هنر

اشعار پیشواز ماه محرم (۳)

مداحی پیشواز محرم, شعر درباره پیشواز محرم

شعر پیشواز محرم

نسیم روضه وزیده محرم آمده است

زمان گریه به ارباب عالم آمده است

دوباره بیرق و پرچم دوباره طبل و کتل

که ماه مرثیه وغصه و غم آمده است

دوباره سینه سپرهای کربلا جمعند

که لحظه های خوش نوحه و دم آمده است

تمام صحن حسینیه ازدحام گداست

که جا برای هزاران چو من کم آمده است

فقط نه نوح،نه موسی نه یوسف و یعقوب

دراین عزاکده عیسی بن مریم آمده است

بیا که اشک بریزی کنار پیغمبر

چرا که فاطمه با قامت خم آمده است

 مداحی

لب گودال زمین خورد و به دریا افتاد

آنقدر نیزه تنش دید که از پا افتاد

سنگ ها از همه سو سمت عمو آمده اند

یک نفر در وسط معرکه تنها افتاد

بر روی خاک که با صورت خونین آمد

تیرها در همه جای بدنش جا افتاد

در دهانی که پر از خون شده … بی هیچ خبر

نیزه ای آمده و ذکر خدایا افتاد

عرق مرگ نشسته است به پیشانی او

بر سر سینه کسی آمده با پا افتاد

«زیر شمشیر غمش رقص کنان آمده ام»

قرعه ی کار به نام من شیدا افتاد

«بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند»

که چنین پای دم آخرش از پا افتاد

بازویم ارثیه ی فاطمه باشد که کبود

پیش چشمان پُر از گریه ی بابا افتاد

خوب شد مثل پدر مثل عمو عباسم

سر ِمن در بغل حضرت آقا افتاد

خوب شد کشته شدم ، اهل حسد ننوشتند

پسر مرد جمل از شهدا جا افتاد

اشعار ویژه محرم, اشعار محرم

اشعار محرم الحرام

نفس بده که نفس پای این علم بزنم

نفس بده که فقط از حسین دم بزنم

سرم فدای قدمهات آرزو دارم

که سرنوشت خودم را بخون رقم بزنم

سرم هوای تو دارد دلم هوای ضریح

چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم

کنار سینه زنان چه می شود ارباب

میان صحن و سرایت شبی قدم بزنم

هزار حاجتم اما رسیده ام امشب

که چشم بر قدم صاحب علم بزنم

نفس بده که ز شب تا غروب تاسوعا

میان نوحه کنانت دوباره دم بزنم

اشعار محرم و عاشورا, زیبا ترین اشعار محرم

زیبا ترین اشعار محرم

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

کوی دل با کاروان کربلا دارد حسین

ازحریم کعبه جدش به اشک شست دست

مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

می برد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیم

بیش از این ها حرمت کوی منی دارد حسین

پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست

اشک وآه عالمی هم درقفا دارد حسین

بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت ودیباج حرم چون گل به تاراجش برند

تا بجایی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب

 ور نه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران پروانه گان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سربه قاچ زین نهاد این راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سرکند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین

سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشکست وخون

دل تماشا کن چه رنگین سینه ما دارد حسین

ساز عشقست وبه دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندر این گوشه عزای بی ریا دارد حسین

مداحی پیشواز محرم

باز این چه شورش است، پریشان شدم حسین

ماه محرّم آمد و گریان شدم حسین

تا که هلال ماه عزایت حلول کرد

دل بیقرار و بی سرو سامان شدم حسین

این سفره های روضه پر از رزق و برکت است

شکر خدا دو مرتبه مهمان شدم حسین

ممنونم از نگاه کریمانه ات که باز

ماندم، گدای بزم محبّان شدم حسین

با اینکه پر گناهم و شرمنده ام ولی

بخشیده ای که شامل احسان شدم حسین

از لحظه ای که اذن محرّم گرفته ام

بی تاب قصه ی لب عطشان شدم حسین

وقتی ز خون تو رگ اسلام تازه شد

قطعاً به خاطر تو مسلمان شدم حسین

دستم به کربلا شب اوّل نمی رسید

پس عازم بهشت خراسان شدم حسین

مداحی پیشواز محرم, شعر درباره پیشواز محرم

اشعار پیشواز ماه محرم

آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم

 حی علی العزا، که قیامی به پا کنیم

 قد قامت العزا  که شنیدیم میرویم

 تا حق روضه های عزا را ادا کنیم

بوی محرمش همه جارا گرفته است

 وقتش رسیده تا دو سه ماهی صفا کنیم

زیبا ترین وضوی محرم که گریه است

باید که اشک را به نظر کیمیا کنیم

سجاده سنگ صحن و عبا پیرهن سیاه

 نیت برای غربت خون خدا کنیم

آنقدر با لباس عزا سینه میزنیم

تا تار و پود پارچه را نخ نما کنیم

در این نماز عشق چه مستانه میشود

پشت سر امام زمان اقتدا کنیم

اینجا رکوع ما دم درب ورودی است

عرض ادب به ساحت کرببلا کنیم

الحق که کعبه سنگ نشانی برای ماست

 باید به نحو دیگری یاد خدا کنیم

با این که سمت قبله هنوزم درست هست

 تیری به نیت دو نشانه رها کنیم

اول به سمت کرببلا روضه الحسین

 دوم به سمت کوفه کسی را صدا  کنیم

از خاک هم مضایقه کردند کوفیان

 اصلا چگونه یادی از این ماجرا کنیم

سر های قدسیان همه بر زانوی غم است

 چون پیکری به خون شده هفتاد چاک و نیم

هفتاد زخم پیکر او از گناه ماست

 نیمی برای کرببلا…، پس حیا کنیم

اینجا قنوت ما به قناتی رسیده است

باید که سید الشهدا را صدا کنیم

تا گفتم السلام علیکم سلام داد

 باید به جان حضرت فطرس دعا کنیم

حالا که حکم کرببلا را گرفته ایم

باید دعا به جان امام رضا کنیم

شرمنده، لفظ واژه ی “باید” زیاد شد

باید به عهدِ گفتن باید وفا کنیم

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

۱/۵ - (۱ امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا