بدانیم تا سالم بمانیم

افسردگی بانوان | نکاتی که درمورد افسردگی زنان در جامعه نمیدانید

سلامت بانوان ، نشانه افسردگی در خانم ها و راه های درمان آن در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

 

 تحقیق درباره افسردگی

عکس در مورد افسردگی , افسردگی بانوان

 

 

وقتی زنان افسرده می شوند

افسردگی یک بیماری خلقی است. اختلالات خلقی طبقه‌بندی متفاوتی دارد اما چیزی که باعث می‌شود افسردگی به عنوان یک بیماری خلقی برچسب بخورد مجموعه‌ای از علائم است؛ بی‌حالی، سستی، فقدان انرژی، احساس گناه یا احساس بی‌ارزشی از علائم افسردگی است.

حسن‌زاده رئیس مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان می‌گوید :میزان افسردگی در بین دختران بیشتر از پسران است. پیش از این نیز آمارهای ارائه شده جهانی نشان می‌داد ابتلای زنان به افسردگی تا دو برابر بیش از مردان است اما در گزارش انجمن روان‌شناسی ایران آمده است که سهم زنان ایرانی از این اختلال روانی، سه تا چهار برابر بیشتر از حد معمول است. استاندارد افسردگی زنان، بین پنج تا هفت درصد است اما با ارقام اعلام شده بین ۱۵ تا ۲۸ درصد زنان ایرانی افسرده‌اند. با یک حساب سرانگشتی، می‌توان افسردگی را خطری جدی تلقی کرد چرا که زنان نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند و علاوه بر آن، به‌طور مستقیم تربیت کودکان را نیز در خانواده بر عهده دارند.

به گفته حاجلو کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی «فرزندان مادران افسرده، هم در زندگی شخصی و هم در زندگی اجتماعی خود دچار مشکلاتی خواهند شد.» آخرین نرخ شیوع اختلالات روانی که در میان زنان، ۲۶ درصد و در میان مردان ۱۵ درصد اعلام شده است، نشان می‌دهد زنان با اختلافی یازده درصدی بر سکوی نخست ابتلا به افسردگی در کشور ایستاده اند!

 

هر غصه‌ای، افسردگی نیست

کم شدن اعتماد به نفس، تغییر در وزن و وضعیت اشتهای فرد یا وضعیت خواب بی‌عزتی یا از دست دادن علائمی مثل شوق زندگی که فرد پیش از ابتلا داشته نیز در همین گروه قرار می‌گیرد. گاهی شدت افسردگی به حدی است که فرد به مرگ فکر می‌کند و احتمال خودکشی وجود دارد. روان‌شناسان می‌گویند برای بررسی افسردگی، فرد باید پنج علامت از این علائم را در یک مدت زمان مشخص دارا باشد و البته مهم‌ترین شرط آن است که این علائم به عملکرد اجتماعی، تحصیلی، کاری، خانوادگی و… اثر منفی وارد کرده باشد.»

 

کدام زنان افسرده ترند؟

دکتر فردوسی روان‌شناس در این باره می‌گوید: «سن افسردگی زنان خانه دار معمولا از سن ۳۷ سالگی به بعد است که به‌دنبال بروز علائم یائسگی تشدید می‌شود، اما در حالی که زنان طبقه متوسط تا ۶ درصد مبتلا به افسردگی می‌شوند، ۲۳ درصد از زنان کارمند در چاه این اختلال روانی اسیر هستند زیرا زندگی آنها سرشار از فشار و اضطراب است.»

به گفته وی «زن حساس‌تر و عاطفی‌تر از مرد است و وقتی مجبور می‌شود دوشادوش مرد برای تامین مایحتاج زندگی و ازدواج و اشتغال کار کند، فشار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی شوهر و فرزندان را در خانه و در جامعه تحمل کند، بیشتر در معرض افسردگی قرار می‌گیرد.» او می‌گوید: «در برخی مناطق از کشور به دلیل رفتارهای بد خانواده و سنت‌های نادرست، برخورد مناسبی با زنان نمی‌شود و میزان افسردگی زنان در این مناطق بیشتر است. اما این موضوع در شهرها حتی شهرهای توسعه یافته نیز دیده می‌شود.وقتی زن باید با حداقل درآمد شوهر مدیریت خانه را به نحو احسن انجام دهد و هرگونه رفتاری را از سوی شوهر یا فرزندان و اطرافیان تحمل کند و سنگ صبور همه باشد اما در مقابل هیچکس به حرف او گوش ندهد، معلوم است که افسردگی در بین این قشر بیشتر می‌شود.»

 

ضعف مهارت ارتباطی؛ یک عامل مهم

اما در مقابل، حاجلو کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی می‌گوید: «کسی که حجم زیادی از استرس در نتیجه فقدان کسی یا چیزی را تحمل می‌کند احتمال ابتلا به افسردگی دارد. مثلا سقط جنین یا از دست دادن همسر که در این حالت اگر فرد مهارت مدیریت بر هیجانش را نیاموخته باشد مثل کامپیوتری که هنگ می‌کند، زانو به زمین می‌زند، کمرش خم می‌شود و در چاه عمیق افسردگی گرفتار می‌شود.»

 

زندگی مدرن، انسان‌ها را افسرده‌تر می‌کند

اختلالات افسردگی یا درون زاد هستند یا برون زاد. عوامل درون زاد شامل زمینه ژنتیکی فعال و اختلالات هورمونی است. کسی که در خانواده‌اش سابقه اختلال خلقی وجود دارد نسبت به افرادی که این سابقه فامیلی را ندارند احتمال بیشتری در ابتلا به افسردگی دارد. عامل دیگر تغییر در میزان بعضی از هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های شیمیایی- عصبی مغز است. دانشمندان ثابت کرده‌اند این مواد می‌توانند در بروز اختلالات خلقی تاثیرگذار باشند. البته ما نمی‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم کسی که ژن فعال افسردگی دارد، افسرده می‌شود. بلکه مجموعه‌ای از عوامل سبب افسردگی می‌شود. مثل سطح استرس‌هایی که در زندگی تجربه می‌کنیم

به گفته حاجلو، زندگی شهری در دنیای مدرن امروزی، در کنار پیشرفت تکنولوژی و تلاش هر روزه برای داشتن زندگی مادی بهتر سبب می‌شود تا انسان‌ها بیشتر به چاه افسردگی سقوط کنند. به ویژه آنکه زنان حساس‌ترند، از این رو احتمال بیشتری برای لغزیدن پایشان و سقوط آنها به چاه افسردگی وجود دارد. انگار افسردگی در هر لحظه در کمین زنان ایرانی نشسته است تا سایه سیاهش را بر زندگی آنان بگستراند و آنها باید هر روز برای درامان ماندن از سایه سیاه این اختلال روانی برنامه‌ریزی کنند. سایه سیاهی که گسترده شدنش می‌تواند کمر یک زندگی را خم کند.

 

نکاتی که درمورد افسردگی زنان در جامعه نمیدانید!

افسردگی زنان یکی از مشکلاتی است که گریبانگیر بسیاری از آنان شده است. این افسردگی در هر مقطع زمانی مثل ازدواج ، بارداری ، سن بلوغ و …. ممکن است اتفاق بیافتد. افسردگی هر چقدر دیر تر درمان شود مشکلات شدیدتری به بار می آورد. در این بخش از مجله پزشکی آسان طب درباره افسردگی زنان اطلاعاتی را تقدیم می کنیم. امیدواریم از این بخش بهره کافی را ببرید.

 

افسردگی زنان در جامعه

وقتی اجتماع و خانواده، زنان و دختران را تنها می گذارند آنان افسردگی را یاد می گیرند. به گفته روانشناسان آمار ها نشان می دهد مشکلات اقتصادی، شکاف های عظیم طبقاتی، افزایش آگلاهی های زنان و افزایش مطالبات سیاسی و اجتماعی آنان از یک سو و عدم دریافت پاسخ مناسب، این مطالبات از سوی دیگر سهیم شدن زنان در مناسبات اقتصادی جامعه و برخورد با تنش ها و نوسانات معمول آن و … اینها و علل و عوامل بسیار دیگر ناشی از پیچیده شدن روزافزون روابط اجتماعی و حضور گسترده زنان در این روابط در افزایش افسردگی زنان دخیل بوده و علت افسردگی زنان به شمار می ایند.

 

 

همه چیز درباره افسردگی

مقالات روانشناسی در مورد افسردگی

 

 

افسردگی زنان چیست و چگونه نمود پیدا می کند؟

افسردگی یک اختلال عاطفی است که در بعد عواطف فرد اختلال ایجاد می کند. افسردگی می تواند هم دلایل بیرونی و محیطی داشته باشد  و هم علل ژنی و درونی داشته باشد.

به لحاظ ژنی هورمونها تغییراتی در بدن ایجاد می کند. از آنجا که زنان به سبب طبیعت شان بیشتر از مردان در معرض تغییرات هورمونی هستند، طبیعتا بیشتر از آنها دچار افسردگی می شوند دوران بلوغ، ازدواج، بارداری، شیردهی و حتی سقط جنین شرایطی ایجاد می کند که زن را در معرض بیماری افسردگی قرار می دهد.

نمودهای جسمانی این افسردگی عبارتند از: کمردرد، سردرد، سرگیجه، تغییر در میزان خواب و اشتها

نمودهای روانی آن نیز عبارتند از: لذت نبردن از فعالیت های روزمره زندگی، خلق تحریک پذیر، میل به خودکشی و مرگ (در حد اندیشیدن) هستند.

در بسیاری از موارد افسردگی زنان کاملا زاییده محیط بیرونی شان است

زمانی که زن احساس کند در زندگی به بن بست   و پوچی رسیده است و توان و امکان تغییر این شرایط و همچنین راه حلی برای نجات خود از آن شرایط را ندارد، چارہ ای  جز افسردگی و گوشه گیری برای او باقی نمی ماند.

زنان، چه خانه دار و چه شاغل، در جایگاه های مختلف اجتماعی چون استاد، مدیر، مادر، همسر و… ایفای نقش می کنند اما جامعه و به ویژه خانواده زنان را تنها گذاشته اند.

همه این طور فکر می کنند که تربیت فرزندان تنها در گرو دستان توانمند مادران است و پدران عملا هیچ نقش و مسئولیتی در قبلا فرزندان ندارند و این زن است که در همه مسؤولیت ها به تنهایی بار دشوار فرزند پروری را بر دوش دارد. حالا که جامعه و خانواده او را اینچنین در بحران های خانوادگی، مشکلات اقتصادگی، فرزند پروری و مسائلی که نیاز به حضور زن و مرد در کنار یکدیگر است تنها می گذارند و عملا جای مردان و اعضای دیگر خانواده در این میان خالی است، زنان یاد می گیرند افسرده باشند.

 

تاثیراتی که افسردگی دختران جوان و زنان می تواند در بعد خانواده و اجتماع داشته باشد چیست؟

یک زن افسرده نمی تواند در فعالیت های زندگی به خوبی عمل کند و با فرزندان و همسر خود ارتباط مناسب داشته باشد. فرزندان تحت تاثیر این حالات روحی مادر تفکر منفی پیدا خواهند کرد و نظام فکری آنها مبتنی بر بد بینی رشد می یابد و بر فعالیت های مدرسه ای، در رفتار و بازی با همسالان و تاثیر منفی برجای خواهد گذاشت. ضمن آنکه منشأ بسیاری از اختلافات خانوادگی و جدایی ها به افسردگی زنان و دختران بر می گردد. افسردگی ابعاد بسیار گسترده ای دارد و در طرز تفکر افراد به جهات مختلف اثر می گذارد. ممکن است بسیاری از رفتارها از فرد سر بزند اما احساس نکنیم که ناشی از افسردگی است. چه بسیار دختران افسرده که از خانه و مدرسه فرار می کنند و یا دست بر اعمال خلاف اجتماع، خشونت، قتل و خودکشی می زنند.

 

نقش چه افرادی در خانواده و اجتماع می تواند زمینه ساز افسردگی زنان باشد؟

پدر، همسر و به طور کلی افرادی که نقش جنس مخالف را در زندگی افراد دارند در ایجاد افسردگی مؤثرند. ازدواج ها و زندگی های تحمیلی و ظلم به زنان در محیط خانواده زنان را افسرده خواهد کرد. ناهماهنگی بین ارزش های اجتماعی و ارزش های حرفه ای زنان شاغل می تواند عامل دیگری در تشدید افسردگی آنها باشد. درصد بالایی از مشاغل جامعه را زنان عهده دار هستند. برای اینکه بیشترین بهره وری را از این نیروی عظیم کار در جامعه داشته باشیم باید بین این ارزش ها هماهنگی ایجاد شود. اگر استادی شغل مقدسی است باید به همان اندازه به نقش زن شاغل در این حرفه احترام بگذاریم.

در اجتماع بسیاری از مردان هستند که حالت ستیزی دارند و زن را به عنوان شهروند درجه دوم به حساب می آورند. این موضوع به نوع تربیت مردان در دوران کودکی ( پسر سالاری ) و نقص فرزند پروری خانواده بر می گردد. بسیاری از مردان نمی توانند با زنان خوب حرف بزنند یا در مشکلات به جای ایستادگی حالت قهر و پرخاش به خود می گیرند و حتی در بعد اجتماعی بسیاری از مشاغل بر عهده زنان گذاشته نمی شود که این خود نوعی زن ستیزی است . به دلیل همین شرایط که در اجتماع ایجاد می کنیم و بطورکلی وقتی از لحاظ اجتماعی عاطفی و مدنی با زنان برخورد درستی نمی شود، در چنیٔن شرایطی زمینه افسردگی برای زنان فراهم می شود.

 

فکر می کنید دلیل اینگونه برخوردها با زنان و دختران به جز نقص تربیتی به چه چیز بر می گردد؟

ندانستن روانشناسی زن، عدم شناخت نیازها، احساسات و موجودیت او:عامل مهمی در بروز برخوردهای ناصحیح اجتماعی نسبت به جنس زن است. ما نباید فقط به تشابهات فکر کنیم باید تفاوت های زن و مرد را در ابعاد درونی ، سرشتی و روانشناسی، شناخت درک این تفاوت ها، برخورد سازنده با این فطرت و شرایط جسمانی و روحی را فراهم می کند.

 

سهم اجتماع به ویژه نگاه جنسیتی آن به زن در ایجاد گسترش افسردگی تا چه میزان است؟

اگر آمار ها بیانگر افزایش افسردگی در میان زنان و دختران کشورمان است باید به عوامل روانی و اجتماعی بیشتر توجه کنیم. آیا به اندازه کافی در عرصه اجتماعی به زنان ارزش و بها داده ایم؟ آیا از لحاظ تفریح و ورزش و فراهم اوردن وسایل انبساط خاطر به آنها توجه شده است؟ آیا نگرش جامعه نسبت به زن تغییر کرده است. اگر پاسخ مثبت است آیا زنان این تغییر را احساس می کنند. آیا جامعه به شناخت توانمندی های زن رسیده است؟ تنها یک روز را در تقویم به نام روز زن ثبت کردن کافی نیست. ببینیم در اجتماع آنجا که زن به لحاظ حقوق اجتماعی و معنوی مورد ظلم قرار می گیرد کدام مرجع بجز دادگاه و شکایت به او پناه خواهد داد؟

عدم شناخت نیاز های زن، سختگیری و محدودیتهای افراطی جز افسردگی و منزوی کردن بیشتر زنان نتایج دیگری ندارد توجه به استفاده از رنگهای شاد در پوشش زنان در شادابی آنها مؤثر خواهد بود اما تا زمانی که یک زن از درون شاد نباشد و زن بودنش و حقوق فردی و اجتماعی خویش رضایت نداشته باشد رنگ سفید هم چاره ساز نیست. باید کمتر لبه انتقاد و حمله را متوجه زنان کنیم. در رسانه های گروهی به جای نفش زن منفعل گریان، نمایشگر زنان موفق باشیم و به تمام ابعاد وجودی این موجود توجه کنیم.

 

فکر می کنید چه راهکارهایی می تواند در خانواده و اجتماع در نظر گرفته شود تا افسردگی زنان و دختران کاهش یابد؟

تغییر تفکر مردان نسبت به زنان با آموزش آنها در ارتباط با شناخت موجودیت یک زن، تجدید نظر در روشهای فرزند پروری، شناخت نیازهای زن در عرصه اجتماع و ارزش گذاری مقام زن به وسیله وارد کردن او در جامعه دادن مسؤولیت بیشتر به مردان در خانواده، ضمن آن که ما می توانیم با کاهش ساعات کار زنان شاغل بدون تغییر در دستمزد یا بازنشستگی زود هنگام  با حقوق کامل و مزایا اجبار به استفاده از امکانات ورزشی و تفریحی ادارات و سازمان ها و وجود مشاوران متمرکز در ادارات و تخصیص بودجه ویژه زنان توسط دولت در این زمینه قدم برداریم چرا که خانواده متعلق به اجتماع است افسردگی زنان هم در اجتماع و هم در بعد خانواده در کنش وری عملکرد و بازدهی زنان و به تبع آن دیگر افراد جامعه تأثیرگذار است.

اگر جامعه ای دارای افراد افسرده باشد جامعه سالمی نیست و در درازمدت دچار عقب ماندگی در مرحله تولید، صنعت و فن آوری خواهد شد.

 

 

درمان افسردگی در زنان

افسردگی در خانم ها

افسردگی بانوان | نکاتی که درمورد افسردگی زنان در جامعه نمیدانید

 

منبع: سلامت نیوز / بیتوته / آسان طب

به این مطلب امتیاز دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا