برای بهبود مهارتهای ارتباطی چگونه باشیم
ازدواج اعتماد کنیم ؟ آیا اعتماد از دست رفته برمیگردد ؟ در اینجا با مقاله ای درباره اعتماد افراد بهم ، داشتن رابطه ای پر از اطمینان و تفاهم در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
به کی اعتماد کنیم , بهبود مهارتهای ارتباطی
شرط داشتن رابطهای توأم با احترام، اطمینان و تفاهم چیست؟
چه بخواهید مکالمات بهتری در زندگی شخصیتان داشته باشید، یا ایدههایتان را بهتر در محل کارتان ارائه دهید، یا ارتباط صمیمانهتر و بهتری با اعضای خانوادهتان داشته باشید؛ در هر صورت باید مهارتهای ارتباطیتان را بهبود دهید. شما قصد دارید با افراد دیگری وارد رابطه شوید. شاید این کار خیلی ساده به نظر برسد، اما باید بتوانید منظور واقعیتان را بیان کنید. در بیشتر مواقع، مخاطبان برداشت متفاوتی از گفتههایتان دارند. شما حرف سادهای می زنید، اما طرف مقابل چیز دیگری برداشت می کند که در نهایت سبب بروز اختلاف و سوء تفاهم می شود.
نگران نباشید؛ به سادگی می توان مشکلات ارتباطی را از طریق یادگیری مهارتهایی در این زمینه رفع کرد. در واقع، ارتباط مؤثر از مهمترین مهارتهای زندگی است که باید یاد بگیرید؛ اما خیلی از افراد تلاش زیادی برای کسب این مهارتها نمی کنند. در ادامهی مقاله، چند نکتهی مهم برای بهبود مهارتهای ارتباطی ارائه می دهیم که با استفاده از آنها می توانید روابطی توأم با احترام، اطمینان، تفاهم و یکدلی داشته باشید.
۱۰ توصیهی مهم برای بهبود مهارتهای ارتباطی(فوری)
مراقب زبان بدنتان باشید
به طرف مقابلتان می گویید برای صحبت کردن آماده هستید، اما همچنان دست به سینه ایستادهاید. ادعا می کنید به حرفهای او گوش می دهید، اما سرتان از روی گوشی موبایل بلند نمی شود. زبان بدن، همان علائم غیرکلامی ما، احساسات و افکار واقعیمان را برملا می کند. نحوهی برقراری ارتباط چشمی با دیگران، نوع دست دادن و طرز نشستن در یک مصاحبهی ویدئویی، همه از نشانههای یک ارتباط هستند. باید بدانید همواره در زندگی در حال برقراری ارتباط هستید، حتی زمانی که یک کلمه هم حرف نمی زنید. اگر می خواهید مکالمهی رضایت بخشی داشته باشید و قبل از یک گفت و گوی مهم، اعتماد به نفستان را بالا ببرید، یک ژست قدرتمند به خود بگیرید. لازم است قادر به درک و تفسیر زبان بدن دیگران باشید تا بتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید.
در مکالمات از کلمات و صداهای نامناسب و غیرضروری اجتناب کنید
به کار بردن آواهایی چون “اِممم” یا “اِاا” هیچ کمکی به پیشرفت ارتباطات روزانه و گفت و گوهای شما نمی کند. بهتر است این آواهای اضافه را حذف کنید تا با اعتماد به نفس بیشتری به نظر برسید. باید ببینید چه زمانیهایی در مکالماتتان از کلماتی چون “اِممم” یا “مثلا” استفاده می کنید. بهتر است دستهایتان را از جیبهایتان بیرون آورید، کمی صبر کنید و قبل از شروع صحبت دست نگه دارید. سکوتهای زیاد و دائمی، سبب خستگی اطرافیانتان می شود و مسخره به نظر می رسد.
برای هر مکالمه از قبل نمایش نامهای در ذهن داشته باشید
گپ زدن و ارتباط مؤثر از جمله مهارتهایی است که خیلی از افراد از آن محروماند. وقتی با افرادی که شناخت زیادی از آنها ندارید رو به رو میشوید و سکوتهای گاه به گاه و ناراحت کننده بینتان به وجود می آید، داشتن یک نقشهی ذهنی بسیار مؤثر و کمک کننده است. این هنر شماست که بدانید چطور سر صحبت را با دیگران باز کنید، یعنی بتوانید درباره موضوعات مختلفی چون خانواده، شغل، تفریح، سرگرمی، رؤیاها و آرزوها گپ بزنید. علاوه بر آن، می توانید با انتقال اطلاعاتی که می توانند برای پیدا کردن زمینهی مشترک به شما و طرف مقابلتان کمک کنند، گپ زدن را به گفت و گو تبدیل کنید. قطعاً گپ زدن در طولانی مدت سبب می شود شما به فردی شاد و اجتماعی تبدیل شوید.
قصه بگویید
قصهها تأثیر فوقالعادهای روی مهارتهای ارتباطی شما دارند. قصهها ذهنتان را فعال می کنند، شما را فردی متقاعدکننده نشان می دهند، به موفقیت شما در مصاحبهها کمک می کنند و باعث می شوند ارائهی های شغلی بهتری داشته باشید. باید بتوانید به یک قصه گوی افسانهای تبدیل شوید. میتوانید از واژهی “اما” استفاده کنید تا داستان سازی کنید. مطمئناً هر فردی یک قصهی خوب برای تعریف کردن دارد. قصه سازی باعث می شود ارتباطات شغلی و شخصی بهتری داشته باشید.
سؤال بپرسید و حرفهای طرف مقابل را تکرار کنید
قطعاً برای شما هم پیش آمده وقتی شخصی صحبت می کند، حواسمان پرت شده یا صحبتهای او را اشتباه شنیدهایم. سؤال کردن و تکرار چند کلمهی آخرِ طرف مقابل نشان می دهد به صحبتهای او علاقه دارید و برایتان جالب است. علاوه بر آن، شما را وادار می کند توجه و تمرکز بیشتری داشته باشید و اگر دچار سوء تفاهم شدید، به واضح شدن مطلب کمک می کند. برای مثال: “پس درست متوجه شدم، شما می خواهید برای روز یک شنبه بلیت تهیه کنید؟”
تکرار کردن حرفهای طرف مقابل، برای گپ زدن و اجتناب از سکوتهای ناخوشایند مناسب است. به جای این که گفت و گوی خود را حول موضوعاتی چون آب و هوا ادامه دهید، از طرف مقابل سؤال بپرسید و به پاسخهای او واکنش نشان دهید. برای مثال: “چه برنامهای برای تابستان دارید؟” یا “آخرین کتابی که خواندید چی بوده؟”.
عوامل پرت کننده حواس را رها کنید
وقتی با کسی صحبت می کنید یا قرار است برای او وقت بگذارید، کلنجار رفتن با گوشی موبایل کار درست و مؤدبانهای نیست. شاید نتوانیم موبایل و تکنولوژی را رها کنیم، اما همین که به خودمان زحمت دهیم و سرمان را از روی گوشی یا تبلت بلند کنیم، ارتباطات بهتر و مؤثرتری خواهیم داشت.
پیامتان متناسب با مخاطب تان باشد
افرادی که بهترین مهارتهای ارتباطی را دارند، با توجه به اینکه طرف مقابلشان در چه جایگاهی است، صحبتهایشان را متناسب می کنند. قطعاً برای صحبت کردن با همکاران و رئیستان در مقایسه با وقتی که با فرزندان یا والدین خود حرف می زنید، زبان و مکالمهی متفاوتی را در پیش می گیرید. وقتی می خواهید مکالمهای برقرار کنید و پیامتان را به کسی برسانید، همواره سعی کنید طرز تفکر و دیدگاه او را هم مدنظر بگیرید.
اعتماد کردن به عشق
مختصر و مفید باشید
برای واژهی “BRIEF” به معنای “مختصر”، مخففی در زبان انگلیسی وجود دارد. این واژه از کلمات زیر تشکیل شده است:
این واژهی مخفف به شما کمک می کند در هنگام نوشتن ایمیل همه چیز را بیان کنید، در عین حال ایمیلتان مختصر و مؤثر هم باشد. این راه حل به شما کمک می کند تا ارتباط کلامی و نوشتاری خوبی برقرار کنید. من به عنوان نویسنده می دانم پیامم را به طور واضح بیان کنم و هر چه سریعتر هم تمام کنم.
همدلیتان را گسترش دهید
یک ارتباط خوب دوطرفه است. اگر بتوانید دیدگاههای مخالف را در نظر بگیرید، بهراحتی می توانید بر اضطرابی که هنگام برقراری ارتباط با دیگران دارید، فائق آیید. برای مثال، وقتی فرد مقابل می گوید به قدری خسته است که نمی تواند حرف بزند، متوجه می شوید منظورش دقیقا چیست. همدلی کردن به شما کمک می کند ارتباطتان با دیگران را بهتر درک کنید و واکنشهای مؤثرتری از خود نشان دهید.
واقعاً گوش کنید
بهترین قدمی که می توانید در راستای بهبود مهارتهای ارتباطیتان بردارید، این است یاد بگیرید واقعاً گوش دهید، بدون این که صحبت طرف مقابل را قطع کنید، اجازه دهید حرفش را کامل بزند. این کار بسیار سختی است، اما یک گفت و گوی مؤثر، مجموعهای از کلمات است که به زیبایی با گوش دادن پیوند می خورد. اگر سبکهای ارتباطی هماهنگ با هم نباشد، درک درستی از هم داشته و میتوانید امیدوار باشید مخاطب تان با همان دقت به حرفهای شما گوش می دهد.
روش اعتماد کردن به دیگران
روش اعتماد کردن به دیگرانReviewed by مرتضی رجب نیا on May 16Rating: 4.5از کجا بدانیم باید به چه کسی اعتماد کنیم؟روش درست اعتماد کردن به دیگران چیست؟ از خود سؤال کنید که شما به چه چیزی در دیگران اعتماد میکنید؟ به حرفهای آدمها؟ به شخصیتشان؟ به جذابیتشان؟ به قدرت یا موقعیت اجتماعیشان؟ و… به چه دلیلی؟ جواب شما به این پرسش تا حدی باعث خودشناسی بیشتر شما میشود.
اعتماد نابجا
نحوه اعتماد کردن شما به دیگران تأثیر زیادی روی کیفیت زندگی شما میگذارد. اینکه شما به چه کسی و چه چیزی اعتماد میکنید، بسیار مهم است. مواظب باشید به چه کسی اعتماد میکنید، همانطور که با اعتماد بجا چیزهای خوب را بسوی خود جذب میکنید با اعتماد نابجا مشکلات فراوانی برای خود بوجود میآورید. نکته مهم این است که اینگونه مشکلات قابل پیشگیری هستند و چه بهتر که چنین رنجهای قابل پیشگیری را تحمل نکنید.
حتماً کسانی را در اطراف خود میشناسید که در نتیجه اعتماد به افراد نامناسب، ضربه بدی خوردهاند و یا حتی خود شما هم یکی از آنها بودهاید. اگر دقت کنید نشانهها همیشه وجود داشتهاند اما شما آنها را نادیده گرفتهاید. نگذارید آرزوی دست یابی به شرایطی بهتر در شما مانع از دیدن فریاد واقعیتها شود.
درون خود را بکاوید
از خود سؤال کنید که شما به چه چیزی در دیگران اعتماد میکنید؟ به حرفهای آدمها؟ به شخصیتشان؟ به جذابیتشان؟ به قدرت یا موقعیت اجتماعیشان؟ و… به چه دلیلی؟ جواب شما به این پرسش تا حدی باعث خودشناسی بیشتر شما میشود.
هم اکنون در شرایط و عصری زندگی میکنیم که مردم مداوم و به سرعت خود را تسلیم حال و هوای احساسی میکنند. آنها در اینترنت با کسی آشنا میشوند و بدون هیچ اطلاعات از شرایط روبرویی با او به گشت و گذار و حتی سفر میروند! خلاصه اینکه بدون شناخت واقعی طرف مقابل، ناگهان با او صمیمی میشوند و عمیقترین رازهای خود را به او می گویند. نباید بدون دقت و تلاش کافی وارد معامله و روابط عاطفی با کسی شوید.
دو بال برای پرواز اعتماد، نیاز است.
۱- بهترین راه اعتماد کردن نگاه کردن به رفتار انسانهاست. آدمها، حرف زیاد میزنند! اما عمل کردن به حرفهایشان بحث دیگری است! کارها و رفتارهای آنها را باور کنید نه حرفهایشان را، چون نهایتاً شما هم، باکارها و رفتارهای آنها مواجه میشوید نه حرفشان!
۲–عامل مهم دیگر و بال دوم، زمان است. بهمرورزمان دیگران را ببینید و درباره اعتماد به آنها تصمیم بگیرید. همانطور که یک درخت خوب را طی زمان و از میوه خوبش میشناسند، انسانها را از روی عملکردشان طی زمان بشناسید.
مثلاً در مورد ازدواج به کسی اعتماد نکنید که فقط خوشتیپ و جذاب و خوشصحبت باشد. به کسی اعتماد کنید که در درازمدت رفتاری محترمانه و همراه بامحبت با شما داشته و نشان داده میتواند شما و رابطه را بر نیازهای خود مقدم بشمارد.
اگر در رابطهای هستید که طرف مقابل اشتباهی بزرگ مرتکب شده است تنها به عذرخواهی و قول دادنهای او اعتماد نکنید. اینها فقط «شروع» خوبی هستند. وقتی میتوان واقعاً اعتماد کرد که عذرخواهی او در مسیری قابلمشاهده برای شما پیش برود. مثلاً شخصی که معتاد شده و حالا برای تغییر خود وزندگیاش: برای درمان اقدام میکند، دوستان و معاشرانش را عوض میکند، در جستجو برای کمک برمیآید و… پس به مسیری که میتوانید ببینید اعتماد کنید.
یا مثلاً در کسبوکار خود به کسی که سابقه اجرایی خوبی داشته یا شریکان قبلیاش از او راضی هستند یا مسیر موفقی را طی کرده و… اعتماد کنید. بازهم تأکید میکنم این اعتماد را در طول زمان بررسی کنید نه بهیکباره. بعضیها تنها خوب «آغاز» میکنند ولی برخی «خوب» میمانند و برای تشخیص این دو زمان لازم است.
چنانچه فردی هستید که تاب حال زیاد از اعتماد نابجا ضربه خوردهاید در پی دلایل آن در درون خود کندوکاو کنید. بفهمید چرا معمولاً به این نوع اشخاص اعتماد کردهاید. به ندای درونی خود گوش دهید و نشانهها را دنبال کنید. از تجربیات گذشته درس گرفتن، ما را تربیت میکند و بهترین شرایط وقتی است که دو بار مرتکب خطایی یکسان نشویم.
رابطه با اعتماد دو طرفه
برای بهبود مهارتهای ارتباطی چگونه باشیم
منبع: یوکن/ ارتباط سبز / بیتوته