داستان كوتاه

شعر کودکانه در مورد خدا

شعر خدا,شعر خدا خدای مهربان

شعر کودکانه در مورد خدا

 

به نام خدا
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده ی مهربان

خداوند سنجاقک رنگ رنگ
خداوند پروانه های قشنگ

خدایی که آب و هوا آفرید
درخت و گل و سبزه را آفرید

خدایی که از بوی گل بهتر است
صمیمی تر از خنده ی مادر است

خدایا به ما مهربانی بده
دلی ساده و آسمانی بده

دلی صاف و بی کینه مانند آب
دلی روشن و گرم چون آفتاب

 شعر خدا خدای مهربان,شعر خدا برای بچه ها

شعر خدا برای بچه ها

 

خدا
من خدا را دیدم امروز
توی بارانی که بارید

روی گلبرگ گلی که
شادمانی کرد و خندید

من خدا را بو کشیدم
توی عطر پاک یک گل

من شنیدم نام او را
در صدای شاد بلبل

من خدا را می نویسم
توی قلبم شاد و خندان

او همیشه پیش ما هست
توی ابر و باد و باران

شعر خدا خدای مهربان,شعر خدا برای بچه ها

شعر کودکانه ی خدا

 

یاد خدا
یه روز دلم گرفته بود
کنج اتاق نشستم

با دلی پر ز غصه
زانو بغل گرفتم

اشکای دونه دونه
می ریخت به روی گونه

دلم که بیقرار بود
هی می گرفت بهونه

رفتم وضو گرفتم
رو به خدا نشستم

گفتم خدا ، مهربونی
درد منو تو میدونی

از غصه ها بکن رها
این دل بی تاب  مرا

دلم که بیقرار بود
میون سینه لرزید

از اون بالا بالاها
نوری به قلبم تابید

اندوه و بیقراری
پا به فرار گذاشتند

به جاش امید و شادی
تو قلبم پا گذاشتند

یاد خدا به دلها
امید میده با شادی

با یاد اون مهربون
از رنج وغم، آزادی

 

گردآوری:بخش کودکان بیتوته

به این مطلب امتیاز دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا