ازدواج و همسرداری

حفظ رابطه عاشقانه | حداقل هایی برای حفظ یک رابطه!

روانشناسی زناشویی ، حداقل ها برای حفظ یک رابطه صحیح در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

چگونه رابطه ام را حفظ کنم

حفظ رابطه عاشقانه

 

 

چرا روابط امروزی مانند گذشته پایدار نیستند

در جوامع امروزی بسیاری از افراد را می بینیم که مدام در حال عاشق شدن و فارغ شدن هستند و در عشق ورزیدن پایدار نیستند.به راستی چیست که موجب شده که برخی از جوانان به آسانی زندگی مشترک را آغاز کنند و به آسانی به آن پایان دهند؟ وچه چیزی سبب شکنندگی روابط امروزی می شود؟

روابط مدرن بیشتر شبیه به سازگاری هستند که در آن فقط به دنبال آسایش می گردند افراد تا زمانی که هماهنگی و عشق وجود دارد با هم می مانند اما به محض اینکه اختلافات به وجود می آید به دنبال پایان دادن همه چیز و فرار از زندگی مشترک میروید.در این مطلب از سایت نمناک برای شما چند مورد را آماده کرده ایم تا بتوانید چرایی این رفتار را در خود و ارتباطات امروزی بیابید.

 

چرا روابط امروزی خیلی شکننده هستند

۱- ما به اندازه کافی برای زندگی مشترک آماده نیستیم

در حقیقت ما برای یک زندگی مشترک آماده نیستیم . یعنی آماده نشده ایم که از خودمان گذشته و بدون هیچ شرطی عشق بورزیم ؛ ما نمی خواهیم صبور باشیم و همه چیز را در همان ابتدا و در یک زمان می خواهیم . به همدیگر اجازه نمی دهیم که احساسات ما رشد کند و کم کم به تکامل برسیم.

 

۲- ما عشق را با احساسات دیگری اشتباه می گیریم

انسان ذاتا به عشق ورزیدن و دوست داشتن تمایل دارد اما گاهی اوقات ما عشق های زودگذر و سطحی را با عشق های عمیق و مناسب برای زندگی اشتباه می گیریم . در این موارد ما بیشتر به دنبال یک همراه برای گذراندن و سرگرم شدن هستیم تا اینکه به دنبال یک شریک زندگی باشیم.

 

۳- بیش از اندازه درگیر زندگی روزمره شده ایم

با گذشت زمان کم کم در زندگی مادی طوری غرق می شویم که هدف از با هم بودن و زندگی مشترک را گم می کنیم.

 

۴- از هر چیزی خیلی فوری انتظار نتیجه داریم

هنگامی که ما وارد زندگی مشترک می شویم دوست داریم که طرف مقابلمان ما را درک کنند اما از این قافلیم که این درک متقابل نیاز به زمان دارد و البته شناختن بیشتر یکدیگر ، متاسفانه اکثر مردم معتقدند که هیچ چیز در این زندگی ارزش زمان و صبر و حوصله ؛ حتی برای عشق را ندارد.

 

۵ – ما دوست داریم مبادله کنیم

بسیاری از ما احتمالاً در ساعاتی از روز با چندین نفر وقت صرف می کنیم رفتار ما با همه آنها به صورت مبادله ای است و دوست داریم اگر برای کسی وقت صرف می کنیم برای ما بازدهی داشته باشد ! متاسفانه دید ما نسبت به زندگی مشترک نیز به همین صورت است.

 

۶- وابستگی شدید به تکنولوژی روز داریم

زمانی که پیام های متنی و تماس ها جایگزین گذراندن وقت با یکدیگر شد کم کم ارتباطات کمرنگ تر شده و طرفی فکر می کنند که به اندازه کافی برای یکدیگر وقت گذاشته اند.

 

۷- قدرت چالش با یکدیگر را نداریم

فکر می کنیم که اگر در مورد یک مشکل بنشینیم و با یکدیگر صحبت کنیم عواقب وحشتناکی در انتظار ما میباشد ، پس ترجیح می دهیم که این مشکلات را با یکدیگر به اشتراک نگذاریم.

 

۸- ارتباطات آزادتری نسبت به زمان سنتی داریم

در دنیای مدرن ارتباطات آزاد دختر و پسر باعث شده است که توقعات آنها نسبت به شریک زندگی خود تغییر کند و این تغییر سطح توقعات و تنوع در ارتباطات باعث به تغییر نگرش در زندگی مشترک رخ می دهد.

 

۹- ما بیش از پیش منطق گرا شده ایم

در نسل حاضر همین منطق گرایی باعث شده است که افراد کمتری قدرت عشق ورزیدن به شریک زندگی خود را پیدا کنند.

 

۱۰- ما بسیار ترسو هستیم

با وضعیت ارتباطات در جوامع امروزی بسیاری از روابط منجر به سرخوردگی ، زخم های عاطفی و یک قلب شکسته خواهند شد و به همین دلیل برای زندگی مشترک بسیار ترسو شده ایم.

 

۱۱- ما دیگر درکی از رابطه مشترک نداریم

وضعیت کنونی جامعه مدرن به سوی رفته است که ما دیگر نمی توانیم زندگی مشترک را به خوبی درک کنیم و در رفتار با آن بسیار ناامید هستیم.

 

 حفظ رابطه عاشقانه : حداقل هایی برای حفظ یک رابطه!

وقتی روزهای پرهیجان شروع زندگی می گذرد و زندگی روال منطقی را پیش می گیرد، خیلی ها به خیال اینکه همه چیز برای همیشه روی روال است، عملا فراموش می کنند که برای حفظ رابطه حداقل کارهایی لازم است یا حتی حداقل ملاحظاتی.

وقتی روزهای پرهیجان شروع زندگی می گذرد و زندگی روال منطقی و البته مشترکش را پیش می گیرد، خیلی ها به خیال اینکه همه چیز برای همیشه روی روال است، عملا فراموش می کنند که برای حفظ رابطه حداقل کارهایی لازم است؛ یا حتی حداقل ملاحظاتی

 

چیزهای مهم را فراموش نکنید

عشق نیاز به توجه دارد. فقط هم بهانه ای برای به دست آوردن کسی نیست، وسیله ای برای با او ماندن است. با این وجود، خیلی هایمان کارمان که راه افتاد، ولش می کنیم به حال خودش؛ خب طبیعی است که دق می کند و می میرد. در مورد اختلاف هایی که پیش می آید، اول از هر چیز به این غفلت توجه کنید. وقتی ماشین خاموش می شود، اولین کار نگاه کردن به آمپر بنزین است، نه چیز دیگری.

وقتی رابطه تان به خطر می افتد، اولین دلیل می تواند این باشد که در حفاظت از عشق غفلت کرده ایم. امکان فراموش کردن هشتمین سالگرد، بسیار بیشتر از امکان از یاد بردن اولین سالگرد است. تصور کنید چه چیزهای مهم دیگری را در ازدواجمان ممکن است به فراموشی بسپاریم یا با مرور زمان در مورد آنها تنبلی کنیم. غفلت طولانی در انجام دادن وظایف حفاظت از عشق می تواند رابطه زناشویی را از بین ببرد.

 

راه حل؟

از یکدیگر قدردانی کنید. با رفتارتان به او بگویید: «تو خیلی خوبی و دوستت دارم.» حین گفت و گو بیشتر دست هم را بگیرید. نیازهایتان را بگویید و اگر موضوعی شما را ناراحت می کند، آن را با همسرتان در میان بگذارید. به حرف های هم گوش بدهید. همه ما نیاز داریم که سخنانمان شنیده و احساس هایمان درک شوند. پشتیبان یکدیگر باشید.

صفات خوب همسرتان را در تحسین و در رسیدن به خواسته های مهم او را تشویق کنید با یکدیگر وقت صرف کنید. از با هم بودن لذت ببرید. به نقاط مشترک و چیزهایی که هر دو دوست دارید، بپردازید. کاری کنید که اوقات کار و تفریح به صورت یکسان بین دو نفر شما تقسیم می شود. خود را به جای همسرتان بگذارید.

همیشه تلاش کنید که بفهمید در مورد شما چه احساسی دارد و چرا. روراست و باز رفتار کنید. افکار، احساس ها و خواسته های قبلی خود را با همسرتان در میان بگذارید. چیزی را از یکدیگر پنهان نکنید. تحقیر نکنید. از مسوولیت هایتان شانه خالی نکنید. بیچاره و غمزده رفتار نکنید. در صرف کردن وقت با یکدیگر کوتاهی نکنید. از مشاجره بیهوده و حمله لفظی بپرهیزید. برای یکدیگر تعیین تکلیف نکنید. نسبت به هم بی اعتماد نباشید. به یکدیگر آسیب نرسانید. زخم های درونی مربوط به ازدواجتان را درمان کنید.

 

 

 چگونه یک رابطه عاشقانه رو حفظ کنیم

حفظ رابطه از راه دور و حفظ رابطه عاشقانه

 

 

دنبال نیازها بگردید

شما آن اولش جذب یک ویژگی خاص در همسرتان شده اید اما زندگی پیچیده تر از این حرف هاست. خیلی چیزهای دیگر هم هست. بعد از یک مدتی متوجه می شوید یک چیزهایی از زندگی مشترک می خواهید که او بهتان نمی دهد (و البته احتمالا شما هم) چیزهای ساده ای مثل احترام جلوی جمع. یکی از دلایل اصلی دعواهای زناشویی نیازهای پاسخ نگرفته شما هستند. به یکی ازت این مشاجره ها که ناخواسته پیش آمده گوش کنید:

 

زن: می خواهی این پیراهن را با آن شلوار بپوشی؟

«نیازم این است که همسرم خوش لباس باشد.»

شوهر: همیشه از من انتقاد می کنی.

«نیاز دارم آنچه را برایم اهمیت دارد با تو مطرح کنم.»

شوهر: از تو پیشنهاد نخواستم.

«نمی خواهم دائما نگران اعتراض و عیب جویی های تو باشم.»

زن: خب دلم می خواهد لباس تو خوب باشد.

«نیازم این است که به تو افتخار کنم.»

شوهر: نمی خواهم این حرف ها را به من بزنی.

«نیاز من این است که اگر از تو می خواهم دیگر در مورد مطلبی صحبت نکنی، به خواسته من احترام بگذاری و این کار را انجام دهی.»

زن: باید احساسم را بیان کنم.

«نیازم این است که خودم باشم و بتوانم حرف هایم را مطرح کنم.»

شوهر: لباس پوشیدن من به تو مربوط نیست.

«نیاز دارم خودم مسئول و مدیر بعضی از قسمت های زندگی ام باشم.»

زن: باشد، پس می خواهی دیگر صحبت نکنیم.

«نیازم این است که بتوانم با یکدیگر در مورد هر موضوعی صحبت کنیم.»

 

راه حل؟

از او برای کارهایش که نیازهای شما را برآورده می کند تشکر کنید. این نیازتان را هم به شکل ساده و روشن بگویید تا بداند چه کاری از او می خواهید. همزمان، از او بپرسید آیا نیاز شما را درک می کند؟ بپرسید چگونه می توانید کمکش کنید تا نیازهایتان را بهتر برآورده کند. حتما هم بپرسید در ازای کمک و همراهی او چه کاری می توانید برایش انجام دهید.

هرگز کاری نکنید که همسر شما مجبور شود در مورد احتیاج های شما حدس بزند. هرگز بیش از یک نیاز را در یک زمان مطرح نکنید. هرگز هنگام مطرح کردن نیازتان در تمجید از همسرتان کوتاهی نکنید. هرگز زمانی که همسرتان سعی می کند به احتیاج شما رسیدگی کند، او را برای کم کاری در این مورد سرزنش نکنید.

 

مواظب اتفاق های روتین باشید

اتفاق های جاری زندگی تاثیر زیادی روی روابط صمیمی شما می گذارند. به ویژه وقتی مشکلی پیش می آید. اغلب ما مسوولیت های شغلی مان را با وجود خسته کننده بودنشان هر روز انجام می دهیم تا بتوانیم زندگی را اداره کنیم. گاهی هم ساعت ها پس از حس کردن خستگی مفرط به کار خود ادامه می دهیم و زمانی بالاخره مشغله و البته انرژی مان تمام می شود و حال و حوصله هیچ چیز و هیچ کس را نداریم، برمی گردیم خانه، انتظار هم ندارید که در این شرایط به ویژه وقتی مساله هر روز و حتی آخر هفته ها باشد، اتفاقی نیفتد. یا حداقل ما را از خیلی از وظایف همسریمان غافل نکند. این وضعیت را با همان کلیدواژه اعتیاد به کار هم می توانید به یاد بیاورید.

 

راه حل؟

معاشرت های بیهوده را محدود کنید. اکثر ما بیش از ۵۰ درصد زمانی که صرف معاشرت با دیگران می کنیم، فقط انرژی مان را تلف می کند. همزمان، کارهای بی اهمیت یا اضافه کارهای وسواسی را رها کنید. ممکن است خانه شما کاملا تمیز و مرتب نباشد یا همیشه مفصل ترین شام ها را تهیه نکنید. در عوض، لااقل کمی انرژی برای زندگی دارد. برای با هم بودن و در عین حال، زمین نماندن کارها هم، بعضی کارها را به اتفاق یکدیگر انجام دهید.

در زندگی مشترک مدام باید مراقب رفتارهایی باشید که صمیمت بین شما و همسرتان را از بین می برد

 

گاهی کاری می کنید که …

مدت ها بعد از روی روال افتادن زندگی و حتی گاهی در همان اوایل، خیلی ها ناخواسته دست به کارهایی می زنند که اولین نتیجه اش دلخوری شریک زندگی شان است. اتفاق هایی که بعضی هایشان قابل جبران و یکسری از آنها قابل جبران نیست. مراقب باشید.

 

تحقیر نکنید

شاید خودتان ندانید اما خدای شما می داند که خیلی از انتقادها، عیب جویی ها و تحقیرهایی که گاهی از سر خیرخواهی می کنید، رابطه شما را مسموم کرده و خودتان نمی دانید. یک واقعیت غیرقابل انکار هم می گوید که هیچ آدمی دوست ندارد در محیطی و با کسی زندگی کند که دائم تحقیر شود. خیلی هم فکر نکنید، این کار شما خیلی ساده و گاهی بدون اینکه بدانید انجام می شود. به طور مثال:

* به بهانه «ابراز احساسات» به او بددهنی می کنیم: «حتما دیوانه شده بودم که فکر می کردم می توانم عاشق ابلهی مثل تو باشم!»

* به بهانه «واقع بین بودن» تحقیر می کنیم: «با حقوق معلمی تو هیچ وقت چیزی نخواهم داشت.»

* به بهانه «تغییر دادن» همسرمان درباره شخصیت او قضاوت منفی می کنیم: «می دانی، فقط یک بیمار روانی می تواند تا این اندازه بی احساس باشد.»

* به بهانه «کمک کردن» از همسرمان انتقاد می کنیم: «در این مهمانی برای کسی جوک تعریف نکن چون حرف هایت برای هیچ کس خنده دار نیست.»

* با این حرف که «منظور بدی نداریم»، چیزهای بدو منفی را که به همسرمان نسبت می دهیم توجیه می کنیم: «همیشه در همه چیز شکست می خوری!»

 

راه حل؟

تقریبا همه کسانی که شریک زندگی خود را تحقیر می کنند، کار خود را درست می دانند. این افراد از کلمات تحقیرآمیز برای تعیین تکلیف کردن و درس دادن به دیگران استفاده می کنند. تهیه فهرست جملات ممنوعه همانطور که از اسمش پیداست، بهترین کار برای شروع است.

فهرستی از کلمات و جملاتی که نمی خواهید همسرتان به کار ببرد تهیه می کنید. پیشگیری از مشاجره به ویژه در شرایطی که می خواهید جمله تان را اصلاح کنید، تمرین مهمی است. گاهی هم یکی از شما دیگری را رنجانده است، با انکار کردن مساله و بروز دادن عصبانیت با تحقیرهای مخفی، کاری از پیش نمی برید. مرد باشید و حرفتان را بزنید.

 

خاطرات دردناک درست نکنید

این خاطرات حتی می تواند در جاده های شمال اتفاق افتاده باشد. مساله اما این است که هر کاری می کنید، محال ممکن است که یادتان برود. شوهرتان آن روزی که فهمید ممکن است شما بشوید. رئیسش، همچین زیرآب ماجرا را زد که هنوز بعد چند سال که دیگر افتاده اید به خانه داری جایش درد می کند.

یا یک وقتی مثلا وسط مجلس عروسی بدجوری ضایعتان کرده، سرتان داد زده و آبرویتان را برده. بعدش هم کلی عذرخواهی کرده و گل خریده اما از نظر شما فایده نداشته. شما خشم دارید و هر وقت فکر می کنید که دوستش دارید، هی آن روز یادتان می آید.

 

راه حل؟

تصمیم بگیرید که سم های رابطه زناشویی تان را تصفیه کنید. برای شروع هم مساله را با هم مطرح کنید و به هم تعهد بدهید. انتظار هم نداشته باشید که یک شبه همه چیز حل شود. از او کاری را نخواهید که نتواند انجام بدهد یا احساس کند دارید به او توهین می کنید.

قبل از هر کاری هم با خودتان کنار بیایید. ممکن است همسرتان بپذیرد که اشتباه کرده و کارهایی هم برای جبران انجام بدهد اما شما باز هم نتوانید یا حتی نخواهید آن اتفاق بد را از ذهنتان خالی کنید. بعد از این، به جای یادآوری آن خاطره تلخ، خیلی آرام احساستان از اتفاق های شبیه به آن را بگویید. فراموش هم نکنید که شما، همیشه قربانی چنین وضعیتی نبوده اید. شاید او هم حرفی برای گفتن داشته باشد.

 

تفاوت ها را مرور نکنید

در و تخته باید به هم بیایند. این را هر شاگرد نجاری می داند اما خیلی ها به خیلی دلایلی که آن اوایل رویش اصرار دارند، با دری که درست چفت نمی شود سعی می کنند کنار بیایند. کارشناسان بر این باورند که بیماری اختلاف، مثل قارچی سمی است که در تاریکی های رابطه دو نفر بزرگ می شود و برای درمانش باید روی زندگی آنها نور پاشید!

شما باید یاد بگیرید که با وجود همه تفاوت هایتان، یک زندگی قابل تحمل و بلکه خوب بسازید اما نکته اصلی این است که بفهمیم چگونه تفاوت ها می توانند عشق را از بین ببرند. در عین حال بدانیم که تفاوت هایی که به حس نزدیکی و تفاهم لطمه ای نمی زند، برای رابطه زناشویی ما مشکلی ایجاد نمی کند.

 

راه حل؟

یکی از اختلاف نظرهای اخیرتان را در نظر بگیرید و به بحث بگذارید. قطعا یکی از شما بیشتر از دیگری به این تفاوت اهمیت می دهد. به عنوان مثال در مورد شرایط دعوت کردن از مهمان اختلاف نظر دارید. در این مورد خاص ببینید کدام یکی از شما به این مساله حساسیت بیشتری دارید. مثلا از یک تا ۱۰ امتیاز بدهید.

