ازدواج و همسرداری

گذشته همسر | به دنبال گذشته همسر خود نباشید

روانشناسی زناشویی ، نحوه برخورد با گذشته همسر در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

دانستن گذشته همسر

با گذشته همسرم چه کنم , گذشته همسر

 

 

به دنبال گذشته همسر خود نباشید

اطلاع داشتن از گذشته نه چندان خوب همسر، بسیار ناراحت کننده است و به همین دلیل مشاوران، همیشه در جلسات مشاوره قبل از ازدواج، توصیه می کنند در گذشته فرد کنکاش نکنید چون باعث می شود آن گذشته مانند افکار مزاحم دایم بعد از ازدواج به ذهن فرد بیاید .در این مطلب شما را با روش هایی آشنا می کنیم تا بتوانید با استفاده از آن ها افکار مزاحم درباره گذشته همسر تان را دور بریزید.

 

چگونی برخورد با مشکل بزرگی به نام گذشته همسر

آیا به گذشته همسرتان و روابطش خیلی فکر می کنید؟ آیا این مساله که در گذشته شریک زندگی تان چه گذشته است بیش از حد برایتان مهم است؟ آیا اینکه او قبلا کسی را دوست داشته یا در یک رابطه دیگری بوده است برایتان مثل یک تهدید است؟ ممکن است دچار وسواس فکری شده باشید؟ آیا درست است که در گذشته او کنکاش کنید و از او بخواهید که برایتان درباره روابط گذشته اش توضیح بدهد؟ ‏

این فقط شما نیستید که چنین احساساتی دارید. تقریبا بیشتر آدم ها نسبت به گذشته کسی که با او در یک رابطه عاطفی وفعال قرار دارند حساس هستند و این برایشان مساله ای نگران کننده و استرس زا است. این راهنمایی است که به شما کمک می کند از این افکار رها شوید و ارتباط بهتری بسازید. دلیل اینکه باید از این افکار رها شوید این است که اساسا این نگرانی ها بی مورد و اشتباه هستند .

گذشته دیگران و روابط قبلی، عمق و میزان عواطفی که وجود داشته به همان افراد گذشته مربوط است نه شما. واقعیت این است که آدمها معمولا با اولین انتخاب شان زندگی نمی کنند بنابراین ممکن است روابطی دیگر را تجربه کرده باشند. اما این به معنای آن نیست که گذشته لزوما در زندگی فعلی شان اثر جدی داشته باشــد و تهدید کننده به حساب بیاید .

داوری کردن درباره گذشته آدم ها و تلاش برای ذهن خوانی و اینکه آنها اکنون چه فکری می کنند کار عاقلانه ای نیست. به نظر می رسد برای رهایی از افکار باید راه دیگری انتخاب کنید.‏

ـ رهایی از فکر آنچه در گذشته اتفاق افتاده است خیلی سخت و دشوار نیست. کافی است هر زمان که چنین افکاری به سراغتان می آید فکرتان را به سمت موضوع دیگری هدایت کنید. شما حتی می توانید با فکر کردن به لیست خرید روزانه از این فکر بیرون بیایید .

در واقع با پرت کردن حواس خودتان مانع از این می شوید که در این افکار غوطه بخورید و مدام به زوایای پنهان ماجرا بپردازید. فکر بد به سراغتان می آید؟ نفس عمیق بکشید پاها را دراز کنید، اجازه بدهید به جای افکار منفی آرامش به سراغتان بیاید.‏

ـ به وضعیتی که شما در آن قرار دارید حسادت به گذشته می گویند. آدم حسود در این وضعیت به آدم ها یا حوادثی که در گذشته افتاده است حسادت می کند .

فکر کردن به روابط گذشته شریک زندگی تان باعث احساس ناامنی، اندوه، خشم و پریشانی می شود یعنی همه چیزهایی که یک آدم حسود احساس می کند. اما شما باید درک کنید که چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده اند لزوما ربطی به وضعیت حال ندارند و تهدیدی برای رابطه به حساب نمی آیند .

به طور معمول آدم ها جزئیات آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است را فراموش می کنند و این یعنی شما در بسیاری از مواقع بی دلیل احساس عدم امنیت می کنید.‏

ـ این مشکل شماست که نمی توانید از فکر گذشته همسرتان رها شوید. بخاطر این مشکل نمی توانید همسرتان را بازخواست کنید .

او گذشته خودش را داشته و این چیزی است که واقعا ربط زیادی به شما ندارد . کنکاش زیاد در گذشته او به شما حال خوبی نمی دهد و در واقع رابطه را هم تحت تاثیر قرار می دهد. یعنی دقیقا همان اتفاقی می افتد که شما بخاطر آن نگران هستید.‏

علاوه بر این پرس و جوی زیاد از همسرتان درباره گذشته اش این معنی را می دهد که شما اثر وجود خودتان را کمتر از دیگران می دانید.‏

ـ روی افکارتان کار کنید. وقتی دائما خود را مشغول دیگری می کنید اعتماد به نفس و آرامش تان را از دست می دهید. شاید لازم باشد روی باورهایتان کار کنید. در بسیاری از موارد این تلاش برای کنکاش در گذشته دیگری برآمده از این دیدگاه است که دو نفر آدم بالغ باید با هم صادق باشند و همه چیز را بدانند. ‏

اکنون طرف مقابل شما همه چیز را درباره گذشته اش گفته است هرچند که لازم نبوده همه چیز را با جزئیات بیان کند و شماهمه چیز را می دانید .

حالا چه اتفاقی افتاده است جز این که شما دچار بی ثباتی شده اید؟ علاوه براین شما باید بپذیرید که بیشتر آدم ها چنین تجربه ای داشته اند و واقعا هیچ اتفاق عجیب وبدی نیفتاده است. ‏

ـ به فکر رابطه خودتان باشید. واقعیت را قبول کنید شما به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و تجربه های شریک زندگی تان حسادت می کنید. اینکه او یک زمانی کس دیگری را دوست داشته، لحظات خوشی را تجربه کرده و کاری را با آدم دیگری انجام داده شما را ناراحت می کند. بهترین راه برای رهایی از این نوع حسادت ها و افکار وسواسی روی رابطه خودتان کار کنید. تجربه های متفاوت خودتان را داشته باشید .

هر دوی شما صرف نظر از اینکه چه چیزی را از سر گذرانده اید اکنون در کنار هم هستید. یادتان باشد اگر چیز خوشایندی هم در گذشته وجود داشته اکنون دیگر تمام شده، حتی اگر طعم شیرینی داشته یا خاطره اش به جا مانده باشد. وجود خاطره ای محو یا روشن از یک رابطه در گذشته به معنای آن نیست که آدم ها در خاطراتشان متوقف شده اند. در یک رابطه سالم او حتما بیشتر به آنچه که اکنون در جریان است توجه می کند تا آنچه هر روز دورتر و دورتر می شود.‏

ـ گذشته چیزی است که ما را می سازد مگر اینکه ما همین دیشب به دنیا آمده باشیم. فقط کمی به گذشته خودتان فکر کنید. چه چیزهایی در آن وجود داشته؟ آیا جز این است که مهم ترین اثر آن این بوده که شخصیت کنونی شما را ساخته است؟ هر آدمی داستانی در گذشته اش داشته و مجبور به پاسخگویی درباره آنها نیست. کمی عمیق تر و معنادارتر فکر کنید این مسیری است که باید طی می شد تا امروز شکل بگیرد. یک آدم چرا باید بخاطر تجربه های گذشته اش؛ خوب یا بد، پاسخگوی دیگران باشد؟

 

چند نکته بیشتر

ـ خودتان را بیشتر دوست داشته باشید. به جای اینکه همه تلاش تان را بکنید تا دیگری را بیشتر دوست داشته باشید خودتان را دوست داشته باشید. در اینصورت بخاطر آرامش و رضایت خودتان این افکار را به خود راه نمی دهید.‏

ـ فکرهای ترسناک و تلاش برای ترسیم گذشته ای که شما هیچ از آن نمی دانید را با فکرهای مثبت برای رابطه ای که در آن قرار دارید و آن را خوب می شناسید جایگزین کنید.‏

ـ متوجه باشید اصرار، تلاش و تهدید دیگری برای اینکه او گذشته اش را برایتان شرح بدهد، متهم کردن به دروغگویی، ایجاد فشار، تحقیر رابطه ای که گذشته است و اشاره مکرر به گذشته او و شوخی کردن با خاطره ها همگی رفتاری خشونت آمیز هستند.‏

ـ به کسی که احساس مثبت اش را به شما نشان می دهد، بارها به شما اطمینان خاطر داده است و از رابطه اش خوشحال است اطمینان کنید.‏

ـ با هجوم افکار منفی ذهنتان را فورا منحرف کنید. یادتان باشد که احساسات بالاخره فروکش می کنند همانطور که اوج می گیرند. اجازه ندهید حسادت در شما اوج بگیرد. احساس بدتان را از همان ابتدا متوقف کنید .

 

آیا گذشته خود را به همسرم بگویم یا نه؟

مسئله ی مهم این است که دررابطه ی فعلی چه چیزهایی را باید و چه چیزهایی را نباید منعکس کرد؟ به خصوص برای خانم ها این سوال پیش می آید که آیا باید روابط قبلی خود را به طرف مقابل بگویند یا نه؟

در مقوله ازدواج آنچه که برای خانمها آزاردهنده به نظر می رسد، با آنچه برای آقایان ناراحت کننده است کمی متفاوت است. چیزی که اغلب برای خانم ها اهمیت بسیار دارد این است که آقا در رابطه ی قبلی طرد نشده باشد. مثلا از خانمی خواستگاری کرده و جواب منفی شنیده باشد. یا اگر نامزدی داشته، طرف مقابل رابطه را پایان داده باشد. در حقیقت خانم نگران وجود عشقی است که در دل مرد باقی مانده است. این مسئله حتی ممکن است بیشتر از رابطه ی جنسی معمول برای یک خانم اهمیت داشته باشد .

در مقابل برای اغلب آقایان موضوع متفاوت است و آن چه برایشان در مورد رابطه ی قبلی خانم مهم تر است، مسئله ی رابطه ی جنسی است. جالب این است که در همه جای دنیا مسئله به همین شکل است. هرچند که راستگویی در برخی مواقع به ضرر افراد تمام می شود، اما جزو الزامات ازدواج است و در درازمدت باعث تضمین سلامتی رابطه می شود.البته لازم به ذکر است که صداقت با ساده لوحی فرق دارد. در ضمن کسی که دروغ می گوید، نمی تواند به سادگی به دیگران اعتماد کند، چون بر این گمان است که دیگران هم مانند او دروغ می گویند.

 

 

 ایا گذشته همسر مهم است

برخورد با گذشته همسر

 

 

اسرار زندگی مجردی را بگویید یا نه؟

یکی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد میتواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سرکوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟

اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.

* در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع وآگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

* گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده ودر شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.

* هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما وخدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.

ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.

* گفتن تمام جزئیات (عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و…) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده‌ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته‌اید؟ و… لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می ‌رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.

اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید

* از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می ‌زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده‌اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .

* اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی‌ های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید  وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.

* اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.

 

بعد از ازدواج

همه چیز را نباید به همسر خود بگویید

آیا می دانید برای اینکه روابط زناشویی تان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا می دانید چه صحبت هایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟

اولین گام در روابط زناشویی نحوه ی صحبت کردن است، طرز صحیح صحبت کردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما می گذارد البته لازم به ذکر است نه هر صحبتی.

بعضی از خانم ها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را که در طول روز برای شان اتفاق افتاده است را برای همسر خود تعریف کنند. با این وجود گاهی اوقات صحبت کردن بسیار خطرناک است و توصیه نمی شود که مدام صحبت نکنید، سکوت در بسیاری از موارد بهتر از صحبت کردن می باشد.

 

در اینجا توصیه و پیشنهادهایی را برای شما ارائه خواهیم کرد:

از دیدگاه روانشناسان انسان ها از این منظر به چند دسته تقسیم می شوند:

۱- افرادی که همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو می کنند به بلوغ فکری نرسیده اند، ذهنشان مانند دوران نوجوانی شان عمل می کند که عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف کنند.

۲- افرادی که در تعاریف خود، صحبت های شان اغراق می کنند و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند.

حال به توضیح این موضوع می پردازیم که چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید؟ این سوال چندین پاسخ دارد:

۱- از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی که گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه کنند که، هنگامی تجربه های تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی کنید با گذشته های تلختان خداحافظی کنید و با عنوان کردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نکنید. توجه کنید که شما دیگر در دوران مجردی به سر نمی برید، شما تشکیل خانواده داده اید و از همان روز اول که وارد زندگی زناشویی می شوید باید سعی کنید همه ی گذشته ی خود را فراموش کنید، و الان زمان آن است که زندگی دو نفره ی که در آینده خواهید داشت فکر کنید، صحبت هایتان نیز باید حول زندگی مشترکتان باشد نه گذشته تلختان.

۲- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته اید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد کرده اید لزومی به بازگو کردن اشتباهات گذشته تان نیست چون ممکن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیت های فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی که بازگو کردن تجربه شما می تواند مانع تکرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.

۳- صحبت هایی را از گذشته، حال برای همسرتان باز گو و تعریف کنید اما سعی کنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او کاملا باز نکنید و نشکافید.

 

حال چه صحبت هایی را نباید مطرح کرد:

۱- اسرار تان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟

مشکلاتی که در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو کردن آن تنها باعث مشغول کردن ذهن همسرتان می شود. ناگفته نماند که مسائلی است که گفتن آن ها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشته اید به همسر تان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشکلاتی که با پدرو مادر، خواهر یا برادرتان داشته اید و عنوان کردن آن ها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد می کند، کمبودهایی که در زندگی با آن ها مواجه بوده اید، رنج ها و مشقت هایی را که متحمل شده اید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نکنید.

۲- اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی که انجام می داده شک کردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید ، زیرا ممکن است شما به اشتباه چنین فکری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری که بین شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بین می رود.

و حتی گاهی وقت ها به دروغ نیز متوسل می شوند، افرادی هستند که اعتماد به نفس کمی به خود دارند، با این کار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوج های با ازدواج هایی که در سابق صورت می گرفت کاملا متفاوت می باشد. در زمان امروز اکثر زوجین هر دو با هم به کار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان کمی را برای صحبت کردن با یکدیگر دارند، هنگامی که فرصتی برای صحبت کردن پیش می آید در اغلب موارد راجع به کار بیرون از خانه ی خانم یا آقا می گذرد، به ندرت پیش می آید که زوجین در مورد رابطه ی خودشان، زندگی دو نفره ای یا چهار نفرهاشان به صحبت بنشینند. حال به توضیح این موضوع می پردازیم که چرا نباید تمام صحبت های خود را به همسرتان بازگو کنید؟ این سوال چندین پاسخ دارد

 

 

 گفتن رابطه قبل ازدواج به همسر

گذشته همسران

گذشته همسر | به دنبال گذشته همسر خود نباشید

 

منبع: میگنا/ عصر ایران / نمناک / اطلاعات / تبیان

۵/۵ - (۱ امتیاز)

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا