کودک
روز پدر
روزهای زیبای سال که هر کدام برای انسان یادآور خاطرات زیبای ذوق زدگی، هیجان، دیدن و باز کردن کادوهای مختلف به مناسبت های متفاوت است واقعاً از آن لحظه هایی است که اگر دفتر خاطراتت را باز کنی میبینی با رنگ شادِ شادِ قرمزته(به دور از هر علاقهمندی تیمِ فوتبالی!) نوشتی:«خیلی خوش گذشت» که البته حدس میزنم آبیها هم به دور از هر علاقهمندی به تیم خاصی در دفترشان با رنگ آبی همین جمله را نوشته باشند و زردها با رنگ زرد و غیره و ذلک، فقط ماندهام که علاقهمندان رنگ سفید چطور در دفترشان میخواهند بنویسند؟ که البته میتوانند اول با مداد سیاه دفترشان را سیاه کرده بعد بنویسند«خیلی خوش گذشت». اما از قدیم گفتهاند که از هر دست بدهی از همان دست هم پس میگیری و اصل روابط اجتماعی هم این قضیه را ثابت کرده که اگر روز تولدت کادو میخواهی باید روز تولد دوستت به او کادو بدهی! اما در تمام این محاسبات روز پدر و مادر تنها روزهایی است که من هرچه تقویم را گشتم نتوانستم معادل مناسب و همراستای آنان یعنی روز فرزند! را پیدا کنم که جای جبران داشته باشد و اصل مطروحه(هر دست…) را اجرا کرد، هرچند ترفندهایی مانند بیان کردن روز نوجوان و جوان به طور غیر مستقیم میتواند جایگزین روز فرزند باشد اما هیچوقت بدل جای اصل را نمیگیرد! اما از بحث اصلی نباید خارج شد که درگیر روزهای مادر و پدر و کادو و مسائل حاشیهای آن باشیم و اینکه کمرمان هنوز از زیر بار قرضهای خرید کادوی روز مادر راست نشده که روز پدر رسید! مشکل آتل بندی کمر اقتصادیمان به قدری مهم است که تمامی بحثهای مربوط به خرید کادو را به چالش کشانده و از آن جمله میتوان به خرید مناسبترین چیز که مورد علاقه و از طرفی مورد نیاز او باشد اما با توجه به پول موجودی در جیب اشاره کرد! و مشکل دیگر اینکه تنوعی که در خرید هدیه برای مامان هست، یک از هزاران در هدیه دادن به بابا نیست. شما که میدانید مادران آنقدر مهربان و باگذشت هستند که حتی اگر به بهانه روز آنها وسایل جدیدی برای خانه بخریم باز هم شادی میشوند، و البته این قضیه توجیه شده است زیرا از قدیم گفتهاند که:«خانه، برای خانم خانه است» به طور مثال میتوان لباسشویی را به این بهانه خرید و دورش را با رُمان کلی هنر خرج کرد و به شکل گل در سبد تزئین کرد و گفت:«مامان روزت مبارک!» اما برای باباها نه! نه این که آنها خدای ناکرده نامهربان و بیگذشت باشند نه! اما شما بگویید که آیا میشود به مناسبت روز پدر مبلمان خانه را عوض کرد! خوب خودش هم چیزی نگوید آدم باید خودش عاقل باشه! تازه برتری روز مادر نسبت به روز پدر در مورد خرید کادو برای خانمها و آقایون دانشجو که هنوز درسها فرصت استقلال مالی را از آنها دریغ کرده است، راحت تر از روز پدر است چون در روز مادر حمایتهای بیدریغ مالی بابا همراهشان است و باز مجبورم گریزی بزنم به خرید لباس شویی که هر کس(به جز بابا) با دادن یک اسکناس سبز میتواند خیلی راحت خود را در خرید این کادو شریک کند، اما در روز پدر جز حمایت فکری مادر(که البته بسیار مفید است) نقص کلی(مشکل مالی) همچنان مانند سوراخ جوراب روی پا خودنمایی میکند! و سر آخر مجبورمان می کند که هر سال عین پارسال یه کمربند چرمیای، کیف پولی، یه جفت جوراب با همراهیِ چند اسکناس قرمز، آبی، سبز، نیلی! در داخل پاکتی و یا اگر هنوز مویی روی سر بابایی مانده باشه، براساس حجم مو، شانه یا بُرسی تهیه کنیم! نباید از حق گذشت که اگر بزرگواری باباها نبود، واقعاً این همه احساسات کجا میخواست خرج بشه و از طرفی ما شرمنده ناقابل بودن کادویمان نشویم؟ باباها هرسال بیشتر از پارسال خوشحال میشوند و اصلاً به روی دلبندانش نمیآورند که چقدر این کادو شبیه کادوی پارسال و پیارساله! اما نکته مهم اینکه ابراز توجه و علاقه و محبت و عشق و صمیمیت است، که از ما انتظار دارند و خدا را شکر که هر سال این انتظار را برآورده میکنیم! در پایان روز پدر را در درجه اول به همهٔ پدران، در درجه دوم به همهٔ پدر بزرگها، در درجه سوم به تمامی پدر شوهرها و پدر زنها، درجه چهارم استادان مرد(چه آنهایی که پدر شدهاند و چه آنهایی که پدر نشدهاند)، درجه پنجم جامعه پزشکان، مهندسان، طراحان، نقاشان، متخصصان حرفههای مختلف، خرده فروشان با همراهی عمده فروشان، کسبه، جمعیت حمایت از حقوق شهروندی، حزب پدران ستارهها، انجمنها و تشکلهای دانشجویی، دانشآموزی و حتی پیشدبستانی، انجمنهای غیر دولتیِ موسوم به (NGOها) که اگر فارسی را پاس بداریم میشوند: مردمنهاد، در تأیید متن حاضر ابراز امیدواری کرده و تصریح نمودهاند که این نهضت را(فرزندان بی پول) تا برقراری عدالت خانوادگی در خرید کادوی مساوی و نه مشابه ش |
زهرا باقری |
گرد آوری مطالب : iranbanou.com