کودک

کودک عصبی و پرخاشگر | رفتار مناسب با بچه های عصبی

کودک عصبی و پرخاشگر : با کودک عصبی چگونه رفتار کنیم ؟ درمان کودک پرخاشگر و عصبی چیست ؟ در اینجا با مقاله ای درباره نکات تربیتی کودکان ، درمان بچه های بدخلق و عصبی در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

بداخلاقی کودک سه ساله

بدخلقی کودک ۲ ساله ، کودک عصبی و پرخاشگر

 

 

رفتار با کودک بد خلق چگونه باشد؟

فرزند نوجوان‌تان به راحتی روی شما دست بلند می‌کند و موقع خشم هر چیزی را به سمت‌تان پرت می‌کند. شما در مقابل او درمانده‌اید. شاید اگر هر کس دیگری جای او چنین رفتاری داشت به راحتی با او برخورد می‌کردید. این موقعیت که بارها تکرار شده برایتان شرم آور است. بیان چنین مساله‌ای برای دیگران باعث خجالت‌تان می‌شود و هرچند که وضعیت دشوار و غیرقابل تحملی دارید اما نمی‌دانید چطور باید واکنش نشان بدهید.

 

آزار و خشونت پدر ومادر که پیش از بلوغ کودک آغاز می‌شود یک رفتار درگیرکننده است که معمولا بیشتر از چندین بار در هفته تکرار می‌شود. خشونت فرزند می‌تواند آزارهای کلامی باشد یا تحقیر و تهدید والدین یا حتی کتک و انواع آزارهای جسمی دیگر. اگر شما هدف چنین خشونتی قرار بگیرید دائما ترس و نگرانی دارید که فرزندتان چه خواهد کرد.‏

 

آزار والدین توسط کودک باعث ایجاد شرمندگی، خشم، ناتوانی و بحران می‌شود. کودک والدینش را فلج می‌کند چون پدرومادر نمی‌دانند در برابر این وضعیت چه واکنشی نشان بدهند. آنها اغلب خود را زیر سوال می‌برند چون منشا این رفتار را در خود و نحوه تربیت و آموزش جستجو می‌کنند. چیزی که برای والدین دردناک و عجیب است این است که آنها در روابط اجتماعی، کار و روابط خانوادگی بسیار موفق هستند.‏

 

آیا فرزندم یک آزارگر است؟

بله، اگر او شما را تهدید می‌کند، کتک می‌زند و به اشیای خانه آسیب وارد می‌کند او یک آزارگر است. اما بسیاری از والدینی که در چنین موقعیتی قرار دارند نمی‌توانند این حقیقت را بپذیرند. از خودتان بپرسید آیا اگر هر کس دیگری جز فرزندتان چنین رفتاری با شما داشت او را خشن، آزارگر و بیمار نمی‌خواندید؟ پاسخ صادقانه شما به همین پرسش ساده مشخص می‌کند که در چه شرایطی قرار دارید.‏

 

نشانه‌های هشدار دهنده ‏

این نشانه‌های هشدار دهنده به والدی که نمی‌داند فرزند آزارگر دقیقاً یعنی چه کمک می‌کند. طبیعی است که فرزندتان بخواهد برخی از محدودیت‌های ایجاد شده را کنار بزند. بچه‌ها برای رسیدن به خواسته‌ای که محدود کرده‌اید بارها و بارها از شما درخواست می‌کنند. اما در نهایت در برابر انکار و ممانعت شما تسلیم می‌شوند. اما کودک یا نوجوانی که برای رسیدن به خواسته اش تهدید می‌کند و والدش را نگران می‌کند که اگر تسلیم نشود اوضاع بهم می‌ریزد او یک آزارگر است.‏

 

آیا همیشه جنگ و دعوایی به پا است؟

هر بچه‌ای ممکن است گاهی اعتراض کند و دعوایی راه بیندازد. اما کودکان باید به قدرت و اراده والدین احترام بگذارند. کسی که به راحتی مرزهای خانواده را رد می‌کند و نگران عواقب آن نیست و در برابر اعتراض دیگران جنگ و دعوا به راه می‌اندازد رفتاری طبیعی ندارد.‏

 

آیا او نمونه‌ای از خشونت است؟

بچه‌ها عصبانی می‌شوند، دری را به هم می‌کوبند و چیزی را به زمین پرت می‌کنند. شما می‌توانید کودکی خودتان را به یاد بیاورید که چطور بخاطر خشم همه چیز را بهم می‌ریختید و در اتاقتان را می‌کوبیدید. اما در روند رشد هر کودکی می‌فهمد این راه رسیدن به خواسته‌ها یا اعتراض به چیزی نیست و خیلی زود تسلیم می‌شود. یک کودک خشونت طلب اینطور فکر نمی‌کند.

 

او برای رسیدن به خواسته‌اش و یا صرفاً برای نشان دادن خشم درونی‌اش هر کاری می‌کند. از کتک زدن شما و دیگران ابایی ندارد، هر چیز گرانبهایی را می‌شکند، از چاقو برای تهدید استفاده می‌کند، اشیا را به سمت دیگران نشانه می‌گیرد، در را می‌شکند، دیوار را خراب می‌کند و هر رفتار خشن دیگری را نمایش می‌دهد. او از فحاشی و توهین ابایی ندارد و برایش اهمیتی ندارد که شما والد او هستید، بی حرمتی، استفاده از الفاظ رکیک و توهین و تحقیر برای او بسیار عادی است.‏

 

چرا او یک آزارگر است؟

پدرومادرها در برابر فرزند آزارگر احساس گناه می‌کنند و مسئولیت این رفتارها را به عهده خود می‌گذراند: «اگر من پدررمادر خوبی بودم او اینطور نبود». اما برای رفتارهای پرخاشگرانه و آزارهای فرزندتان دلایل زیادی وجود دارد: محدودیت‌های رفتاری کم، مصرف مواد، مهارت‌های سازگاری ضعیف، شرایط روانی مثل اختلال تمرکز، بیش فعالی و اختلال ارتباط و مهارت‌های رفتاری همگی عوامل موثر در ایجاد چنین خشونتی هستند.‏

 

واکنش به آزار والدین

خشونت‌طلبی و آزارگری بخشی از روند رشد در کودکی و نوجوانی نیستند. این یک مرحله از رشد فرزندتان نیست که بخواهید آن را انکار کنید. شما ممکن است بخاطر ضعف و ناتوانی خودتان (نمی‌گوییم علاقه به فرزند چون تحمل این شرایط نشانه علاقه نیست) با این وضعیت کنار بیایید، اما او هرگز رفتارهایش را محدود به پدرومادرش نخواهد کرد و با دیگران نیز چنین خواهد کرد. اما چیزی که باید بدانید این است که او همه چیز را در همین خانه می‌آموزد؛ او یاد می‌گیرد چه چیزی مجاز و چه چیزی غیرمجاز است. به همین دلیل بسیار مهم است که شما به چنین رفتارهایی واکنش نشان بدهید.‏

 

محدودیت‌های جدی‌تری ایجاد کنید

فرزند شما باید حد و حدود هرچیزی را بداند. شما نباید از روی ترس اجازه بدهید او با قلدری و پرخاش از این مرزها عبور کند. اجازه بدهید او نتیجه شکستن قوانین تعیین شده را ببیند نه اینکه شما بخاطر پایبندی خود به این قوانین و تسلیم نشدن،از او بترسید. تا زمانی که حد و حدود تعیین نکرده‌اید، زود تسلیم می‌شوید چون می‌ترسید، او به رفتارهای افسارگسیخته‌اش ادامه خواهد داد.‏

 

حرف زدن درباره خشونت

با فرزندتان درباره مصادیق خشونت حرف بزنید و برایش مشخص کنید که چرا زدن، فحاشی و توهین خشونت هستند. حتی لازم است بگویید که از نظر قانونی چنین رفتارهایی چه تبعاتی دارد. در عین حال اگر شما والدی هستید که هرگز به پلیس زنگ نخواهید زد، او را از خود دور نخواهید کرد و جدیت دیگری نیز ندارید از این نوع تهدیدها برای کنترل خشم فرزندتان استفاده نکنید. چون وقتی چنین رفتاری از شما سر نمی‌زند او همه حرف‌های دیگرتان را نیز جدی نمی‌گیرد.‏

 

درمان اختلالات

خشونت‌های فرزندتان در اغلب موارد وابسته به نوعی اختلال روانی یا رفتاری هستند. به همین دلیل ضروری است که برای کنترل و حل این مشکل ابتدا مشکلات روحی و روانی فرزندتان را حل کنید. برای تشخیص شما نیاز به روانپزشک و روان درمان دارید. تا زمانی که ریشه مشکلات فرزندتان را پیدا نکنید عملا نمی‌توانید آن را از بین ببرید. ‏

 

علاوه براین شما باید همه چیز را از نو بررسی کنید، اشتباهات تربیتی گذشته، مشکلات رفتاری خودتان، رابطه شما با والد دیگر و کودک و همچنین تجربه‌ها یا ترومایی که کودک در گذشته داشته است همگی مهم هستند.‏

 

مراقب خودتان باشید

زندگی با یک کودک آزارگر به اندازه زندگی با هر فرد آزارگر دیگری ترسناک، ناامیدکننده و دشوار است. کسی که در معرض خشونت است دچار یک ترس دائمی است، اعتماد به نفس کافی ندارد، در معرض ابتلا به افسردگی و اختلال اضطراب است و تقریبا هر روز وضعیت دشوار و متفاوتی را تجربه می‌کند. برای حل مشکلات فرزندتان باید آدمی قوی و توانمند باشید، نترسید و مثل بازنده‌ها رفتار نکنید.

 

این یعنی شما نیاز به حمایت‌های عاطفی دارید، درست است که توضیح این شرایط و درخواست کمک از دیگران برایتان بسیار سخت، شرم‌آور و ناراحت کننده است اما کسانی به جز دوست و اعضای فامیل می‌توانند به شما در این وضعیت کمک کنند؛ همسـر، مــشاور، روان درمان، گروه‌هــای روان درمانی، گروه‌های دوستی مجازی و انجمن‌های حمایتی مجازی در توانمند سازی شما موثر خواهند بود، از این حمایت‌ها دورنمانید چون راه اصلاح فرزندتان نیاز به زمان، صبر و حوصله دارد.‏

 

در این جا ۱۰ روش برای برخورد با کودک بد خلق از سوی کارشناسان و والدین برای شما آورده شده است.

 

۱. کودک را نادیده بگیرید

جی هوکر، متخصص اطفال روچستر در مینه سوتا می گوید: «هنگامی که کودکتان بدخلق می شود، عقل اش را از دست می دهد، احساسات اش مختل می شود و بخشی از مغزش از کار می افتد؛ قسمتی که تصمیم می گیرد و قضاوت می کند.» دکتر الن کازدین، نویسنده کتاب روش کازدین برای والدین و کودکان بدخلق می گوید: «به همین دلیل است که در این شرایط منطق کمکی نمی کند زیرا بخش منطقی مغز از کار می افتد.»

 

همان طور که شما هنگام غرق شدن کسی نمی توانید به او شنا بیاموزید، در مورد بدخلقی نیز چنین است. هیچ چیزی در آن لحظه وجود ندارد که شرایط را بهبود بخشد. در واقع تقریبا هر چه شما بیشتر تلاش کنید، بدتر می شود. بنابراین بهتر است زمانی که عصبانیت اش از بین رفت با او صحبت کنید.

 

۲. به او فرصت دهید

لیندا پرسن، پرستار و نویسنده کتاب معجزه تربیت می گوید: «کودکان گاهی احتیاج دارند تا عصبیات خود را تخلیه کنند، بنابراین به آن ها اجازه دهید این کار را انجام دهند. (فقط مطمئن شوید که او به خودش صدمه نمی زند.) من به این روش اعتقاد دارم زیرا به کودکان می آموزد تا عصبانیت خود را به روشی غیر مخرب تخلیه کنند. آن ها قادرند، بدون درگیری با شما، خشم خود را بیرون بریزند، سپس کنترل خود را به دست آورند.» این روش می تواند به تنهایی و بدون توجه شما به او کارساز باشد.

 

۳. حواس او را پرت کنید

اگر در شرایط بدخلقی کودک تان او را سرگرم چیزی کنید که برایش جالب است، بدخلقی خود را فراموش خواهد کرد. آلیسا فیتزجرالد، مادر دو فرزند از ماساچوست، می گوید: «کیف من پر از وسایلی است که حواس کودک ام را پرت می کند مثل اسباب بازی، کتاب و اسنک های خوشمزه.» زمانی که کودک بدخلق می شود، تما عصبانیت خود را بیرون می ریزد تا زمانی که چیزی توجه اش را به خود جلب کند. او اضافه می کند: «من به این نتیجه رسیدم که این روش می تواند حتی قبل از شروع بدخلقی کارساز باشد، البته اگر به موقع اجرا شود.» اگر کودک شما به علت این که شما او را از خرید غلات فوق العاده شیرین شده منع کردید بدخلق شد، به سرعت حواس او را با چیز دیگری پرت کنید.

 

برای مثال به او بگویید: «من می خواهم چند تا بستنی بخرم، می توانی به من در انتخاب آن کمک کنی؟» یا «اون جعبه خرچنگ ها را ببین!» لوی می گوید: «کودکان محدوده توجه شان کوتاه است به این معنی که به آسانی حواس شان پرت می شود.» بنابراین شما باید نقش خود را تغییر دهید و او را سرگرم کنید.

 

۴. دریابید چه چیز واقعا کودک شما را بد خلق می کند

دکتر هوکر می گوید: «این روش برای کودکان زیر ۲ سال و نیم است. کودکان در این سن دامنه لغات شان تنها ۵۰ کلمه است و نمی توانند بیش از دو کلمه را با هم ترکیب کنند. ارتباط آن ها محدود است در حالی که احتیاجات و خواسته های فراوانی دارند. زمانی که شما پیام آن ها را دریافت نمی کنید یا به اشتباه متوجه می شوید، بدخلقی آن ها آغاز می شود.» یک روش این است که زبان نشانه ها را به او یاد دهید. به او بیاموزید که چگونه کلمات پایه مانند بیشتر، غذا، شیر و خستگی را نشان دهند. این روش کارساز است.

 

۵. او را در آغوش بگیرید

لوی می گوید: «شاید فکر کنید که این روش آخرین مرحله ای است که می خواهید انجام دهید اما واقعا می تواند به آرام شدن کودک شما کمک کند. منظور من آغوشی زیاد و پر از انرژی است نه یک نوازش کوتاه. سعی کنید هنگامی که او را در آغوش گرفتید، کلمه ای سخن نگویید. آغوش می تواند به کودک حس امنیت دهد و به او نشان دهد که برایتان مهم است، حتی اگر با رفتار او موافق نیستید.» گاهی آن ها احتیاج به جای امنی دارند تا احساسات شان را تخلیه کنند.

 

۶. به او غذا دهید

لوی می گوید: «خستگی و گرسنگی دو دلیل بزرگ بدخلقی است. اغلب بسیاری از والدین نزد من می آیند و از این که کودک شان هر روز بدخلق است، شکایت می کنند، تا این که مشخص شد آن ها هر روز قبل از ناهار یا زمان چرت و صبح زود این گونه رفتار می کنند. پیشنهاد من این است که به او غذا، آب و سبزیجات دهید یا حتی او را به رختخواب ببرید و بگذارید کمی تلویزیون ببیند. به خودتان فکر کنید که وقتی خواب تان بهم می ریزد، چقدر بدخلق می شوید. کودکان به خواب و غذای بیشتری احتیاج دارند بنابراین تاثیر آن نیز چند برابر خواهد بود.

 

۷. به رفتار کودک خود انگیزه دهید

شما می توانید کودک تان را با پاداش تشویق به انجام کاری کنید. برای مثال اگر می خواهید به رستوران بروید، به او بگویید: «الکس! امشب مامان از تو می خواهد که آن جا بنشینی و شام ات را کامل بخوری. من واقعا فکر می کنم که تو می توانی این کار را انجام دهی. اگر این کار را بکنی، وقتی به خانه برگشتیم می توانی فیلم ببینی.» دکتر پرسن می گوید که پیشنهاد رشوه اگر قبل از شروع بدخلقی، نه در وسط آن، داده شود، خوب است. اگر کودک شما این موضوع را فراموش کرد، به آرامی موضوع را به او گوشزد کنید.

 

 

با کودک عصبی چه کنیم

درمان عصبی بودن کودکان

 

 

 

۸. به آرامی با او صحبت کنید

گفتن این جمله آسان تر از عمل به آن است. اما کارشناسان به شما توصیه می کنند که باید خونسردی خود را در طول بدخلقی کودک تان حفظ کنید. در غیر این صورت شما درگیر بحث با او می شوید و همه چیز خراب می شود. به علاوه، بخشی از بدخلقی کودک تان جلب توجه شماست و برای او مهم نیست که عمل اش منفی یا مثبت است. تمام چیزی که او اهمیت می دهد این است که شما ۱۰۰% آنچه را که می خواهد به او بدهید. آرام صحبت کردن شما به او نشان می دهد که رفتار بد او روی شما تاثیری نخواهد گذاشت و به شما نیز کمک می کند تا آرام باشید. در واقع صدای آرام شما هم برای شما و هم برای کودک تان اهمیت دارد. اگر شما عصبی باشید، کودک تان نیز عصبی می شود.

 

۹. لبخند بزنید

هر پدر و مادری از بدخلقی در ملا عام به دلایلی هراس دارد. شاید شما فکر می کنید که دیگران شما را مادری بد می پندارند که کودکی غیر قابل کنترل تربیت کرده اید. اما تنها به شیوه ای بیاندیشید که بهترین نتیجه را خواهد داشت. همه کودکان باهوش اند، بنابراین اگر شما تنها به دلیل این که نمی خواهید او در مقابل دیگران بدخلقی کند، به او اجازه دهید آنچه می خواهد انجام دهد، در این صورت او با خود می گوید که این روش عملی است.

 

در این شرایط بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که لبخند بزنید و وانمود کنید همه چیز خوب است. اما دیگران چه فکر می کنند؟ تحقیقات نشان می دهد که دیگران تنها به عکس العمل شما فکر می کنند. اگر آرام باشید و طوری رفتار کنید که گویی همه چیز تحت کنترل شما است، حتی اگر کاری برای آرام کردن او نکنید، آن ها فکر می کنند که شما مادر خوبی هستید.

 

۱۰. مکان خود را تغییر دهید

دور کردن کودکان از مکانی که موجب بدخلقی آن ها شده، می تواند آرام شان کند. این درباره زمان هایی که شما بیرن از منزل هستید نیز کارساز است. اگر کودک تان برای یک اسباب بازی یا شکلات بد خلق شد، او را به جای دیگری ببرید تا بدخلقی اش تمام شود. تغییر مکان منجر به تغییر رفتار می شود.

رفتار با کودکان بد اخلاق، باید چگونه باشد؟

خشم و بداخلاقی در کودکان بین یک تا ۳ سال، اغلب به صورت گریه کردن و جیغ کشیدن، تقلا کردن، کتک زدن اطرافیان و بند آمدن نفس کودک، بروز می کند. این حالات بین دختران و پسران به طور تقریبا مساوی بروز می کند و معمولا در سنین بین یک تا ۳ سالگی رخ می دهد.

 

خشم و بداخلاقی در کودکان بین یک تا ۳ سال، اغلب به صورت گریه کردن و جیغ کشیدن، تقلا کردن، کتک زدن اطرافیان و بند آمدن نفس کودک، بروز می کند. این حالات بین دختران و پسران به طور تقریبا مساوی بروز می کند و معمولا در سنین بین یک تا ۳ سالگی رخ می دهد.

 

حالات و اخلاق کودکان مختلف، متفاوت است؛ پس احتمال دارد که برخی کودکان، کج خلقی را مرتبا تجربه کنند در حالی که در مورد برخی از کودکان، این حالت کمتر پیش می آید. خلاف بزرگسالان، کودکان قادر به کنترل احساسات خود و جلوگیری از بروز آنها نیستند.

 

تصور کنید چه حسی دارید وقتی می خواهید از یک وسیله استفاده کنید اما قادر به انجام این کار نیستید. این موضوع عصبانی کننده است. عرق می کنید، قدم می زنید و در را محکم به هم می کوبید. این یک نمونه از عصبانیت در بزرگسالان است. کودکان نیز سعی می کنند دنیای خود را مدیریت کنند و وقتی قادر به انجام کاری نیستند، به سمت یکی از وسایل در دسترس می روند تا عصبانیت خود را روی آن خالی کنند.

 

چند دلیل اصلی عصبانیت کودک که برای والدین بسیار آشناست، عبارتند از: جلب توجه کودک، خستگی، گرسنگی یا ناراحتی او.

عصبانیت اغلب نتیجه نارضایتی کودک از محیط اطراف است. وقتی او نمی تواند به چیزی دست یابد، مثلا به یک وسیله یا یک شخص یا نمی تواند کاری را که می خواهد انجام دهد، عصبانی می شود. عصبانیت یک بخش غیرقابل اجتناب از زندگی کودکان است، همان طور که یاد گرفتن چیزهای مختلف جزئی از زندگی شان است.

 

عصبانیت در سال دوم زندگی که کودکان در حال یادگیری زمان هستند، عادی است. به طور کلی، کودکان بیش از آنچه که می توانند بیان کنند، درک می کنند. تصور کنید قادر به بیان نیازهای خود به دیگران نیستند؛ این هم یک تجربه عصبانی کننده است که می تواند منجر به بداخلاقی شود. همینطور که مهارت های زبانی پیشرفت می کند، کج خلقی نیز کاهش می یابد.

 

موضوع دیگری که نوپایان با آن درگیرند، افزایش نیاز به استقلال و خودمختاری است. کودکان در این سن، استقلال و کنترل محیط اطراف را طلب می کنند، حتی بیش از آن مقداری که قادر به دستیابی به آن هستند. این موضوع شرایط مناسبی را برای بروز بداخلاقی ایجاد می کند، چون کودک تصور می کند که «من خودم می توانم این کار را انجام دهم» یا «من آن وسیله را می خواهم، آن را به من بدهید.» وقتی کودک می فهمد که نمی تواند آن کار را انجام دهد یا هر چیزی را که می خواهد نمی تواند داشته باشد، شرایط برای کج خلقی آماده می شود.

 

جلوگیری از کج خلقی

بهترین راه برای مقابله با کج خلقی در کودکان، متوقف کردن کودک در اولین مرحله ممکن است. در اینجا به چند روش اشاره می شود:

مطمئن شوید که کودکتان به خاطر عدم توجه شما دچار عصبانیت نشده است. برای یک کودک، توجه منفی مثل پاسخ والدین به یک کج خلقی، بهتر از توجه نکردن است. این عادت را در فرزندتان ایجاد کنید که در مقابل رفتارهای مثبتش به او توجه نشان دهید.

 

کنترل برخی چیزهای کوچک را در اختیار کودکتان قرار دهید. این موضوع می تواند استقلال او را تامین کند و او را از کج خلقی نجات دهد. انتخاب های کوچکی مثل «آب سیب می خواهی یا آب پرتقال؟» یا «قبل از حمام مسواک می زنی یا پس از آن؟» را به او پیشنهاد دهید. از سوال کردنی که منجر به پاسخ، منفی می شود اجتناب کنید، مثل «می خواهی الان مسواک بزنی؟» در این صورت به احتمال قوی، پاسخ منفی است.

 

اشیای ممنوعه را دور از چشم و دسترس او قرار دهید تا باعث درگیری نشود. واضح است که این کار همیشه ممکن نیست خصوصا در بیرون از منزل که قابل کنترل نیست.

حواس کودک خود را پرت کنید. موقعی که کودکتان عصبانی است، حواس او را با پیشنهاد یک چیز جدید پرت کنید یا محیط او را عوض کنید. او را بیرون ببرید یا به یک اتاق دیگر منتقل کنید.

 

وقتی کودک در حال بازی یا یادگیری است، فضا را برای موفقیت او آماده کنید. از اسباب بازی ها و بازی های مناسب سن او استفاده کنید. همچنین قبل از شروع یک کار سخت از کارهای ساده تر آغاز کنید.

وقتی کودکتان چیزی را می خواهد به پاسختان به دقت فکر کنید. فکر کنید که پاسختان عصبانی کننده است یا خیر.

 

محدودیت های فرزندتان را بشناسید. اگر می دانید که کودکتان در حال تلاش برای انجام کاری است، اصلا وقت خوبی برای خرید رفتن یا سعی در جلب توجه او به موضوع دیگری نیست.

اگر کودک در حال تکرار رفتاری است که احتمال صدمه به خود را دارد و شما قبلا از او خواسته اید که این کار را نکند، با جدیت با او برخورد کنید تا بفهمد در مورد مسائل مربوط به سلامتی او کاملا جدی و انعطاف ناپذیر هستید.

 

مهم ترین چیزی که باید در رویارویی با کودکی که در مرحله عصبانیت و بداخلاقی است در نظر داشته باشید، این است که آرام و خونسرد بمانید. موضوع را با عصبانیت خود بدتر و پیچیده تر نکنید. بچه ها می توانند عصبانیت والدین را حس کنند. این موضوع می تواند عصبانیت آنها را بدتر کند و منجر به رفتارهای بدتری از جانب آنها شود. در عوض سعی کنید فکر کنید و نفس عمیقی بکشید.

 

فرزندتان شما را الگوی خود قرار می دهد و به شما تکیه می کند. تنبیه بدنی فایده ای ندارد. تنبیه فیزیکی به کودک یاد می دهد که استفاده از زور و تنبیه بدنی خوب است. به جای آن، سعی کنید کنترل خود را به او یاد دهید.

 

ابتدا قبل از هر اقدامی سعی کنید بفهمید چه اتفاقی روی داده که موجب عصبانیت فرزندتان شده است. با بدخلقی و عصبانیت، باید براساس دلیل ایجاد آن رفتار شود. سعی کنید بفهمید که بر کودکتان چه گذشته است. مثلا اگر او دچار ناامیدی بزرگی شده، سعی کنید برای او آرامش ایجاد کنید.

 

اما وقتی به کودکتان چیزی را که می خواسته، ندادید و او عصبانی شد، وضعیت فرق می کند. شما باید موضوع را برایش توضیح دهید، چون او تا حدی می تواند دلایل ابتدایی را متوجه شود.

 

نادیده گرفتن خشم و غضب کودک نیز یک راه دیگر است، البته اگر این عصبانیت، تهدیدی برای او یا دیگران نباشد. فعالیت های خود را ادامه دهید و توجهی به کودکتان نکنید، اما او را زیرنظر داشته باشید و او را تنها رها نکنید، چون ممکن است احساس کند هنگام احساسات غیرقابل کنترلش، تنها رها می شود.

 

برای کودکانی که هنگام عصبانیت در خطر آسیب رساندن به خود یا دیگران هستند، باید فضایی آرام، امن و ساکت ایجاد کرد تا آرام بگیرند. در محیط های اجتماعی هم می توان از این راه استفاده کرد.

 

کودکان بزرگ تر، اگر یاد گرفته باشند که رفتارهای حاوی عصبانیت، آنها را به خواسته هایشان می رساند، بیشتر از این روش استفاده می کنند. وقتی آنها در سنین مدرسه هستند، می توان از آنها خواست تا در اتاق خود بمانند تا آرام شوند و کنترل خود را به دست گیرند.

 

پس از توفان

گاه یک کودک برای کنترل عصبانیت خود دچار مشکل می شود. در این موارد باید به او اطمینان بدهید که در آرام کردنش به او کمک خواهید کرد.

اما پس از آرام شدن، چیزی را که می خواسته و به خاطر آن عصبانی شده، به عنوان جایزه به او ندهید. این کار فقط به او ثابت می کند که عصبانی شدن، موثر است و او را به اهدافش می رساند. به جای آن، او را به صورت کلامی تشویق کنید.

 

همچنین امکان دارد که کودک پس از عصبانیت آسیب پذیر شود، زیرا متوجه می شود کمتر از قبل دوست داشته می شود. اکنون زمان در آغوش گرفتن اوست. باید به او اطمینان بدهید که دوستش دارید، اما در برخی موارد هم لازم است با پزشک مشورت کنید:

وقتی سوالاتی در مورد این که چه باید بکنید یا کودکتان چه باید انجام دهد، دارید.

وقتی از پاسخ های خود ناراضی هستید.
وقتی کج خلقی، بسیاری از احساسات بد دیگر را در کودکتان برمی انگیزد.

وقتی کج خلقی کودک با شدت در فواصل زمانی خاص تکرار می شود.
وقتی کودک به خود یا دیگران صدمه می رساند.

وقتی کودک تبدیل به یک فرد خرابکار و ویرانگر می شود.
وقتی کودک دچار کمبود اعتماد به نفس یا وابستگی زیاد به دیگران می شود.

 

در این حالت، پزشک مشکلات فیزیکی کودک را که با رفتارهایش ارتباط دارد، بررسی و موضوع را رفع می کند، مثلا به بررسی مشکلات شنوایی، بینایی، بیماری های مزمن، تاخیر در صحبت کردن یا ناتوانی در یادگیری می پردازد.

 

به یاد داشته باشید که معمولا کج خلقی در کودکان، موضوعی نیست که باعث نگرانی شود و اغلب به خودی خود کم می شود. با بزرگ شدن کودک، این رفتارها نیز در او کاهش می یابد. او بتدریج کنترل بیشتری روی خود پیدا می کند و باعث رضایت بیشتر پدر و مادر می شود.

 

دلایل بدخلقی

علت بداخلاقی در کودکان

 

کودک عصبی و پرخاشگر | رفتار مناسب با بچه های عصبی

 

منابع:
ضمیمه روزنامه اطلاعات
نی نی بان / بیتوته

 

به این مطلب امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا