موفقیت

شغل مناسب | شغلی را که واقعا دوست دارید بیابید

کسب و کار ، انتخاب درست شغل ، راه های رسیدن به شغل مورد نظر در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

تست روانشناسی انتخاب شغل

انتخاب شغل مناسب , شغل مناسب

 

 

شغلی را که واقعا دوست دارید بیابید

من تقریبا پانزده سال از عمرم را در شغل مدیریت غیرانتفاعی صرف کردم و بیشتر در حوزه بازاریابی و بودجه بندی فعالیت داشتم. من در کارم بسیار خوب بودم و مردم نیز درباره من همین نظر را داشتند. انجام وظایفم برای من بسیار راحت بود و درآمد کافی برای زندگی داشتم اما من کارم را قلبا دوست نداشتم. امیدوارم که شما منظورم را اشتباه برداشت نکنید. من در دوران کاری ام چیزهای زیادی یاد گرفتم و با انسان های بسیار خوبی همکاری داشتم اما قلبا به انسان هایی که از شغلشان لذت می بردند حسادت می کردم و آرزو می کردم که مانند آن ها باشم.

بالاخره خودم را برای آن روز آماده کردم. پشتوانه مالی مناسبی برای خودم در طی سال ها جمع آوری کردم و با داشتن این حاشیه امنیت کسب و کار خودم را راه اندازی کردم. با تمام پستی و بلندی هایی که در راهم وجود داشته است، امروز با اعتماد به نفس کامل می گویم که از تصمیمی که گرفتم کاملا راضی هستم.

کنفسیوس فیلسوف مشهور چینی می گوید: اگر کاری را که عاشقش هستید به عنوان شغل برگزینید دیگر هیچ روز کاری در طول زندگی نخواهیدداشت. این توصیه ای بسیار ناب است اما عملی کردن آن به سادگی ممکن نیست چرا که فهم این که انسان قلبا به چه کاری علاقه دارد و تبدیل این علاقه به شغلی مناسب بسیار دشوار است. در اینجا برنامه ای گام به گام برای تشخیص تمایلات قلبی و تبدیل آن به شغلی مناسب را به شما پیشنهاد می دهیم.

 

 چگونگی شناسایی و دنبال کردن امیال درونی

تصور کنید اگر کودک بودید چه شغلی انتخاب می کردید

اغلب احساسات حقیقی ما در دوران کودکی ظهور می کنند که فشارهای زندگی در دوران بعدی باعث می شوند ما این احساسات را فراموش کنیم. بنابراین سعی کنید علایق قلبی خود را در دوران قبل از ورود به سختی های زندگی به یاد آورید. نویسندگی؟ تحقیقات تجربی؟ مراقبت از دیگران؟ بازگشت و برقراری تماس با آن غرایز گامی مهم برای شناخت تمایلات درونی شما است.

 

حذف پول از معادله زندگی

اگر پول در زندگی تان اهمیت نداشت چکار می کردید؟ به مسافرت می رفتید؟ تمام وقتتان را به خانواده سپری می کردید؟ آیا یک سازمان خیریه برای حمایت از فقرا راه اندازی می کردید؟ البته پول نمی تواند نادیده گرفته شود. اما اجازه ندهید که فشارهای مالی انتخاب های شما را تعیین کند. سرانجام شغل شما بایستی امنیت مالی را برای شما به ارمغان آورد. اما اگر امنیت مالی به انگیزه اصلی تبدیل شود بعید است که شما در نهایت به شغلی که دوست دارید، دست بیابید.

 

از دوستانتان راهنمایی بگیرید

برخی مواقع فرد به تنهایی قضاوت خوبی درباره علایق واقعی اش ندارد. از افرادی که با شما بسیار صمیمی هستند، بپرسید که از دیدگاه آن ها شما چه زمان هایی و در حین انجام چه کارهایی بسیار شاد به نظر می رسید. ممکن است از شنیدن جواب آن ها شگفت زده شوید.

 

یک بروشور از دروس دانشگاهی را مطالعه کنید

کمی از وقتی آزاد خود را صرف مطالعه و فهم این که به چه زمینه های درسی علاقه دارید، بکنید. اگر می توانستید در دانشگاه تحصیل کرده و یا تدریس کنید، چه رشته ای را انتخاب می کردید؟ از کدام رشته ها در حد مرگ تنفر دارید؟ انجام این کار شما را به سمت تشخیص علاقه حقیقی تان و دستیابی به آن راهنمای می کند.

 

قهرمان زندگی خود را شناسایی کنید

از میان همه کسانی که می شناسید (چه نزدیک و چه دور) از بازیگر مورد علاقه تان گرفته تا پزشکی که به آن مراجعه می کنید. با داشتن فهم دقیقی از وظایف آن ها دوست دارید که شغل کدامیک را تقلید کنید؟ تلاش کنید بفهمید که چطور به این جایگاه رسیده است؟ درباره واقعیت (سختی و آسانی ها) شغل او مطالعه کنید.

 

از میان کارهایی که در انجامشان خبره هستید، فکر می کنید از کدامش بیشترین لذت را می برید؟

بعد از این که این نکات را مرور کردید، به کارهایی که به خوبی بلد هستید، فکر کنید. تمرکز خود را علاقه داشتن به کاری توام با خوب بودن در انجام آن قرار دهید. لیستی از این کارها تهیه کنید و براساس اولویت سه یا چهار مورد را روی یک کاغذ بنویسید. این کاغذ را به همراه داشته باشید و هر از گاهی آن را مرور کنید.

 

نقطه شروع

زمانی که تصمیم راسخ برای کاری که دوست دارید، گرفتید، عجله نکنید و بدانید که تبدیل این علاقه به شغلی مناسب و قابل ترقی گامی بلند است. در اینجا چهار مرحله برای شروع تغییر را ذکر می کنیم:

 

با یک مشاور شغلی مشورت کنید

مشاورین شغلی به دیگران کمک می کنند تاب فهمند که از یک کسب و کار دقیقا چه انتظاری باید داشت و تمام حواس فرد را بر جزییات کار متمرکز می کنند و همچنین می توانند ایده هایی را برای یافتن شغل متناسب با علایق و روحیات هر فرد به وی پیشنهاد دهند.

 

اهرم رسانه های اجتماعی

بیش از هر زمان ما توسط شبکه های اجتماعی احاطه شده ایم. وقتی که شما متوجه شدید چه شغلی را دوست دارید، به سراغ شبکه های اجتماعی بروید، فیس بوک، توییتر و اینستاگرام را بگردید و با افرادی که علایق مشترکی با شما دارند ارتباط برقرار کنید. نوشته های صفحات مجازی را مطالعه کنید و سعی کنید متوجه شوید که علاقه حقیقی شما برای انجام دادن چیست؟

 

 

راهنمای انتخاب شغل

انتخاب شغل آزاد

 

 

 

شروع به پس انداز کنید

زمانی که قاطعانه تصمیم به قدم گذاشتن در مسیر جدید گرفتید، شروع به پس انداز کنید. هر قدر که شما ذخیره پس انداز بیشتری در بانک داشته باشید، مشکلات مالی کمتری در آینده پیش روی شما خواهدبود و با ترس کمتری شغل قبل خود را رها کرده و پا در مسیر جدید می گذارید.

 

فقط آغاز کنید

سرانجام، تا زمانی که شما با تمام وجود دست به کار جدید نزنید، متوجه نخواهید شد چه کاری را دوست دارید؟ تا زمانی که فقط مشاغلی دیگر را سرسری امتحان کنید، گمانه زنی کرده اید. من می توانستم علایق واقعی خودم را در زمینه کاری بیابم و به همین دلیل نیز بسیار خوشحال هستم. این نکات و راهنمایی ها هنوز هم راهگشای من در طی مسیر کاری هستند چرا که مهم است که من به کارهای جدیدتری مطابق با علایقم دست بزنم.

 

 نکاتی مهم برای انتخاب شغل

این روزها انتخاب شغل از گذشته خیلی سخت تر شده است. این مسئله سه دلیل دارد: یکی اینکه امروزه شغل های خیلی بیشتری نسبت به گذشته وجود دارد، دوم اینکه تعریف شغل های مختلف تغییرپذیرتر هستند و آخر اینکه سطح توقع خیلی بالا رفته است. اکثر خانم ها و آقایون که امروز وارد بازار کار می شوند، انتظار دارند که طی زندگی شغلی خود، سه بار یا بیشتر، شغلشان را تغییر دهند. در این مقاله ۱۰ قدم مهم را به شما معرفی می کنیم که برای تغییر شغل باید بردارید تا شغلی که انتخاب می کنید از هر جهت برایتان مفید باشد.

 

۱) ارزیابی ارزش ها

چه چیز واقعاً برایتان اهمیت دارد؟ چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آنقدر دوست دارید که اگر برایش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند یکی از مهمترین عناصر انتخاب شغل را پیدا کنید، یعنی ارزشها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید. در شغل هایی که خوب نتیجه می دهند معمولاً بین ارزش های شخصی فرد و کاری که انجام می دهند، هماهنگی وجود دارد. جستجوی کارتان را با ارزیابی ارزشهایتان و نوشتن آنها با دقت و وضوح هرچه تمامتر، شروع کنید.

 

۲) تشخیص مهارت ها و استعداد ها

مهارت چیزی است که طریق انجام آن را یاد گرفته اید. استعداد چیزی است که با آن به دنیا آمده اید. درک تفاوت بین این دو اهمیت بسیاری دارد. ممکن است در کاری مهارت داشته باشید اما برایتان جالب نباشد. اما این احتمال وجود دارد که اگر استعداد کاری را دارید، بین آن استعداد خاص و ارزشهایتان تطابق وجود داشته باشد. این یعنی شما از انجام کارهایی که در آن استعداد دارید بسیار بیشتر لذت می برید تا کارهایی که مهارت انجام آن را آموخته باشید.

 

۳) تعیین اولویت ها

همه ما اولویت های خاصی در زندگی خود داریم—در برخورد خود با دیگران، در طرز فکر خود و تصمیم گیریهایمان، در ارجحیت دادن به مفاهیم در مقابل انسانها یا برعکس و میزان راحتی خود با ابهامات زندگی. برای خیلی از افراد، این اولویت ها در سطح ناخودآگاهشان عمل می کند اما شدیداً بر عملکرد ما با دیگران تاثیر می گذارد. شاید این سوالها بتواند در فهم این قضیه کمکتان کند: آیا خودتان را فردی شهودی می دانید؟ آیا رفت و آمدی هستید یا دوست دارید بیشتر در خانه بمانید؟ در رویارویی با تصمیم گیریها، آیا به واقعیات تکیه می کنید یا احساساتتان؟ پاسخ شما به این سوالات شما را به کاری که باید انجام دهید نزدیک تر می کند.

 

۴) تجربه

هیچ جایگزینی برای تجربه وجود ندارد، هرچه بیشتر بهتر است. می توان گفت تقریباً همه مشاغل از بیرون، متفاوت از درون آن به نظر می رسند. اگر به تازگی وارد بازار کار شده اید یا می خواهید شغلتان را تغییر دهید، با افرادی صحبت کنید که در آن شغل دست دارند. شغلی در آن زمینه یا صنعت برای خود پیدا کنید و مطمئن باشید همانی خواهد بود که همیشه میخواستید. و به هیچ وجه فقط به یک تجربه کاری تکیه نکنید. تا آن جا که میتوانید در زمینه کاری خود، تجربه بیندوزید. با تجربه خواهید فهمید که کاری به دردتان می خورد و با ارزش ها و اولویت هایتان جور است یا نه.

 

۵) تخصص اندوزی

در این دنیای مملو از اطلاعات تکنیکی، فشار زیادی برای تخصصی کردن علوم یعنی بیشتر و بیشتر دانستن در مورد یک رشته محدود است. این خطرناک است، چون این احتمال وجود دارد که شدیداً از رده خارج شوید.خیلی افراد کارشان را به این علت از دست می دهند که به تدریج دیدی کانونی نسبت به کس یا چیزی که هستند و توانایی هایشان پیدا می کنند. بحث قدیمی تخصص گرایی درمقابل کلی گرایی این روزها نامی تازه گرفته است: متخصص کلی گرا. یعنی کسی که باوجود داشتن شمای کلی از کار، در زمینه های مختلفی از آن تخصص پیدا کرده است. این روزها سواد به این گفته می شود. اینکه تا می توانید درمورد موضوعی که دوست دارید در زمینه کاریتان اطلاعات جمع کنید و مقصد و هدف آن رشته را دنبال کنید.

 

۶) در اولین شغل، اول تجربه بعد پول

شاید با معدل خیلی بالا از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشید اما وقتی می خوهید وارد بازار کار شوید، اولویت ها حرف اول را می زنند. یک راه خوب برای بالا بردن فرصتهای شغلی خود این است که از خودتان سوال کنید: “کدام مقام امکان بیشتری برایم فراهم میکند که در کارم بهترین باشم؟” و شاید آنکار همانی نباشد که حقوق دلخواهتان را به شما عرضه کند.

 

۷) انتخاب شغلی که بتوانید ۱۱۰% به آن متعهد شوید

تعهد پایین و عملکرد متوسط این روزها به هیچ وجه قابل قبول نیستند. مشکل اینجاست که ممکن است زمانی پی به مفهوم این جمله ببرید که دیگر از کار اخراج شده باشید. پس چطور باید خودتان را محافظت کنید؟ اگر کاری را پیدا کنید که بتوانید ۱۱۰% به آن متعهد شوید، هیچوقت با چنین مشکلی مواجه نخواهید شد.

 

۸) بنا کردن سبک زندگی براساس درآمدتان نه توقعاتتان

خیلی از شغلهایی که این روزها به دنبال نیروی کار است، وعده می دهد که طی دو سال حقوق میلیونی برایتان درست کند. مشکل اینجاست که خیی از تازه واردان به آن کارها با این ایده وارد آن کار می شوند و خرج و مخارجشان را هم با همان ایده انجام می دهند. یک راه بهتر برای شروع این است که درست از همان آغاز کار، سبک زندگیتان را طوری ساختار بندی کنید که بتوانید ۱۰ درصد از حقوقتان را هر ماه کنار بگذارید. پس انداز عاقلانه همیشه یکی از بهترین راه های پیشرفت بوده است.

 

۹) گذاشتن ۵ درصد از زمان، انرژی و پولتان برای پیشرفت شغلی

نمی توانید منتظر کارفرمایتان بمانید که لقمه را به دهانتان بگذارد. نکته اینجاست که نمی توانید در این زمینه به او اطمینان کنید. کارفرمایان امروزی می خواهند هر تومانی که از جیبشان بیرون می رود، با چند تومان جایگزین شود. آنها روی شما سرمایه گذاری می کنند و وقتی بتوانند یک سود فوری و خوب یا نیرو و مهارتی خاص در شما ببینند، سریعاً دست به کار می شوند. نکته اینجاست که نمی توانید روی هیچکدام اینها حساب کنید خودتان باید دست به کار شوید و با تلاش زیاد خودتان را جلو ببرید.

 

۱۰) تمایل به ایجاد تغییر و تطابق

اگر مراحل قبلی که ذکر شد را مطالعه کنید، جای تاکید بر روی هدف را خالی می بینید. دلیل آن این نیست که اهداف اهمیت ندارند بلکه هدف شما معمولاً از همه آن عوامل دیگری که به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و … ناشی می شوند. و حتی اگر آنها را در دفترتان یادداشت کنید یا روی آینه بنویسید، باز هم نمی توانید نیاز به تغییر و انطباق و سازگاری با شرایط جدید، رشد خودتان و توسعه فرصت هایتان را بپوشانید. تفاوت اینجا بین “جهت” و “برنامه” است. مورچه برای خود جهتی دارد اما برنامه ندارد. او می داند که به مجا می خواهد برود و برای رسیدن به آنجا از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. اما آن مورچه این جهت را جایی ننوشته است فقط با اطمینان کامل می داند که جهت اصلی او به آن سمت است و باید به آنجا برسد. جهت شغلی دنیای امروز هم به همین منوال است.

 

 

انتخاب شغل و رشته تحصیلی

چگونه شغل مناسب انتخاب کنیم

شغل مناسب | شغلی را که واقعا دوست دارید بیابید

 

منبع: ماهنامه معیشت / خبرنو / بیتوته

۵/۵ - (۱ امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا