هنر

آقا لطف علی را بیشتر از شعرش می‌شناسم

آقا لطف علی را بیشتر از شعرش می‌شناسم,
هر باغبان که گل به سوی برزن آورد شیراز را دوباره به یاد من آورد
آن وقت‌ها، دوران تحصیلات ابتدایی در کتاب‌های درسی مان نام دکتر صورتگر شیرازی زیر شعر خیال برانگیز بالا چاپ شده بود و من یادم است که نام «صورتگر» برایم جالب بود. در حلقه ایشان مکرر نام لطف علی صورتگر شیرازی را می‌شنیدم و صد البته ارتباط ایشان با نوعی خاص از نقاشی که سراسر لطافت بود و طنازی، نقاشی گل مرغ، زیبا و خیال‌انگیز و در برخی مواقع سبک سر و شهلا.
آقا لطف علی نقاش آبرنگ‌ساز شیرازی در سال ۱۲۱۷ یا ۱۲۲۲ و یا ۱۲۲۳ هجری قمری در شیراز به د نیا آمد. شصت و‌پنج یا شصت و شش سال عمر کرد و در ۱۲۸۸ درگذشت و در گورستان امام شهر شیراز، پشت چارطاقی مشیر به خاک سپرده شد. مردی نکو روی و بلند قامت بود. با کوکب خانم دختر معین‌الدین آصف ازدواج کرد و صاحب دو دختر و سه پسر شد. پسر ارشدش محمد‌علی خان ملقب به مسعو‌دالملک بود و پسر دومش حیدرعلی خان، و پسر سومش در کهنسالی او به دنیا آمد. از جوانی به فراگیری نقاشی پرداخت و استادش محمدحسن شیرازی نقاش گل‌ و پرنده بود.
مدتی را درتهران به‌سر برد و مقیم ماند و سفری هم به قفقاز و گرجستان کرد. در سال‌های فعال عمرش تعداد قابل توجهی نقاشی آبرنگ گل‌ها و پرنده‌ها و نیز تعداد زیادی جلد کتاب و قلمدان و قاب آئینه نقاشی کرد که در مجموعه‌ها و موزه‌های مختلف پراکنده‌اند. نقاشی‌های متعددی هم از صورت زنان و مردان با آبرنگ ساخت. تصدی و سرپرستی نقاشی‌های دیواری شاه‌نشین منزل میرزا‌ محمد قوام الدوله در سرچشمه را به عهده گرفت و طراحی و بعضی از نقاشی‌های آن را شخصاً انجام داد.
مهم‌ترین مجموعه‌ی کار او را در کتاب شاهنامه‌ی داوری می‌شود سراغ گرفت که پنجاه‌وپنج نقاشی مجلسی مفصل از داستان‌های شاهنامه فردوسی است و بین سال‌های ۱۲۷۳ تا ۱۲۸۰ هجری قمری کار‌ شده‌اند. دیگر آثار او تاریخ‌هایی میان سال ۱۲۵۱ تا ۱۲۸۸ هجری قمری را دارند.
وضعیت معیشتی او، به شهادت مطالبی که پای نقاشی‌هایش نوشته است، چندان رضایت‌بخش نبوده و هرچند که از نقاشان مهم عصر خود بود، به مرتبت و پاداش فراخوری که توقع داشت، نرسید.
این خلاصه، عمده‌ی مطالبی است که درباره‌ی زندگی یکی از مهم‌ترین نقاشان قرن سیزدهم ایران می‌دانیم، که برای درک چند و چون زندگانی او و بازسازی پس زمینه‌ی کارهایش کمک چندانی نمی‌کند. هر چند همین مقدار اندک هم می‌تواند تصویری کلی از زندگی ساده و بی‌ادعای هنرمندان آن دوران را ترسیم کند.(۱)
در جمع هنرمندان ایرانی از دیرباز نقاشان در مقام‌هایی پائین‌تر از ادبا و شاعران جای داشته‌اند و شاید هم به خاطر آثارشان که در کتابخانه‌ی بزرگان خاک می‌خورده و همه مردمان را به آن دسترسی نبوده است. در انزوا و پستو بودن آثار نقاشان ایرانی ریشه در کاربرد و محل اجرای آثارشان داشته؛ یعنی کتاب، رابطه کتابت و نقاشی از دیرباز در ایران وجود داشته و نسخه‌های مصور که بسیار با ارزش بوده‌اند، فقط مخصوص شاهان و بزرگان بوده و چه بسا کتاب مصوری که بیش از ۳۰ سال مصروف ساختنش شده است، سختی دسترسی به این آثار باعث شده تا عموم آن را نبینند، حبس این آثار به‌دلیل یگانه بودن و ارزش آن‌ها است؛ همان ماجرای قدیمی حبس بلبل در قفس،‌ به جرم زیبایی و خوش خوان بودن. لطف علی صورتگر شیرازی نیز بلبلانی دارد به غایت زیبا و همه در حال چرت زدن و به‌خواب رفتن، به نظر می‌رسد در لابه‌لای این گل‌های هزار رنگ و نقش، فرصتی را طلب می‌کنند برای آسودن، شاید لحظاتی که از نقاش دریغ شده!‌ تمثیل: گویند بخواب تا به‌خوابش بینی!
هنر دوران قاجار هنر شلوغی است که یک جامعه سنتی در حال گذار را نشان می‌دهد، تکنوکرات‌هایی که از غرب آمده‌اند یک‌طرف؛ و سنت‌گرایانی که همه روش‌ها به آن‌ها به ارث رسیده ولی هدف و معنی غایی را استاد به آن‌ها نگفته طرف دیگر، ظاهراً‌ نقاشی با قدرت زنده کردن مرده نیز نیست، تا دم مسیحایی دمد و مردگان را جان دهد، تحولات تکنولوژیک صنعت چاپ نیز از راه رسیده است، با این‌حال باز کسانی هستند که همه سعی و توان خود را معطوف نقاشی کنند، کمال‌الملک از زمره این مردمان است، اما او نیز از بی‌سر و سامانی اصحاب دولت و صدارت مرغ همسایه را غاز می‌بیند؛ و سالیان مصرف کُپی کشی از شمایل رامبراند و دیگران در موزه لوور می‌کند، (آن هم زمانی که پاریس نشینان خود خواب‌های طلایی مشرق زمین و نگارگری آنان را می‌بینند) در این میان «لطف علی» دل به یار دیار خود بسته است؛‌ می‌نگارد آن‌چه را که مردمش سفارش می‌دهند و می‌کشد زجری را که آن‌ها می‌کشند؛ از باد خیره سری و غرور در سرش خبری نیست، اهل خانه و عیال است و از این‌‌که برای افراد معمولی نقش به یادگار بنگارد، شرمنده نیست.
با این‌حال خیلی از سفارش‌های دولتی را رد می‌کند؛ کاری که خیلی از هم عصرانش انجام ندادند!‌ اساساً‌ با درباری‌ها مشکل دارد و اصل این مشکل هم بر می‌گردد به روحیه آزاد اندیشی آقا لطف علی‌منشش گلخواه و گلنشین است و خود همان بلبل نقش گل و مرغ است… آسوده عارفان که گرفتند ساحلی… ساحل خود را یافته و قصد سفر مجدد هم ندارد، با کاسب و بقال و مولای مکتب خانه محله‌اشان حشر و نشر دارد؛ و در یک کلام آقا لطف علی صورتگر شیرازی یک انسان کاملاً‌ خاکی است؛ و سفر به افلاک را به بزرگان واگذاشته.
نویسنده : بهمن فیزابی
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس

 گرد آوری مطالب : iranbanou.com

به این مطلب امتیاز دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا