت‌شان را منفی ببینید. حتی شاید شروع به خیال‌بافی کنید و متصور شوید کوچک‌ترین حرف یا رفتار شما آنها را ناراحت می‌کند. یکی از دوستان من هم رفتار دیگران را به خود می‌گرفت و به اصطلاح خودمانی خیلی حساس بود.

 

این ویژگی او، بقیه و حتی خودش را بسیار آزار می‌داد و برای همه‌ اطرافیانش سوءتفاهم‌های زیادی به‌وجود می‌آورد.می‌دانیم که بقیه خیلی راحت می‌گویند به خود نگیرید، با شما نبودم. با اینکه در بیشتر مواقع حرف‌شان درست است، ولی اگر فرد ترش‌رویی را ببینید و این حرف را از دهن او بشنوید، باور کردنش چندان راحت نیست. به‌نظرِ فرد حساس باید آدم آهنی باشی تا تحت‌تأثیر دیگران قرار نگیری. حالا که این‌طور است، پس بیایید با این مشکل روبه‌رو شوید.

 

واقعیت این است که احساسات ما، راه برقراری ارتباط ما آدم‌ها با یکدیگر است. این ارتباط به‌ویژه خود را در روابط خانوادگی، فامیلی و دوستی نشان می‌دهد، پس نمی‌توانید به احساسات‌تان بی‌توجه بمانید.برای کنترل حساسیت‌مان و به خود نگرفتن مسائل و رفتار اطرافیان‌مان، می‌توانیم راه‌های مختلفی را به‌کار ببریم. اگر این عادت مخرب را داشته باشیم، با پیش آمدن هر مسئله‌ای تا چند روز عذاب خواهیم کشید یا درباره‌ خودمان نظر بدی پیدا می‌کنیم. برای ترک عادت حساسیت نسبت به رفتار و حرف دیگران بقیه نکات زیر را رعایت کنید:

 

ارزش خودتان را بشناسید

اگر خودتان را می‌شناسید و به ارزش وجودی‌تان واقف شوید، دیگر می‌توانید زود قضاوت کردن در مورد دیگران را متوقف کنید. برای شناخت خودتان (خودشناسی) وقت بگذارید و با اهمیت ندادن به حرف مردم و بدون در نظرگرفتن اینکه درباره‌تان چه می‌گویند و چه فکری می‌کنند به شناخت خود برسید. ۵ مورد از ویژگی های شخصیتی خود را که به داشتنش مفتخرید فهرست کنید و هر وقت نسبت به رفتار دیگران حساس می‌شوید، آنها را به خود یادآوری کنید.

 

محرک‌های احساسی‌تان را بشناسید

در گذشته برای همه ما مواردی پیش آمده که اکنون احساسات‌مان را تحریک می‌کنند؛ مثلا دچار عصبانیت یا هیجان‌ می‌شویم. برخی رفتارها به‌خصوص رفتارهایی که دیگران در گذشته و یا حال دارند، ما را به‌گونه‌ای برمی‌انگیزد که نسبت به مورد خاصی حساس می‌شویم. مثلا اگر پدرتان در گذشته خیلی سخت‌گیر بوده، شما همیشه تلاش می‌کردید که بی‌عیب و نقص باشید تا او را راضی نگه دارید.

 

به همین خاطر، به‌محض اینکه هر فردی کوچک‌ترین ایرادی از شما بگیرد، باعث می‌شود نسبت به بقیه که در شرایط مشابه شما قرار دارند، واکنش بیشتری نشان دهید. اگر موقعیتی شما را ناراحت می‌کند، از خودتان بپرسید که آیا واقعا ناراحت شدم، یا این هم یکی از مواردی است که حساسیتم را تحریک کرده‌ است؟

 

سعی کنید خودتان باشید

سعی کنید فکر اینکه باید به فرد دیگری تبدیل شوید را از سرتان بیرون کنید. باید آنچه که الان هستید را از ته دل بپذیرید تا به خود واقعی‌تان برسید. برای اینکه بتوانید خودتان باشید، باید همواره کاری را انجام دهید که دوست دارید. در هرکاری اول به خودتان توجه کنید و واقعا بفهمید انجام چه کاری برای‌تان بهتر است.

 

از اشتباه کردن نترسید

به خود اجازه‌ اشتباه کردن بدهید و بدانید که اشتباهات تنها بخشی از روندی هستند که در راه تغییر شخصیت و رسیدن به شخصیت ایده‌آل‌تان باید طی کنید. زمانی که قدم اشتباهی برمی‌دارید، خود را ببخشید. خیلی خوب است که در قبال کارهایتان مسئولیت پذیری داشته باشید، ولی اگر کسی با شما مخالف کرد، خودتان را بیش‌ازحد مجازات نکنید. قبول کنید که بی‌عیب و نقص نیستید و به‌یاد داشته باشید، اگر از اشتباهات‌تان درس بگیرید دیگر مثل قبل بزرگ جلوه نمی‌کنند.

 

برای روابط مرز تعیین کنید

تعیین مرز و خط قرمزی مناسب در رابطه‌هایتان کمک می‌کند تا کمتر رفتار دیگران را به خود بگیرید. وقتی تمام کارهایتان را به نیت راضی کردن دیگران انجام می‌دهید، اگر آنها کاری انجام دهند که ناراحت‌تان کند، واکنش غیرعادی‌ای نشان می‌دهید.

 

فراموش کنید

از تجربه‌ دردناکی که در گذشته پشت سر گذاشته‌اید استفاده کنید و شخصیت کنونی‌تان را شکل دهید. همه‌ ما در گذشته مسئله‌ آزاردهنده‌ای را پشت سر گذاشته‌ایم. آن را برای قدرت‌گرفتن و دوباره بلند شدن، زنده کردن حس همدردی و شکل دادن به شخصیت‌تان به‌کار بگیرید. نگذارید این تجربه خودِ کنونی‌تان را بسازد. در مقابل از آن برای تقویت و افتخار کردن به خودتان استفاده کنید.

 

مهربانی مجوز پذیرش دیگران نیست

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم اگر با همه مهربان باشیم و حسابی برای‌شان مایه بگذاریم، آنها هم موظف‌اند همان‌گونه با ما رفتار کنند. واقعیت این است که مهربان بودن باعث محبوبیت نزد دیگران نمی‌شود و موجب نمی‌شود پذیرش دیگران را بخریم. بهتر است اگر کاری برای خود و دیگران می‌کنیم به این خاطر باشد که خودمان این‌گونه می‌خواهیم؛ نه به‌خاطر توقعی که برای جبران و رفتار متقابل از آنها داریم.

 

منطقی باشید

وقتی موضوعی شما را ناراحت می‌کند یا باعث می‌شود احساس خوبی نداشته باشید، اگر با طرز فکر منطقی به آن بنگرید، به درک بهتری از آن می‌رسید. ببینید آیا واکنشی که نشان داده‌اید، مناسب بوده یا اینکه اقدام نابه‌جایی انجام داده‌اید؟ آیا واقعا اشتباهی از دیگران سرزده است یا شما خیلی قضیه را بزرگ کرده و به خود گرفته‌اید؟ اگر شخصی حقیقتا به شما زیان زده‌ است می‌توانید ناراحتی‌تان را با او در میان بگذارید یا اصلا کل قضیه را فراموش کنید؟از طرف دیگر با خود روراست باشید، نگاهی به خودتان بیندازید و ببینید که به چه توقع‌های‌ نابه‌جایی چسبیده‌اید.

 

با این‌کار به آنچه در اطراف‌تان می‌گذرد، دید واقع‌بینانه‌تری پیدا می‌کنید. با رعایت نکات بالا به قدری خودتان را از بند فکروخیال آزاد می‌کنید که در آینده، واکنشی را که به افراد نشان می‌دهید خودتان انتخاب می‌کنید، در قبال رفتارتان مسئولانه‌تر عمل می‌کنید و احساسات‌تان بی‌طرفانه‌تر می‌شوند.گاهی‌اوقات شرایط این‌گونه ایجاب می‌کند که به احساسات‌مان کمی چاشنی منطق بدهیم. این امر اهمیت به‌سزایی دارد.

 

ما باید درک کنیم احساسات درونی‌مان از کجا سرچشمه گرفته‌اند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه با موقعیتی که در آن قرار گرفته‌ایم، روبه‌رو شویم و حتی از آن درس بگیریم. وقتی به خودمان یاد می‌دهیم که در هر شرایطی چه واکنشی نشان بدهیم، در آینده می‌توانیم واکنش‌ را به پاسخی معقول تبدیل کنیم.

 

چطور به حرف مردم اهمیت ندهیم؟

بی‌توجهی به حرف مردم کمی سخت است. اما گام‌های بی‌شماری برای فرار از این آفت خانمان‌ برانداز وجود دارد. شاید به نظرتان قضیه کمی زیادی تلخ جلوه داده شده‌ است، اما اهمیت زیاد به حرف مردم به همین ناگواری، زندگی را تلخ و محدود می‌کند. اگر مدام فکر کنید که زیر ذره‌بین مردم هستید و شما را قضاوت می‌کنند، زندگی برایتان سخت می‌شود.

 

تنها یک‌بار به دنیا می‌آیید، یک‌بار دوران جوانی را تجربه می‌کنید و همه‌ی مراحل دیگر نیز به سرعت برق‌و‌باد می گذرند. پس به جای مقایسه‌ی عقایدتان با نظرات دیگران، سعی کنید حرف مردم را کنار بگذارید و ارزش‌های خود را شکل بدهید و راحت و رها، طوری زندگی کنید که دوست دارید و لایق آن هستید، یعنی در آسایش و آرامش و بدون اهمیت دادن به حرف مردم. در ادامه روش‌هایی برای اجتناب از تأثیرات منفی حرف مردم ارائه شده است.

 

۱. اعتماد‌ به ‌نفس‌تان را افزایش ‌بدهید

خود را همان‌طور که هستید، بپذیرید. مهارت‌ها و توانایی‌های خود را افزایش بدهید و قبول کنید که خداوند انسان‌ها را متفاوت و با روحیه‌ و ویژگی‌های متنوعی آفریده‌ است. برای اینکه دیگران شما را دوست داشته ‌باشند یا بپذیرند، تغییر نکنید. فهرستی از خصوصیاتی که در مورد خود می‌پسندید، تهیه نمایید و در کنار آن ویژگی‌هایی را که دوست ندارید نیز یادداشت ‌کنید و ببینید برای تغییر و بهبود آن‌ها چه باید کرد. مثلا اگر میان کلام دیگران رژه می‌روید و این ویژگی شما را در معرض افتادن از چشم همگان قرار داده است، حتما باید فکری بکنید.

 

این رفتار را تحت کنترل خود دربیاورید و قبل از حرف زدن، فکر کردن را بخشی اجباری از فرآیند رفتاری‌تان کنید. آنچه را که در شما غیرقابل تغییر است، قبول کنید. برای نمونه اندازه قد شما به هیچ‌وجه دست خودتان نبوده ‌است و با غم و غصه خوردن حتی نیم سانتی‌متر هم به آن اضافه نمی‌شود؛ پس مثبت‌نگر باشید و روی ویژگی‌های غیرقابل تغییر تمرکز نکنید.

 

شکرگزار باشید و یادتان نرود که قد بلند گاهی خیلی هم دردسر ساز است و باعث می‌شود سر و کله‌ی فرد به سقف و این طرف و آن طرف اصابت کند. گذشته از این شوخی، یادتان باشد که خود را با هر شکل و ظاهری که هستید، دوست بدارید. شما هرقدر هم زیبا و خوش‌اندام باشید، باز هم کسی از شما بهتر هست. پس فقط و فقط خدای بزرگ را برای هرچه که دارید سپاس‌گزار باشید.

 

بر شکست‌ها و حرف مردم تمرکز نکنید. گاهی اوقات قبل از انجام هر کاری آنقدر به حرف مردم و نظرات دیگران فکر می‌کنیم که عملا انرژی لازم را برای به نحو ‌احسن انجام دادن آن کار از دست می‌دهیم. در عوض سعی کنید با نادیده گرفتن قضاوت دیگران و حرف مردم، اهدافی برای خود تعیین و آنها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید و تلاش کنید هر مسیر را با موفقیت پشت سر بگذارید.

 

مثلا اگر می‌خواهید در گفت‌و‌گو با دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته‌ باشید، این هدف را به اجزای کوچک‌تری بشکنید. تماس چشمی، گوش دادن مؤثر، پرسیدن سؤالات مناسب و جواب‌های صادقانه، بخش‌هایی از هدف افزایش اعتماد به نفس هستند. اگر در برنامه‌ای که در نظر گرفته‌اید موفق نمی‌شوید، نترسید و جا نزنید؛ در عوض سعی‌کنید از آن درس بگیرید. فراموش نکنید که هر چیزی در درون خود فرآیندی از یادگیری را جای داده‌ است و هیچ‌کس، به‌ویژه در تلاش‌ها و گام‌های اول، ایده‌آل و کامل نیست.

 

 

رو ندادن به دیگران

بی توجهی به حرف مردم

 

 

این‌قدر به حرف مردم و نگاه آنها اهمیت ندهید. باور کنید دیگران آن‌قدرها که فکر می‌کنید برای بررسی و تحلیل رفتار شما وقت نمی‌گذارند. برای همه پیش می‌آید که اشتباه کنند یا در اصطلاح خودمانی، سوتی بدهند. خب طبیعی است که بعد از چنین اتفاقاتی احساس ناخوشایندی سراغ‌تان بیاید، ولی مطمئن باشید که هیچ‌کس به اندازه شما این موضوع را جدی نگرفته‌ است. در برخوردهای بعدی به راحتی می‌توانید این مسئله را جبران کنید. کافی است از آنچه کرده‌اید درس عبرت بگیرید و اعتماد به نفس داشته‌ باشید.

 

از دیدگاه‌های منفی وحشت نکنید. بعضی افراد با صراحت بیشتری درباره ویژگی‌های سایرین صحبت می‌کنند و در برخی موارد هم کاملا در اشتباه هستند. چنانچه دیدگاه آنها درباره‌ی شما نادرست است، آنها را نادیده بگیرید. سعی نکنید کسی را توجیه کنید، زیرا بحث و حرف هیچ‌وقت چیزی را اثبات نمی‌کند؛ در عمل به آنها نشان بدهید که اشتباه می‌کنند. ولی وقتی حق با دیگران است، این بار حرف مردم چندان هم بی‌راه نیست، پس سعی کنید بیشتر درباره‌ی آن ویژگی‌ها فکر کنید و از نقطه نظرات دیگران برای اصلاح و بهبودی بهره بگیرید.

 

فرض کنید دوستان یا همکاران‌تان معتقدند که شما بدخلق و تندمزاج هستید، اگر به‌واقع چنین است، حرف آنها را تمام و کمال بشنوید و سعی کنید رفتارتان را کنترل کنید. اینجا تنها جایی است که حرف مردم برای شما مؤثر و سازنده است. همیشه یادتان باشد که نیت افراد را از انتقاد کردن دریابید. وقتی درباره صفتی در خود مطمئن هستید و انتقاد دیگران به شما وارد نیست، حرفشان را جدی نگیرید و به اصطلاح خودمان در دل بگویید «تو خوبی» و از کنار انتقاد بی‌مورد او رد بشوید. باور کنید بحث نکردن و پاک کردن دیدگاه‌های توأم با بدجنسی و عبور از حرف مردم شما را روز به روز قوی‌تر و شادتر می‌کند.

 

۲. عقاید مخصوص به خود داشته باشید
برای اینکه شما هم مانند افراد دانا و فرهیخته قدرت ابراز نظر داشته ‌باشید، باید در هر موضوعی منابع گوناگون را بخوانید، بشناسید و بررسی ‌کنید. بدون مطالعه و از روی شهود صرف، صحبت نکنید. ابراز نظر شهودی پشتوانه علمی و تجربه‌ی بالایی می‌طلبد. پس بی‌گدار به آب نزنید. با بررسی دیدگاه‌های مختلف، منابع متفاوت و مطالعه‌ی زیاد به ذهن و روح خود قدرت فوق‌العاده‌ای در تحلیل مسائل تقدیم می‌کنید و این باعث می‌شود که حرف مردم دیگر برای شما تعیین‌کننده ‌نباشد و با اطمینان بیشتری تصمیم‌گیری و ابراز عقیده کنید. دیگر حرف مردم هرچه باشد، مهم نیست. مهم شما هستید که قوی، بااراده و دانا هستید.

 

از قدیم گفته‌اند، شنونده باید عاقل باشد. وقتی می‌بینید کسی شروع به سخنوری در مورد موضوعی می‌کند، سریع تحت تأثیر قرار نگیرید. بدانید و آگاه باشید که گاهی اوقات افراد بدون آگاهی و تنها با مهارت زیاد سخن می‌گویند و این شما هستید که نباید تحت تأثیر قرار بگیرید. وقتی کنجکاو باشید و همیشه سعی ‌کنید منبع هر حرف و سخنی را شناسایی کنید، قدرت تحلیل‌تان بالا می‌رود و دیگر حرف مردم شما را شگفت‌زده نمی‌کند و نیازی به تأیید آنها نخواهید‌ داشت.

 

برای جلب رضایت دیگران، آنها را تأیید نکنید. از چه کسی یا چه چیزی می‌ترسید؟ شما هم به اندازه‌ دیگران حق دارید نظر بدهید و صحبت‌ کنید. به‌ویژه وقتی به درستیِ نظر خود اطمینان دارید. از هیچ‌چیز نترسید و خجالت نکشید، البته این به معنی احترام نگذاشتن به نظر دیگران نیست.

 

شما باید ضمن احترام به عقاید مختلف نظر خود را بی‌هیچ هراسی از حرف مردم بگویید. مثلا اگر در جمعی قرار دارید که همه از مزایا و برتری ساختمان‌های چندطبقه حرف می‌زنند ولی شما همچنان فکر می‌کنید که منازل حیاط‌دار بهتر هستند، این عقیده را بازگو کنید.

 

برای اینکه همرنگ جماعت شوید نظر خود را پنهان نکنید. شاید در ظاهر چندان مهم نباشد که شما حتما نظر واقعی‌تان را بگویید، اما در بلند‌مدت بر وجهه شما تأثیر می‌گذارد و رفتارتان را شکل می‌دهد. البته باز هم نکته مهمی در بطن این ماجرا نهفته است. یادتان نرود که گاهی اوقات افکار و عقاید خود را به چالش بکشید و با چاشنی شک و تردید سعی کنید نظرات خود را بسنجید و رشد دهید که البته این بحث در دایره اهمیت ندادن به حرف مردم قرار نمی‌گیرد.

 

۳. خودتان را بشناسید، سبک زندگی‌تان را کشف کنید

روی خودشناسی کار کنید. ببینید در خلوت رفتارتان چگونه ‌است و در جمع چگونه رفتار می‌کنید. مثلا برخوردتان با غریبه‌ها را بسنجید. فهرستی از ویژگی‌ها و خلق‌و‌خوی خود بنویسید و مشخص کنید که چه ویژگی‌هایی دارید مثلا شوخ‌طبع هستید، وفادارید یا طنازید و…‌ . به علایق و سلایق و استعدادهای خود نگاهی دقیق بیندازید. خود را مطالعه کنید، بشناسید و کشف کنید.

بر اساس ارزش‌های شخصی‌تان تصمیم‌گیری کنید و کاری را انجام بدهید که مطابق ارزش‌های شماست. شاید بعضی رفتارها در ادبیات عامیانه «باحال» به نظر برسد و همین باعث ‌شود که شما برای باحال‌تر بودن از ارزش‌های‌تان فاصله بگیرید. هرگز این کار را نکنید. ارزش‌های‌تان را تعریف کنید و به آنها پایبند بمانید.

 

طوری زندگی کنید که به معنای واقعی شاد باشید. ارتباط میان علایق و محیط اطراف خود را شناسایی کنید و سبکی خاص برای زندگی خود داشته باشید. « هرچه پیش آید خوش آید» را دور بیندازید. برای خوش بودن و کلا هر کاری در زندگی تلاش، کوشش و برنامه‌ریزی نیاز است. پس با کشف سبک زندگی مناسب، آرامش و خوشحالی را به زندگی خود وارد کنید. همان‌طور که دوست دارید لباس بپوشید. آن‌طور که می‌پسندید منزل‌تان را بیارایید. مهم نیست چه چیزی متداول و اصطلاحا مد شده ‌است، مهم سلیقه شماست.

 

از اظهار نظر و حرف مردم درباره‌ی لباس خاصی که به تن دارید یا تزئین منزل‌تان نترسید و خجالت نکشید. منتظر حرف‌های مردم برای تأیید یا رد چیزی نباشید و در انجام کاری که دوست دارید و احساس خوبی به شما می‌دهد تردید نکنید. با دل خود راه بیایید و برایش ارزش قائل شوید. به یاد داشته باشید که هیچ‌چیز و هیچ‌کس مهم‌تر از شادی دل شما نیست.

 

اهمیت دادن به سلیقه و علایق خود به این معنی نیست که نمی‌توانید سلیقه خود را ارتقا و بهبود بدهید. مثلا در مورد انتخاب لباس و پوشش، با مطالعه و نگاه دقیق به مجلات مد و فشن یا الگو گرفتن از افراد خوش‌پوش و باسلیقه، مهارت خود را در انتخاب لباس‌های مناسب و زیباتر بالا ببرید. در واقع با نگاه سنجیده و دقیق از آنها الهام خواهید ‌گرفت. سبک خود را در پوشش، حرف زدن، غذا خوردن و کلا در تمام ابعاد زندگی‌تان جاری کنید، نه اینکه کارهای عجیب‌و‌غریب انجام‌ بدهید تا خاص باشید. تنها کاری که باید بکنید این است که زندگی‌تان را مطابق معیارهای خود پیش ببرید.

 

به اختلاف سلیقه‌ها و تنوع نظرات توجه داشته ‌باشید. اگر همه یکسان رفتار کنند یا به یک شکل لباس بپوشند، بی‌تردید دنیا جای خسته‌کننده‌ای می‌شود. ضمن احترام به سلایق مختلف و کشف سلیقه‌ی ویژه خودتان، فراموش ‌نکنید که توانایی سازگاری و انطباق با محیط‌های مختلف را داشته‌ باشید.

 

به یاد داشته باشید که در دنیای امروز، با وجود شبکه‌های اجتماعی مختلف بیشتر و بیشتر در معرض قضاوت و حرف مردم قرار‌ دارید. پس ظرفیت‌ خود را در برخورد و مواجهه با حرف مردم افزایش بدهید و فراموش نکنید که برای آسایش بیشتر باید کنترل و برنامه‌ریزی بیشتری برای استفاده از این امکانات جدید داشته باشید. طبیعی است وقتی از هر ساعت و بهتر بگوییم هر ثانیه‌ی زندگی خود تصویر منتشر می‌کنید، و همه از شرق تا غرب دور، از کیفیت غذایی که نوش جان کرده‌اید باخبر هستند، شما را نیز از نظرات پرگوهرشان مطلع می‌کنند. پس سعی کنید شیوه‌ی مدیریت مواجهه با حرف مردم را در این دنیای جدید، با تمام امکانات خوب و بدش، یاد بگیرید.

 

 

حرف مردم مهم نیست

حرف مردم

اهمیت حرف مردم | چگونه نسبت به حرف مردم بی اهمیت باشیم؟

 

منبع: آرمان امروز / چطور / بیتوته

۳.۳/۵ - (۳ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا