موفقیت

ادب و با نزاکت در محل کار | بی‌ادب ها هرگز موفق نمی‌شوند

موفقیت و کاری و همچنین نکاتی برای داشتن محیط کاری با نزاکت و مودب در خدمت شما هستیم. در ادامه با ما همراه باشید.

 

 

 موفقیت در محیط کار

سیاست در محل کار  , ادب و با نزاکت در محل کار

 

 

بی‌ادب ها هرگز موفق نمی‌شوند!

وقتی کسی در زندگی شکست می خورد، احتمالا چیزی باعث شکستش شده است. این گرایشی منفی در مورد هر کس یا هر چیز باشد یا شخصیتی خوب. یا بی تفاوت که آن ها را به جایی که هم اکنون هستند رهنمون شده باشد، نیدو کوبین طی مطالعاتی دلایل شکست در ارتباطات شخصی، در تجارت و در منزل را دسته بندی کرده است. کوبین، نویسنده ۱۱ کتاب و مولف کتاب چگونه به هر چیزی که می خواهید برسید، پنج دلیل برای لغزش و اشتباه بر می شمارد:

 

اتکا به خود

هیچ کس دوست ندارد با شخصی که خودبزرگ‌بین است، ارتباطی داشته باشد. کسانی که خودشیفته هستند و بحث ها را به انحصار خود در می آورند و اغلب موضوع را به سمت نظرات، توانایی ها، اقدامات و کارهای خود می کشانند. آن ها آن قدر به علایق خود بزرگ شان توجه دارند که جایی برای توجه به علایق دیگران باقی نمی ماند. کلمه موفقیت در زبان انگلیسی هیچ حرف آی ندارد که در این زبان به معنای «من» است. اولین حرف صدادار این کلمه «یو» است که به معنای «تو» است. تا زمانی که بیاموزیم به جای من، به تو فکر کنیم، ضربه چوگان ما در تجارت و روابط انسانی به هیچ جا نمی رسد. امروزه مطمئن ترین راه برای موفقیت دریافت این نکته است که دیگران چه می خواهند و در پی راهی باشیم که آن را برآورده کنیم. این امر حتی وقت شما تلاش می کنید تا فضایی سالم و هماهنگ در منزل ایجاد کنید، کالا یا خدمات را در بازار جهانی به فروش برسانید یا نیروی انسانی را در راستای یک بینش هدایت کنید، کارایی دارد. دیگرمداری، خصیصه ای آموختنی ست و اغلب با بلوغ همراه است.

 

فرضیات عجولانه

افرادی که به سرعت نتیجه گیری می کنند، به ندرت به سرزمین موفقیت گام می نهند. اغلب از روی ظاهر و بدون بررسی آن چه که در نهان وجود دارد، در مورد افراد و شرایط پیش داوری می کنیم. مردی میان سال با لباس کار فرسوده وارد اتاق نمایش شرکت کرایسلر در ویرجینیا شد. متصدیان فروش به راحتی او را نادیده گرفتند. سپس مالک این مرکز فروش وارد شد و پرسید که آیا می تواند کمک بکند. مردی با اشاره به گرانقیمت ترین مدل کرایسلر پرسید: قیمت این اتومبیل چقدر است؟ فروشنده پاسخ او را دارد.

مشتری گفت: یکی از آن را می خرم. فروشنده گفت: عالی ست و چگونه مبلغ آن را خواهید پرداخت؟ مرد گفت: چکی می نویسم. و چنین کرد. و وقتی برای تحویل اتومبیلش می رفت، یک بار دیگر رو به سوی فروشنده کرد. «راستی شما کامیون زباله هم می فروشید؟» فروشنده چهار کامیون حمل زباله هم به آن مشتری که صاحب یک شرکت ساختمانی بود فروخت. ظاهر می تواند فریبنده باشد. موفقیت همیشه با کت و شلوار بروکس و کراوات گوچی ظاهر نمی شود. می تواند در شلوار جین و پیراهن فلانل، لباس سرهمی و دستکش کار یا بلوز و دامن نمایان شود.

 

گرایش های منفی

شاید مرد کوتاه قد با نامی غیرقابل تلفظ در میان پرده کمدی «لیل آبنر» را به خاطر داشته باشید که میشه زیر یک بار باران زای همیشگی راه می رفت. هر کجا که می رفت، همه چیز خراب می شد. برخی افراد در باران زایی مهارت دارند. آن ها بدشانسی را از طریق گرایش های منفی با خود می آورند. آن ها می دانند که همه چیز خراب می شود و این باور تبدیل به پیشگویی می شود که خود آن را به انجام می رسانند. یک بار به دوستم باب که به نظر می رسید همیشه در طرف بازنده زندگی قرار دارد، گفتم: «خوشحال باش. می توانست بدتر از این باشد.» او گفت: «می دانم. یک بار خوشحال بودم و به اندازه کافی اطمینان داشتم. همه چیز بدتر شد.» گفتم: «ببین، اگر فقط باور داشته باشی که اتفاق خوبی رقم خواهدخورد، اتفاقی خوبی می افتد. از تو می خواهم که باور کنی- واقعا باور کنی- که فردا روزی بسیار عالی خواهی داشت.»

دوست دیگری داشتم به نام چارلی که دقیقا معکوس بود. اگر کوهی از کود حیوانی روی سرش می ریخت می گفت: «هی پسر، فکرش را بکن که چگونه این می خواهد به گیاهان توت فرنگیم کمک کند.» مهم نبود که هوا چگونه بود و مهم نبود که در چه شرایطی بود، اگر از چارلی می پرسیدید که روزش چگونه است، می گفت: «امروز بهترین روز زندگیم است.» روزی از او پرسیدم: «چارلی چگونه است که هر بار که تو را می بینم، آن روز بهترین روز زندگیت است؟» او گفت: « خب نیدو، دیروز برای همیشه رفته است و فردا هم هنوز مال من نیست.

امروز تنها روزی ست که من دارم و به همین دلیل است که بهترین روز زندگیم است.» چارلی چند سال پیش درگذشت، اما اطمینان دارم پاداش او ابدی ست و هر روز در زندگیش بهترین روز  خواهدبود. مردم چارلی را دوست داشتند. مردم از باب گریزان بودند. آن ها می ترسند وقتی در نزدیکی او هستند، صاعقه به آن ها برخورد کند یا درختی روی آن ها بیفتد و ممکن است اتفاق افتد.

 

تمایل به دوست داشته شدن

طبیعی است که بخواهیم مردم ما را دوست بدارند. ما از دوستان مان قدرت و الهام می گیریم. محبت دوستی مایه دلگرمی ست. اما وقتی تلاش می کنید که دوستی را به هر قیمتی به دست آورید، محصول خود را بی ارزش می کنید. در پایان احترامی برای خود باقی نمی گذارید و دیگران هم احترامی برای شما قائل نیستند. با قرار دادن استانداردهای بالا و تلاش برای رسیدن به آن ها، احترام به دست می آورید.

 

عدم رعایت ادب

برخی افراد از آن طرف دیوار می افتند. آن ها حرف دیگران را قطع می کنند و بدون توجه به احساسات طرف مقابل، از آن چه که در ذهن شان می گذرد داد سخن می دهند. آن ها فکر می کنند که دنیا باید بر طبق برنامه آن ها پیش برود. بنابراین در هر زمان که مناسب بدانند در قرار ملاقات ها حاضر می شوند و اگر دیگران را منتظر بگذارند، شدت عمل است. در نظر آنان، امتیاز برای افراد ضعیف است و دیپلماسی تنها زمانی مفید است که ابزاری کاربردی باشد. شاید چنین افرادی برای مدتی، راه خود به سوی موفقیت را با بولدوزر هموار کنند. اما وقتی با موانع رو به رو شوند و به پشتیبانی نیاز داشته باشند، بیشتر از دلسوز، با افرادی که بر آن ها خشم گرفته اند رو به رو می شوند. ادبی روغنی ست که ماشین تجارت را روان می کند. راه موفقیت را در فروش، مدیریت و ارتباطات شخصی هموار می کند.

 

 

 

تاثیر اخلاق در محیط کار

در محیط کار چگونه باشیم

 

 

برای داشتن همکارانی با ادب و با نزاکت چکار کنیم؟

در محیط کار ممکن است مدیر یا کارکنان به دلیل بی ادبی و بی نزاکتی در سازمان باعث صدمه های جبران ناپذیری شوند و همه کسانی که با این رفتار زشت روبرو شده اند به آن واکنش منفی نشان داده و درصدد تلافی این رفتار زشت برآمده اند و به عمد یا غیرعمد از میزان کیفیت کار خود کم کرده اند و یا انگیزه ای برای کار بهتر نداشته باشند و همچنین باعث شده تمام روز فرد خراب شده و فرد با ناراحتی محیط کار خود را ترک کرده است. بسیاری از این رفتارهای بد به دلیل ناآگاهی فرد از این کار ناشایست خود می باشد و به این دلیل نیست که بخواهد از قصد رفتار بدی داشته باشد

این ضربه زدن ها به همین جا محدود نمی شود بلکه همین رفتارهای زننده باعث می شود که به مشتریان یا ارباب رجوع و یا سایر همکاران انتقال می دهند و باعث می شود محیط کاری داشته باشیم که هر روز خسته تر از قبل می شود و همچنین باعث می شود هر روز رشد شرکت و سازمان به پایین ترین حد خود برسد.

مثال هایی از بی ادبی و بی نزاکتی و بی احترامی در محیط کار شایعه پراکنی، توهین، بددهنی، موقع صحبت کردن دیگران خود را به چیز دیگری مشغول کردن مثلاً با گوشی خود بازی کردن، بلندبلند صحبت کردن، محکم کوبیدن در،  غیبت کردن پشت سر افراد و گفت و گوهایی حاشیه ای کهدر خیلی جاها شاهد آن هستیم فقط تعدادی از آنهاست و در برخی از مواقع شکل های حرفه ای تری نیز می تواند به خودش بگیرد مثلاً اگر کار اشتباهی صورت گرفته به همه نسبت دهد و اگر کار خوب از آب در آمد بگوید من انجام داده ام!

 

برای داشتن محل کاری با نزاکت و با ادب چکار کنیم؟ و کاری کنیم که هر روز نزاکت در محیط کار ما بیشتر شود؟

مؤدب نگه داشتن محیط کار کاری که باید بصورت مستمر انجام شود و بصورت مقطعی نمی باشد چند پیشنهاد کاملاً کاربردی در زیر به شما می دهم:

 

    آیا به الگوسازی از خود فکر کرده اید؟

در بسیاری از بی ادبی هایی کهصورت می گیرد زمانیکه به دنبال ریشه آن می گردیم از خود مدیر برخاسته است که خوب است مدیران ابتدا از خود شروع کنند و بعد به تغییر کارکنان فکر کنند.

 

 آموزش نزاکت و ادب

برخی از افراد از بی ادبی ها و بی نزاکتی هایی خود آگاه نیستند که که می توان به آنها آگاهی های لازم را داد و با آموزش هایی مستمر و در حین کار آنها را مطلع کرد.

 

  دادن ستاره به رفتارهای خوب

در محل کار می توان افرادی که رفتارهای صحیحی دارند را نیز تشویق کرد و به آنها پاداش هایی را داد و این پاداش ها صرفاً مادی نیست بلکه می توان یک تشویق کلامی، توجه بیشتر از قبل و… می تواند باشد و البته پاداش های مادی نیز جای خود را دارند

 

 دادن کارت قرمز به رفتار های بد

ابتدا باید سعی کنیم رفتارهای بد را اصلاح کنیم و افرادی که ادب را رعایت نمی کنند را نسبت به رفتارشان مطلع سازیم مثلاً بگوییم که من احساس می کنم رفتار شما در فلان زمان می توانست بهتر باشد و چه خوب است که از این به بعد بیشتر به آن توجه کنید.

در قدم های بعدی اگر تکرار شد می توانیم اخطارهای لازم را بدهیم مثلاً بگوییم: شما نسبت به صحبت هایی که دیروز شد

بی توجه بوده اید و سایر همکاران نیز به رفتارهای شما اعتراض کردند که اگر بازهم تکرار کنید ناچار خواهم بود موضوع را به مقام های بالاتر اطلاع دهم تا تصمیم مناسبی را برای شما بگیرند.

اگر بازهم تکرار شد جریمه هایی را که می تواند روی افراد شما اثر بگذارد و باعث تغییر آنها می شود را در نظر بگیرید و این مورد از فردی به فرد دیگر متفاوت است و ممکن است جریمه ای برای فردی مؤثر باشد و برای فردی دیگر هیچ تاثیری نگذارد.

 

 براساس ادب و نزاکت استخدام کنیم

از همان ابتدا جلوی افراد بی ادب را به درون سازمان خود را بگیریم و در طی مصاحبه هایی که با افراد جویای شغل هستند

را بگیریم و از قبل پیشگیری کنیم تا اینکه بخواهیم بعداً خود را به دردسر بیندازیم.

 

 به خود توجه کنیم

برای رشد نزاکت در سازمان باید ابتدا مواظب خود باشیم و از سخن چینی و شایعه پراکنی و … بپرهیزیم و در اینجاست که ما شایسته ی این خواهیم بود که از رفتارهای بد دیگران نیز جلوگیری کنیم و به آنها تذکرهای لازم را بدهیم.

 

 از دیگران نظر بخواهید

بله، از دیگران نسبت به رفتار خود نظر بخواهید و از آنها بخواهید که اگر از ما بی ادبی دیدند به ما اطلاع دهند و همچنین به این فکر کنیم که ما چطور می توانیم بهتر باشیم و تنها با همین کار بعداز مدت کوتاهی خواهیم دید چقدر رشد کرده ایم.

ممنونم از اینکه تا آخر مطالعه کردید.

موفق باشید!

 

 

مدیریت در محل کار

ادب در محل کار

ادب و با نزاکت در محل کار | بی‌ادب ها هرگز موفق نمی‌شوند

 

منبع : کارکنان – برترین ها

به این مطلب امتیاز دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا