جوک های جدید و خنده دار !!! سری ۶
هفته دیگه!!!
بدون اطلاع!!!
ای جونم!!
****************************
یه کلمه تایپ میکنی از ۲۰ تاموضوع که واست می یاره ۱۸ تاش خاکبرسریه اون ۲ تاشم به موضوع تونمیخوره.
والا
****************************
بلکه سعی می کنن عکس و فیلم بگیرن و بعدها ببینن و حسرت بخورن !
****************************
اینا رو باید به چهار قسمت تقریبا نامساوی جِر دادو توی چهار گوشه ی شهر آویزون کرد!!
****************************
داشتم پروژه دانشگاه رو درست میکردم بابام اومد تو اتاقم میگه :این چیه؟
میگم :یه قطعه الکتریکی. میگه :کارش چیه؟ میگم :توضیحش سخته. زارت گذاشت
زیر گوشم و گفت :فکر کردی اون موقع که ۳ سالت بود و میپرسیدی بابا من چطور
درست شدم توضیحش آسون بود؟
خخخخخخ
****************************
ﯾﻌﻨﯽ ﻻﻣﺼﺒﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﭙﯽ ﭘﯿﺴﺘﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩﯼ …..ﺣﺎﻻ ﺍﺳﻤﺎﺷﻮﻥ :
ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﭘﺮﯾﺎ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﭘﺮﯼ !!!! ﮐﻼ ﻣﻠﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﮐﺎﺭ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ……
ﺣﺎﻻ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﻨﻪ؛
ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺤﮑﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﻪ، ﺭﻓﺘﻩ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺳﻪ ﺗﺎﺷﻮﻥ
ﺗﺒﺮﯾﮏ ﮔﻔﺘﻪ؛ …
ﺑﻌﺪﺍً ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺗﺒﺮﯾﮏ
ﮔﻔﺘﻪ ((:
ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭽﯽ، ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯽ ﮔﻢ : ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻦ
ﺩﺍﻣﺎﺩﻩ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺗﺎ،
ﺩﻩ ﺑﯿﺲ ﺳﯽ ﭼﻞ ﮐﺮﺩﻩ ! ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ! ﺍﺧﻪ
ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﺻﻼ ﺑﺎﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﻥ !
ﺑﺎﺑﺎﻣﻢ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ :
\” ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﺑﭽﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺼﻔﻪ ﺗﻮﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺯﺍﭘﺎﺱ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪﭘﻨﭽﺮﺷﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﯼ !!!
****************************
چقدر بدبخت شدم خبر ندارم!
امروز ایرانسل پیام داده با این مضمون :مشترک مورد گرامی، از تو نکبت چیزی
به ما نمی ماسه تا الانم الکی امید داشتم. حیف اون همه پیامی که حرو مت
کردم خدا حافظ. کصصصصافط!
من ۰-۰)
****************************
دوباره روززن شدو ما زن کسی نشدیم…
روز زن مبارک
ازطرف دختران خون به جگر
****************************
بچه همسایه نمیذاره بخوابم…
من اگه بچهدار بشم تا هفت سالگی میذارمش پرورشگاه… بعدشم میذارمش مدرسه
شبانهروزی… بعدشم رفت دانشگاه میذارمش خوابگاه… همونجام یکیو پیدا کنه
بره سره خونه زندگیش…
یه همچین پدر دلسوزیم من!
****************************
مورد داشتیم مرده از سر کار برگشته خانمش با هزار عشق و علاقه اومده پیشش و پریده بغلش میگه :عشقم خسته نباشی.
بعد اقا هم برگشته گفته :با تنتاک خستگی معنا نداره!!!
یعنی خانمشو شسته گذاشته رو بند
****************************
مورد داشتیم فرموده :
قرار بود با یه اسب سفید برم دنبال دختر آرزوهام بعد به این نتیجه رسیدم «خوو لامصب یکی دو تا نیستن که! »
حالا قرار شده یه وَن بگیرم یکی یکی برم دنبالشون! والا!!
****************************
میخوام اگه قسمت باشه یه ابمیوه فروشی بازکنم چون ۸۰%دوستام نقش هویج رودارن
یه کصافطایین دومی ندارن
****************************
گفتند :چرا این کارو کردی!؟
گفت :پولی که تو این سن به ادم میرسه باید توش رید..!!)
گرد آوری مطالب : iranbanou.com