در این مورد خاص، بدیهی است که خانم خانه حساسیت بیشتری برای مهیا بودن شرایط خانه برای دعوت از مهمان دارد. برای او درجه اهمیت ۱۰ و برای شما ۷ است. در این موقعیت، شما باید قبول کنید هر وقت چنین موقعیتی پیش آمد، حرف حرف او باشد.

 

مشکلات شخصی را قاطی نکنید

می دانید که مشکل همسرتان به ازدواج شما لطمه می زند اما فکر می کنید نباید از همسرتان عیب جویی کنید و به همین دلیل مساله را نادیده می گیرید و این کار وضعیت ازدواج شما را بدتر می کند. واقعیت این است که ازدواج یک جور شراکت است. وقتی هم که خوب پیش نمی رود، الزاما معنی اش این نیست که قرارهای کاریمان را درست نچیده ایم و سنگ هایمان را وانکنده ایم.

گاهی شریک کلام آدم ورشکسته ایست. مثلا از آنهاست که فکر می کند همه از جمله شما در هر زمینه ای دارند بهش خیانت می کنند. این جور مواقع اگر با قاطعیت برای حل مساله اقدام نکنید، ممکن است ۱۰ سال بعد به نتیجه برسید که فداکاری های تان برای اصلاح او فایده نداشته. حرفی که برای عمر از دست رفته شما هم فایده ای ندارد.

 

راه حل؟

به طور مثال، وقتی به عادت همیشگی با عصبانیت شما را خطاب قرار می دهد، به او بگویید در هر صورتی که آرام با شما صحبت کند، حاضرید به حرف های او گوش دهید. سوم اینکه حرف های او را به دل نگیرید و سعی نکنید که بد و بیراه های او را تلافی کنید. با او درگیر نشوید و عصبانیتش را دامن نزنید و دعوا راه نیندازید.

چهارم اینکه از او نخواهید که عصبی نباشد. غیر از این، زیاد گله نکنید. بیش از حد صحبت نکنید. خیلی هم اگر دلتان گرفته، از مسائلی شکایت کنید که همسرتان هم از آن شاکی است. حرف های تکراری هم نزنید و حرف های کهنه دیگران را تکرار نکنید.

 

زنجیره سکوت درست نکنید

وقتی توی صحبت ها اجازه نمی دهید جمله او منعقد شود و می پرید وسط و چهارتا بارش می کنید، طبیعی است که دفعه بعد باهاتان با احتیاط بسیار حرف می زند. اینجوری عشق بین شما می رود روی سایلنت و البته گاهی ویبره!

زنجیر سکوت، اتفاقی است که بین خیلی از همسران، حتی در دوران نامزدی به وجود می آید. زنجیره ای که هشت تا حلقه دارد. حلقه اول: خوش باوری مفرط؛ حلقه دوم: توقع بیجا؛ حلقه سوم: تازه های تلخ؛ حلقه چهارم: دلسردی؛ حلقه پنجم: طرد کردن؛ حلقه ششم: احساس ناامنی؛ حلقه هفتم: دوری و سکوت؛ حلقه هشتم: بیگانگی.

 

راه حل؟

زنجیر سکوت خرابکار بی رحمی است. اجازه نمی دهد حرف دلتان را به همسرتان بزنید یا اینکه به افکار و احساس های مهم او احترام بگذارید. زندانی زنجیر سکوت می شوید و به منظور جلوگیری از درگیری های سخت زناشویی، در حد امکان از همسرتان فاصله می گیرید.

برای فرار از این وضعیت، باید همزمان مخالفت ها و انتقادهایتان از هم را کاهش بدهید تا احساس امنیت بین تان به وجود بیاید. بعد از این، باید کم کم و به ویژه در موضوع هایی که اختلاف کمتری در آنها دارید، تلاش کنید بیشتر با هم حرف بزنید و احساستان را به هم بگویید.

 

 

چگونه عشق خود را حفظ کنیم

نکاتی درباره حفظ رابطه

 

حفظ رابطه عاشقانه | حداقل هایی برای حفظ یک رابطه!

منبع:همشهری جوان / نمناک / بیتوته

به این مطلب امتیاز دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا