اخبار فرهنگی

ماهایا پطروسیان کجاست؟

باورش سخت است اما ۲۳ سال از زمانی که دختر پر شروشور فیلم «دیگه چه خبر» تصویرش بر پرده سینما نشست می‌گذرد، ۲۳ سالی که نمی‌توان گذرش را بر چهره‌اش دید.

باورش سخت است اما ۲۳ سال از زمانی که دختر پر شروشور فیلم «دیگه چه خبر» تصویرش بر پرده سینما نشست می‌گذرد، ۲۳ سالی که نمی‌توان گذرش را بر چهره‌اش دید. همه بازیگران هم‌نسلش کم‌وبیش طی این سال‌ها تغییر کردند، پیر شدند، محبوب و منفور شدند اما او همچنان همان دختر پر شروشور است که بود.

 نه خودش تغییر کرد، نه نقش‌هایش حتی گوشه‌نشین شد اما سعی نکرد چیزی باشد که نبود. ماهایا پطروسیان یک استثناست و همین اخلاق‌های خاص او را جزیره‌ای جدا از سینما و بازیگری ایران کرده است. مدت‌ها بود می‌خواستیم سراغش برویم و بپرسیم کجاست؟ چه می‌کند؟ چرا نیست؟ اما حیف بود که به این بهانه با او گفت‌وگو کنیم چون حق او بیش از این بود خانم بازیگر پس از سه سال دوری از سینما بر پرده‌های نقره‌ای آمده است. اکران این فیلم بهانه‌ای بود که منتظرش بودیم تا از او بپرسم چرا نیست و خودش را از ما و این سینمای نحیف پنهان می‌کند.

بعد از بازی در فیلم «اسب حیوان نجیبی است» دیگر در هیچ فیلمی بازی نکردید. دلیل دوری‌تان از سینما چه بود؟
این دوری بیشتر خودخواسته بود. در سال‌های آخر دولت قبل مسائل و مشکلاتی برای سینما به وجود آمد؛ مسائلی مانند تعطیلی خانه سینما. ضمن اینکه فیلمنامه‌هایی که پیشنهاد می‌شدند اغلب ضعیف بودند و نقش‌ها به هیچ وجه نقش‌های خوب و تاثیرگذاری نبودندو تمایلی به بازی در آنها نداشتم.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,ماهایا پطروسیان

 
من هرگز در طول دوران کاری‌ام به کم و زیاد بودن حضور یک نقش در فیلمنامه توجهی نداشته‌ام و همیشه دنبال بازی در نقش‌های اثرگذار بوده‌ام. من بازیگر پرکاری نیستم و در سال معمولا یک فیلم یا حداکثر دو فیلم کار می‌کنم اما این دو سال و نیم بیشترین زمانی بود که در دوران کار حرفه‌ای‌ام در سینما از دنیای بازیگری دور بودم.

در این دوران در یک فیلم به نام «بانویی از ماه» هم بازی داشتم که متاسفانه نیمه‌کاره ماند. این فیلم قرار بود یک فیلم انیمیشن- رئال باشد و بازیگران خوب و صاحبنامی هم با پروژه قرارداد بسته بودند ولی فیلم متوقف ماند و از سرنوشتش اطلاعی ندارم.

دل‌تان برای سینما و بازی تنگ نشد؟
برایم خیلی سخت بود، اما پیشنهادات واقعا طوری نبودند که دلم بخواهد در آن فیلم بازی کنم. اگر کاری را دوست نداشته باشم، نقش برایم جذابیت نداشته باشد و عوامل و فیلمنامه حرفه‌ای نباشند ترجیح می‌دهم همکاری نکنم. درواقع حداقل باید ۶۰ درصد ایده‌آل‌هایم در یک کار باشد تا به همکاری رغبت پیدا کنم اگر نه فکر می‌کنم ارزشش را ندارد به‌خاطر حضور صرف در سینما در کاری که با معیارهایم همخوانی ندارد، حاضر شوم.

گذشته از اینها یک سری کارها پیشنهاد می‌شوند که موقع خواندن فیلمنامه متوجه می‌شوم این فیلمنامه بسیار خاص است و حال و هوای ویژه‌ای دارد البته منظورم از خاص بودن این نیست که حدس می‌زنم مثلا کاری جشنواره‌ای است و بعدها در فستیوال‌ها مطرح خواهد شد بلکه منظورم شخصی بودن نوشته و درنهایت کلیت کار است. اینطور فیلم‌ها کارهایی بسیار شخصی هستند که حتی امیدی به اکران‌شان هم نیست. یعنی نه ارزش والای هنری دارند، نه با مخاطب ارتباط برقرار خواهند کرد و نه حتی وارد شبکه نمایش خانگی می‌شوند. حضور در این فیلم‌ها بی‌اثر است و اگر بازیگر در چنین فیلمی بازی کند تنها به‌خاطر دل خودش کار کرده و با مخاطب ارتباط نخواهد داشت.

توجه‌تان به مخاطب در سال‌های اخیر و فعالیت‌های سینمایی‌تان مشخص است. در این سال‌ها بیشتر در فیلم‌های پرمخاطبِ متعلق به سینمای بدنه حضور داشته‌اید.

من از ابتدای ورودم به سینما در فیلم‌هایی که با مخاطب عام سروکار دارند، برای قشر وسیعی از تماشاگران ساخته می‌شوند و در این سال‌ها نام سینمای بدنه را روی آن گذاشته‌اند کار کرده‌ام. در همان سال‌های اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که سال‌های ابتدایی ورودم به سینما بودند در فیلم‌های موفق و پرتماشاگری مانند «دیگه چه خبر» و «کمکم کن» بازی کردم و در سال‌های بعد هم در فیلم‌های «دختری به نام تندر» و «عروس خوش‌قدم» که متعلق به سینمای بدنه هستند بازی داشتم.

درواقع در انتخاب‌هایم همیشه حضور در این نوع فیلم‌ها را هم مدنظر داشته‌ام چون دوست دارم در آثاری بازی کنم که با طیف وسیعی از مردم ارتباط برقرار می‌کنند و این مسئله برایم بسیار مهم است، البته اگر با پیشنهاد خوبی از طرف کارگردانی شاخص روبه‌رو شوم و فیلمنامه را دوست داشته باشم درنهایت به بُعد هنری کار اهمیت می‌دهم و فرصت چنین همکاری‌هایی را به این خاطر که شاید مخاطب نداشته باشند یا مخاطب‌شان بسیار خاص باشد را از دست نخواهم داد.

دوست دارید با کدام کارگردان‌ها همکاری داشته باشید؟
حتما کارگردان‌هایی هستند که دوست دارم با آنها همکاری داشته باشم، به‌هرحال فیلمسازان موفقی وجود دارند که همکاری با آنها و حضور در آثار درخشان‌شان خواسته هر بازیگری است ولی در این بین خود نقش هم اهمیت زیادی دارد و طبعا دوست دارم نقشی که بازی می‌کنم تاثیرگذار باشد. از آن دست بازیگرانی نیستم که بگویم حاضرم از جلوی دوربین فلان کارگردان رد شوم (می‌خندد) چون به این شکل نه من چیزی خواهم آموخت و در آن فیلم اثری خواهم داشت و نه آن فیلم در کارنامه‌ام تاثیری خواهد داشت پس همکاری با کارگردان بزرگ به شرطی خوب است که نقش هم جذاب و اثرگذار باشد.

بین نقش‌هایی که در سال‌های حضورتان در سینما ایفا کرده‌اید کدام برای‌تان خاطره‌انگیزتر است؟
همیشه سعی‌ام بر این بوده که نقش‌های متفاوت را تجربه کنم. تازگی نقش برای بازیگر هم جالب و جذاب است مثلا بازی در فیلم «تاکسی نارنجی» برایم جالب بود. در آن فیلم نقش پیرزنی ۸۰ ساله را داشتم با گریم سنگین آن هم در فیلمی که فضای کمدی و فانتزی داشت. این نوع کارها که برایم تازگی داشته باشند طبعا تجربه‌های جدید هم محسوب می‌شوند و برای ادامه روند بازیگری‌ام به من کمک خواهند کرد. بازی در نقش‌های متفاوت هم خاطره‌انگیز هستند، هم لذت‌بخش.

در کنار اینها به بخش موثر بودن نقش و اینکه حتما نقش در ذهن مخاطب بماند هم همواره فکر می‌کنم مثلا در فیلم آقای کاهانی من تنها در یک سکانس حضور دارم اما این نقش در ذهن تماشاگران فیلم می‌ماند چون کاراکتر ویژگی‌های خاصی دارد. یا مثلا نقشی که در فیلم «ملاقات با طوطی» داشتم یک نقش مکمل محسوب می‌شود اما نقشی بسیار متفاوت است با ویژگی‌های خاص در گفتار، ظاهر و رفتار، درنتیجه تمام این نقش‌ها برایم خاطره‌انگیزند و هر کدام هم سختی‌های خاص خودشان را داشته‌اند.

به‌نظرتان اوضاع و احوال سینما برای بازیگران در این سال‌ها چه فرقی با سال‌هایی که شما وارد دنیای سینما شدید دارد؟
در طول این دو دهه سینمای ایران تغییرات بسیاری داشته و به همان میزان شرایط برای بازیگران هم فرق کرده است. من از آن دست بازیگرانی نیستم که فکر می‌کنند طی کردن راه بازیگری در این دوره خیلی راحت شده است. البته در دوره‌ای که من کار بازیگری را شروع کردم- یعنی اواخر دهه ۶۰- ورود به بازیگری و کار در این حرفه سخت‌تر بود چراکه دید مردم نسبت به بازیگران به‌خصوص بازیگران زن اصلا مثبت نبود و به بازیگری به عنوان یک هنر نگاه نمی‌شد.

 

اخبار,اخبار فرهنگی ,ماهایا پطروسیان

 
طبعا بازیگرانی که در آن دوره وارد این حرفه شدند راه سختی را طی کردند و دشواری بسیاری را به جان خریدند تا راه را برای بازیگران دهه‌های بعد هموار کنند و نگاه جامعه را به این حرفه تغییر دهند. با این وجود راه بازیگر شدن و ورود به این حرفه به شکل اصولی‌اش چه برای مردان و چه برای زنان همچنان سخت و دشوار است.

 

البته در دهه ۸۰ تغییراتی به وجود آمد که باعث شد برخی صرفا به جهت داشتن چهره خوب وارد سینما شوند اما کماکان شما می‌بینید بازیگرانی که توانایی بالاتری دارند بیشتر به چشم می‌آیند؛ بازیگرانی که قادر هستند از پس نقش‌های سخت و پیچیده بربیایند و از ریسک کردن هراسی ندارند. من فکر می‌کنم مردم می‌دانند بازیگری کار سختی است و بازیگران حتما باید در نقش‌های مختلف حضور داشته باشند و در هر زمینه‌ای توانایی‌شان محک بخورد.

در سال‌های اخیر بسیاری از بازیگران تئاتر یا سینما در کارهای تلویزیونی حضور داشته‌اند. شما تمایلی به حضور در مدیوم پرمخاطب تلویزیون و بازی در سریال‌ها ندارید؟
بعد از بازی در سریال «گل من گلی» که توقیف شد و پس از سال‌ها به شکل ناقص پخش شد دیگر در تلویزیون سریالی نداشته‌ام. فکر می‌کنم بازیگر سینما بیشتر باید در سینما حضور داشته باشد و تنها در شرایط خاصی در تلویزیون و سریال‌های تلویزیونی کار کند، ضمن اینکه وقتی وارد یک پروژه تلویزیونی می‌شوید ماه‌ها درگیر آن کار خواهید شد و در کار دیگری نمی‌توانید با انرژی کافی حضور پیدا کنید یا دست کم من از آن‌دسته بازیگرانی نیستم که همزمان در چند کار بازی کنم و چند پروژه را باهم پیش ببرم.

گذشته از مسئله زمانبربودن کار در سریال‌ها من در مورد مدیوم تلویزیون بیشتر احتیاط می‌کنم و دوست دارم اگر نقشی را می‌پذیرم حتما وجه تازه‌تری نسبت به کارهای سینمایی‌ام داشته باشد و حالا که با مخاطب بیشتری روبه‌رو هستم، کارم و نقشم حتی نسبت به کارهای سینمایی‌ام قدمی روبه‌جلو باشد.

به کم‌کاری در زمینه بازیگری ادامه خواهید داد؟ نکند تا سه سال دیگر از شما فیلمی نبینیم!
امیدوارم اینطور نباشد (می‌خندد) امسال چند کار پیشنهاد شدند که چندان مورد علاقه‌ام نبودند. نظر مردم خیلی برایم مهم است و مردم از من توقع ندارند در کارهای ضعیف حضور پیدا کنم، به همین خاطر کمی سخت‌گیرانه تصمیم می‌گیرم، اما حضورم در سینما کم‌رنگ نخواهد شد.

برسیم به فیلم «مجرد چهل ساله». چطور شد پس از نزدیک به سه سال دوری از سینما بازی در این فیلم را پذیرفتید؟
با آقای باباپور، کارگردان فیلم «مجرد چهل ساله» قبلا همکاری کرده بودم. ایشان در فیلم «کمکم کن» دستیار آقای ملاقلی‌پور بودند و دستیار اولی بسیاری از کارگردان‌های معتبر سینما را برعهده داشته‌اند و می‌دانستم در کارشان حرفه‌ای هستند. وقتی پیشنهاد بازی در این فیلم مطرح شد به دفترشان رفتم و در مورد فیلم و نقش صحبت کردیم. از قصه فیلم خوشم آمد و می‌دانستم قصه بانمک و شیرینی‌ دارد که حتما با تماشاگران ارتباط برقرار می‌کند، نقشم در فیلم هم موثر بود و کل داستان حول و حوش این کاراکتر می‌چرخید.

کاراکتر نرگس در این فیلم کمی شبیه خانم دارابی در فیلم «ورود آقایان ممنوع» است؛ هر دو فمنیست‌هایی هستند با شخصیت‌های مستقل که از مردها چندان خوش‌شان نمی‌آید.

بله، کمی شبیه هستند البته فقط از آن جهت که نرگس هم شخصیتی بسیار جدی است و در کارش موفق عمل می‌کند و تا سن و سال میانسالی هنوز ازدواج نکرده است اما نقش را به هیچ‌وجه شبیه خانم آسایش بازی نکردم و کاراکتر‌ها هم ویژگی‌های خاص خودشان را دارند.

من فکر می‌کنم نرگس، ضدمرد یا ضدازدواج نیست و به این خاطر تا آن سن تنها مانده که ویژگی‌هایی را که مدنظر داشته در کسی ندیده است. در فیلم هم می‌بینیم وقتی دکتر جوان، خوش‌چهره و اسم و رسم‌داری وارد زندگی‌اش می‌شود و نرگس ایده‌آل‌هایش را در او می‌بینید، تصمیم به ازدواج می‌گیرد.

درواقع نرگس خیلی ظاهربین است!
بله، همینطور است. البته ظاهربینی نرگس و خواسته‌هایی که دارد برمی‌گردد به موقعیت عالی که خودش دارد و حالا که با دکتری با آن اسم و رسم مواجه می‌شود او را در شأن خود می‌بیند. برای نرگس مهم است حالا که موقعیت اجتماعی خوبی دارد با کسی ازدواج کند که حتی از خودش هم بالاتر و اسم و رسم‌دار باشد.
اخبار فرهنگی – مجله زندگی ایده آل

 

 گرد آوری مطالب : iranbanou.com

۴/۵ - (۱ امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا